English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
wind pollinated گرده افشانی شده بوسیله باد
Search result with all words
hydrophilous گرده افشانی کننده بوسیله اب
Other Matches
pollenation گرده افشانی
pollination گرده افشانی
pollinating گرده افشانی کردن
pollinates گرده افشانی کردن
pollinated گرده افشانی کردن
pollinate گرده افشانی کردن
palynology مبحث گرده افشانی
pollen گرده افشانی کردن
palynology گرده افشانی شناسی
interfruitful قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
cross polinize بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross pollination گرده افشانی از گلی بگل دیگر
cross pollinate بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
self pollination گرده افشانی خود بخود گیاه
autogamy لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
self fruitful تولید مثل بوسیله گرده خود
autogamous مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
aspersion اب پاشی و اب افشانی
metal spraying فلز افشانی
dancing دست افشانی
refulgence نور افشانی
winnowing machine ماشین باد افشانی
winnower کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
haunch گرده
haunches گرده
granule گرده
cambers گرده
coxa گرده
loins گرده
hunkers گرده
pollen گرده
disks گرده
loin گرده
disk گرده
feuilleton گرده
camber گرده
huckle گرده
disc گرده
granules گرده
discs گرده
kidneys گرده
kidney گرده
domes گرده ماهی
disk drive گرده ران
disk drive گرده چرخان
ridge گرده ماهی
dome گرده ماهی
disk drives گرده چرخان
pounced گرده نقاش
ridged گرده ماهی
pounces گرده نقاش
pounce گرده نقاش
ridges گرده ماهی
pouncing گرده نقاش
disk drives گرده ران
disk گرده قرص
nephritis اماس گرده
nephroid گرده مانند
nephroptosis گرده جنبنده
nephrotomy گرده بری
paranephric نزدیک گرده
platelet گرده خون
pollinator گرده افشان
polliniferous گرده افشان
pollinizer گرده افشان
reg گشن گرده
reg گرده لقاح
ridgeways گرده ماهی
ridgewise گرده ماهی
nephritic دچارناخوشی گرده
nephrectomy دراوردن گرده
nephrectomy برش گرده
disks گرده قرص
pollen دانه گرده
color disk گرده رنگها
coxarthritis نقرس گرده
rolls گرده نان
disk pack گرده بسته
disk platter گرده سینی
disk unit واحد گرده
diskette گرده کوچک
fish backed گرده ماهی
induction disk گرده القائی
magnetic disk گرده مغناطیسی
nephralgia درد گرده
round timber گرده بینه
cambers گرده ماهی
camber گرده ماهی
floppy disks گرده لغزان
floppy disks گرده لرزان
floppy disk گرده لغزان
floppy disk گرده لرزان
vaults گرده ماهی
floppy discs گرده لغزان
vault گرده ماهی
convex گرده ماهی
floppy discs گرده لرزان
plolinate با گرده تلقیح کردن
gibbous گرده ماهی گوژپشت
farinose شبیه گرده گیاه
pollenizer درخت گرده افشان
paranephros دژ پیه روی گرده
disk controller کنترل کننده گرده
loculus حفره کیسه گرده
pollenizer درخت نر گرده افشان
puffball سماروق گرده افشان
fixed head disk گرده با نوک ثابت
puffballs سماروق گرده افشان
pollinium توده ذرات گرده گل
pollinose شبیه گرده گیاهی
hip roof پشت بام گرده ماهی
his kidnegs have gone w گرده هایش درست کارنمیکنند
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
paranephritis اماس غده روی گرده
leaf fat لایه پیه دور گرده خوک
sori خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
styloipodium گرده بالای میوه گیاهان چتری
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
by بوسیله
of بوسیله
via بوسیله
by the instrumentality of بوسیله
by dint of بوسیله
per بوسیله
at the hand of بوسیله
whereby که بوسیله ان
wherewithal که بوسیله ان
perprep بوسیله
with بوسیله
thruogh the a of بوسیله
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
by wire بوسیله تلگراف
per pais بوسیله کشور
by depty بوسیله نماینده
municipally بوسیله شهرداری
per pais بوسیله مملکت
electrically بوسیله برق
hydrolysis تجزیه بوسیله اب
hydromancy تفال بوسیله اب
by the f. بوسیله لمس
traingulation پیمایش بوسیله مثلثات
radar scan مراقبت بوسیله رادار
infiltration پالایش بوسیله تراوش
semaphore مخابره بوسیله پرچم
aeromancy تفال بوسیله هوا
in propria persona بوسیله خود شخص
leaching تصفیه بوسیله شستشو
to scent out بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
to pick thanks بوسیله سخن چینی
lapped joint اتصال بوسیله پوشش
windswept بوسیله باد جاروشده
aerotherapeutics معالجه بوسیله هوا
seagirt محصور بوسیله دریا
eluviation انتقال بوسیله بادوباران
electromotive متحرک بوسیله برق
photogelatin process چاپ بوسیله ژلاتین
phototypography چاپ بوسیله عکسبرداری
pipage ترابری بوسیله لوله
pipe down بوسیله شیپور یا نای
pipeage ترابری بوسیله لوله
postage حمل بوسیله پست
dragonnades بوسیله سواره نظام
patented بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
diathermy معالجه بوسیله حرارت
patents بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
hydrolyze بوسیله اب تجزیه شدن
hydromancer تفال زننده بوسیله اب
galvanography روی مس بوسیله اندودکهربایی
baptizes بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churn بوسیله اسباب گردنده
pours تراوش بوسیله ریزش
churned بوسیله اسباب گردنده
churns بوسیله اسباب گردنده
pouring تراوش بوسیله ریزش
baptised بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
electric chair اعدام بوسیله برق
poured تراوش بوسیله ریزش
baptising بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pour تراوش بوسیله ریزش
baptized بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
intuitively بوسیله درک مستقیم
brewed بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brews بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brew بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
baptize بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
windblown در حرکت بوسیله باد
electrotype بوسیله برق چاپ کردن
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com