English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
Other Matches
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
sympathetic detonation انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
feed stock مواد اولیه
raw materials مواد اولیه
bin مخزن مواد اولیه
commodity market بازار مواد اولیه
buffer stock مواد اولیه ذخیره
bunkers مخزن مواد اولیه
commodity مواد اولیه متاع
bunker مخزن مواد اولیه
commodities مواد اولیه متاع
carpet materials مواد اولیه فرش
bulk material مواد اولیه حجیم
raw material stock موجودی مواد اولیه
bins مخزن مواد اولیه
chemical feedstock مواد اولیه شیمیایی
energy feedstock مواد اولیه انرژی
biomass feedstock مواد اولیه زیست توده
drawing materials مواد اولیه نقشه کشی
primary material مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
dense graded mix مواد اغشته شده بسته
primary products محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
feed stock مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
investments مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
investment مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
formulation تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
k ration بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
tightening material مواد اب بندی کننده
food rationing جیره بندی مواد غذائی
dunnage بسته بندی
cover بسته بندی
coverings بسته بندی
packaged بسته بندی
package بسته بندی
packages بسته بندی
packaging بسته بندی
packing بسته بندی
covers بسته بندی
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
wisp بسته بقچه بندی
put-up بسته بندی کردن
export packing بسته بندی صادراتی
case numbers شماره بسته بندی
packs بسته بندی کردن
put up بسته بندی کردن
wisps بسته بقچه بندی
pack بسته بندی کردن
packing list صورت بسته بندی
straws پوشال بسته بندی
packing density تراکم بسته بندی
packaging cost هزینه بسته بندی
packet بسته بندی کردن
package tour مسافرت بسته بندی
all-expense tour مسافرت بسته بندی
packed بسته بندی شده
straw پوشال بسته بندی
packing بسته بندی کردن
packets بسته بندی کردن
packing note فهرست بسته بندی
packing note گواهی بسته بندی
pre packing بسته بندی از قبل
trade pack بسته بندی تجاری
parcels بسته بندی کردن
package holiday مسافرت بسته بندی
parceling بسته بندی کردن
parcel بسته بندی کردن
stripping بسته بندی کردن
palletized بسته بندی شده
packing list فهرست بسته بندی
wraps بسته بندی کردن
wrap بسته بندی کردن
packingplant محل بسته بندی اجناس
packages قوطی بسته بندی کردن
packaged قوطی بسته بندی کردن
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
pre-packed ازقبل بسته بندی شده
food packet جیره بسته بندی شده
impaction بهم فشردگی بسته بندی
packinghouse محل بسته بندی اجناس
package قوطی بسته بندی کردن
shipping marks علامتهای روی بسته بندی
contents note فهرست محتوای بسته بندی
wrappers بسته بندی کاغذ روپوش
wrapper بسته بندی کاغذ روپوش
expendable packing بسته بندی یکبار مصرف
docket لیست محتوای بسته بندی برچسب
dockets لیست محتوای بسته بندی برچسب
case marks علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
docketing لیست محتوای بسته بندی برچسب
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
wrappers لفاف بسته بندی جلد کتاب
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
docketed لیست محتوای بسته بندی برچسب
wrapper لفاف بسته بندی جلد کتاب
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
catchall بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
corrugated cardboard مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
unpacking غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpack غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacks غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
kraft کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
tagboard مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
case جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
cases جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
modal کیفیتی
modals کیفیتی
postural کیفیتی
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
grader ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
antirecovery device ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
unpacking حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpack حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacks حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
overpacking دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
tare وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
stripped علامت گذاری شده بسته بندی شده
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
extensibility کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
proteranthy گل اوری قبل از برگ اوری
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
By a happy coincidence. دراثر حسن تصادف
windbound متوقف دراثر باد
to fog off دراثر رطوبت پوسیدن
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
ether extract ماده الی محلول دراثر
electrocution کشتن یا مرگ دراثر برق
to d. in one's bed دراثر پیری یا بیماری مردن
companionate بهم پیوسته دراثر اتحادواشتراک
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
frost hoil ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
suntans قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
suntan قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
lunitidal وابسته بحرکت جزر ومد دراثر ماه
photoglyph صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
sea fire شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
moraine سنگ وخاکی که دراثر توده یخ غلتان جابجاوانباشته شود
catalysts عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
windage کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
boggle دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
sbend distortion لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
downwash زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
hydrofoils سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
concentration cell corrosion نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
mercantilists مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
bump ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com