English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
alternate routing گزینش مسیر دیگر
alternative route گزینش مسیر دیگر
Other Matches
masks یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
redirection ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirect ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirected ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirecting ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirects ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
burn کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burns کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
privileged مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
gateway نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
gateways نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
branches مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
election گزینش
selections گزینش
selection گزینش
screening گزینش
project selection گزینش طرح
vocational selection گزینش شغلی
selection ratio بهر گزینش
choice point نقطه گزینش
selection rules قواعد گزینش
random selection گزینش تصادفی
selectron لامپ گزینش
selection method روش گزینش
try-outs مسابقهی گزینش
selection check مقابله گزینش
selectivity گزینش پذیری
proportional representation گزینش برپار
try-out مسابقهی گزینش
operating key کلید گزینش
selection board هیات گزینش
selection ratio نسبت گزینش
check حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
free choice method روش گزینش ازاد
selectivity diagram نمودار گزینش پذیری
selectivity coefficient ضریب گزینش پذیری
message switching center مرکز گزینش پیام
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
packet switching ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time دفعه دیگر [وقت دیگر]
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
metafile 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
circuit مسیر
course مسیر
direction مسیر
bussing مسیر
track مسیر
circuits مسیر
busses مسیر
flowline خط مسیر
buses مسیر
busing مسیر
track مسیر دو
bussed مسیر
tracked مسیر
coursed مسیر
travel مسیر
tracked مسیر دو
travels مسیر
tracks مسیر
lane مسیر
way مسیر
tracks مسیر دو
traveled مسیر
lanes مسیر
courses مسیر
enroute در مسیر
airt مسیر
routes مسیر
alignments مسیر
alignment مسیر
orbits مسیر
orbited مسیر
orbit مسیر
unibus تک مسیر
run مسیر
street مسیر
runs مسیر
route مسیر
trajectory مسیر
point مسیر
streets مسیر
bused مسیر
trade مسیر
locations جا مسیر
trajectories مسیر
traded مسیر
location جا مسیر
paths مسیر
path مسیر
bus مسیر
traversing مسیر
traverses مسیر
traversed مسیر
traverse مسیر
slowest مسیر خیس
route تعیین خط مسیر
downwind در مسیر باد
covered approach مسیر پوشیده
heavies مسیر پر از گل چسبنده
cooling water line مسیر اب سرد
slowed مسیر خیس
trends مسیر حرکت
condensation trail مسیر انجماد
control bus مسیر کنترل
trend مسیر حرکت
electron trajectory مسیر الکترون
circumferences مسیر مدور
slow مسیر خیس
slower مسیر خیس
slows مسیر خیس
creep lane مسیر خزش
critical path مسیر بحرانی
flight path مسیر پرواز
heaviest مسیر پر از گل چسبنده
double flow route مسیر دو طرفه
heavy مسیر پر از گل چسبنده
diversions انحراف مسیر
slowing مسیر خیس
enroute در حین مسیر
circumference مسیر مدور
expansion path مسیر گسترش
detonating slab مسیر انفجار
desired leading مسیر مطلوب
data bus مسیر داده ها
turns پیچ مسیر
frequency respone of attenuation مسیر میرایی
ion trajectory مسیر یون
diversion انحراف مسیر
turn پیچ مسیر
heavier مسیر پر از گل چسبنده
cogging train مسیر اولیه
sea lanes مسیر دریایی
bypasses مسیر جنبی
bypasses مسیر فرعی
courses مسیر حرکت
bypassed مسیر جنبی
bypassed مسیر فرعی
coursed مسیر حرکت
bypass مسیر جنبی
bypass مسیر فرعی
course مسیر حرکت
rigidity ثبات مسیر
lanes مسیر هر دونده
bypassing مسیر فرعی
lane مسیر هر دونده
sea lane مسیر دریایی
path مسیر طریقت
paths مسیر طریقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com