Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
clean
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleanest
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleans
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
Other Matches
finished
متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است
new broom sweeps clean
<idiom>
شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
dos
نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است
recompile
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
My room hasn't been prepared.
اتاق من آماده نشده است.
actual address
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
edlin
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
quiescent
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
version
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
teleprint
کلید تایپ تله تایپ
teleprint
تایپ کننده تله تایپ
agent
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
contructive larcency
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
brain washing
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
he inherited a large fortune
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
unsought
جستجو نشده کشف نشده
irredenta
انجام نشده جبران نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
teletypewriter
تله تایپ
channel type
کانال تایپ
overtype mode
تایپ رویهم
Teletype
تله تایپ
Teletypes
تله تایپ
tty
تله تایپ
teleprocessing
دستگاه تایپ تلگرافی
teletype display
نمایش تله تایپ
type bar printer
چاپگر میلهای تایپ
radioteletype
بی سیم تله تایپ
type front
ماشین تایپ به جلو
teletype exchange
مرکز تله تایپ
incomplete
انجام نشده پر نشده
teletype display
نمایش تایپ راه دور
overtype mode
حالت تایپ روی مطلب
teletypewriter
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
typeover mode
حالت تایپ روی مطلب
type front
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
way station
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
Teletype
ماشین تحریر راه دور تله تایپ
teleprocessing
تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
Teletypes
ماشین تحریر راه دور تله تایپ
twx
Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ
to make a typing error
[mistake]
اشتباه تایپ کردن
[صفحه کلید یا تلفن]
to make a typo
[American E]
اشتباه تایپ کردن
[صفحه کلید یا تلفن]
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
اشتباه تایپ کردن صفحه
[کلید یا تلفن]
call directing code
یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود
cdc
یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود
entering
عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد
audio-typist
کسی که مطالبرا در حین دیکته شدن تایپ میکند
teleprinters
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinter
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
microwriter
صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
keystroke
شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
transaction code
کد تغییرات
oscilliations
تغییرات
variations
تغییرات
variation
تغییرات
ended
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
insertion point
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
end
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ends
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
technological changes
تغییرات فنی
range
دامنه تغییرات
ranged
دامه تغییرات
social changes
تغییرات اجتماعی
quantitative changes
تغییرات کمی
seasonal variations
تغییرات فصلی
ranges
دامنه تغییرات
incrementally
تغییرات پلهای
isothermal change
تغییرات هم دما
lateral shifts
تغییرات عرضی
ranges
دامه تغییرات
taste changes
تغییرات سلیقه
transaction file
فایل تغییرات
flux and reflux
تغییرات زمانه
tolerances
دامنه تغییرات
depth varies
عمق تغییرات
calculation variation
انالیز تغییرات
calculus of variations
حساب تغییرات
deflection shift
تغییرات انحراف
physical change
تغییرات فیزیکی
chance variations
تغییرات تصادفی
coefficient of variation
ضریب تغییرات
qualitative changes
تغییرات کیفی
ranged
دامنه تغییرات
flux
تغییرات پی در پی جریان
rate of changes
نرخ تغییرات
f. and reflux
تغییرات روزگار
range
دامه تغییرات
adiabetic changes
تغییرات ادیابتیک
lateral shifts
تغییرات جانبی
tolerance
دامنه تغییرات
output variability
تغییرات تولید
spacing impulse
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
parabolic variation
تغییرات سهمی شکل
calculus of variations
حساب تغییرات
[ریاضی]
variational calculus
حساب تغییرات
[ریاضی]
wind shear
تغییرات سمتی باد
minimal changes method
روش کمترین تغییرات
modular range
دامنه تغییرات مدول
calculus of variations
حسابان تغییرات
[ریاضی]
variational calculus
حسابان تغییرات
[ریاضی]
revolutionize
تغییرات اساسی دادن
revolutionized
تغییرات اساسی دادن
cataplasia
تغییرات قهقهرایی در سلول
revolutionizes
تغییرات اساسی دادن
revolutionizing
تغییرات اساسی دادن
touch up
<idiom>
اصلاح کردن تغییرات
Fundamental ( radical) changes.
تغییرات اساسی وعمده
electrodermal changes
تغییرات برقی پوست
aspect change
تغییرات منظری هدف
go through changes
<idiom>
گرفتار تغییرات شدن
flux
گداز تغییرات پی درپی
innovate
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovates
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovating
تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionised
تغییرات اساسی دادن
revolutionises
تغییرات اساسی دادن
revolutionising
تغییرات اساسی دادن
key
کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد
wordprocessing
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
acts
اعمال
exercising
اعمال
exertions
اعمال
exertion
اعمال
exercising a right
اعمال حق
doings
اعمال
exercises
اعمال
exercised
اعمال
undertakings
اعمال
exercise
اعمال
application
اعمال
applications
اعمال
qwerty
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
apractic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
meteoropathy
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
tolerance
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
atmosphere related syndrome
[ARS]
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
tolerances
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
crawling peg
تغییرات جزئی در نرخ ارز
apraxic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
rates
میزان مهارت شدت تغییرات
total differential
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
aeromancy
پیش بینی تغییرات هوا
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
tabulator
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
hard labor
اعمال شاقه
exertions
اعمال زور
imposes
اعمال نفوذکردن
impose
اعمال نفوذکردن
exerted
اعمال کردن
lobbying
اعمال نفوذ
the galleys
اعمال شاقه
to have the pull of
اعمال نفوذکردن بر
impressment
اعمال زور
exercising force
اعمال زور
exerts
اعمال کردن
exerting
اعمال کردن
willable
قابل اعمال
exertion
اعمال زور
strong-arm
اعمال زورکردن
strong arm
اعمال زورکردن
applier
اعمال کننده
applicatory
اعمال شدنی
apply
اعمال کردن
peonage
اعمال شاقه
applicator
اعمال کننده
applicative
اعمال کردنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com