Dictiornary-Farsi | گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 100 (6 milliseconds)

English	Persian
clearance	گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص


Other Matches

releasing officer	افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
freedom from defect	بی عیبی
faultlessness	بی عیبی
integrity	بی عیبی
impeccability	بی عیبی
it is well enough	عیبی ندارد
immaculateness	بی عیبی عفت
what is wrong with that?	مگراین چه عیبی دارد
immaculacy	پاکی
incorruptness	پاکی
immaculateness	پاکی
chasteness	پاکی
fineness	پاکی
pureness	پاکی
clean handedness	پاکی
clean hands	پاکی
purity	پاکی
cleanness	پاکی
What's up with him?	مگر او [مرد] چه عیبی دارد؟
lick son	عیبی را با شلاق از کسی دورکردن
innocency	بی تقصیری پاکی
innocence	پاکی برائت
improbity	بی دیانتی نا پاکی
quittance	پاکی تبرئه
quietus	پاکی برائت
honesty	دست و دل پاکی
incorruptly	از روی پاکی
Something is wrong.	عیبی درکار [این موضوع] است.
immaculately	از روی پاکی و عفت
I have no fault to find with his work .	از کارش هیچ عیبی نمی توان گرفت
certificates	گواهینامه
certificate	گواهینامه
diplomas	گواهینامه
diploma	گواهینامه
affidavit	گواهینامه
chastely	ازروی پاکی یاپاکدامنی عفیفانه
marriage line	گواهینامه ازدواج
master's certificate	گواهینامه فرماندهی
debenture	گواهینامه گمرکی
share warrant	گواهینامه سهام
certificate of origin	گواهینامه مبداء
affidavy	سوگندنامه گواهینامه
driving licence	گواهینامه رانندگی
affidavits	سوگندنامه گواهینامه
driving licenses	گواهینامه رانندگی
driving licences	گواهینامه رانندگی
Here is my driving licence.	بفرمائید، این گواهینامه من.
airworthiness certificate	گواهینامه صلاحیت پرواز
arianism	اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
lactoscope	شیرازما اسباب ازمایش پاکی یا چربی شیر
Here ist my driving licence card.	بفرمائید این گواهینامه رانندگی من است.
clearance	ترخیص
tolerance	حد ترخیص
releasing	حد ترخیص
tolerances	حد ترخیص
to pass your driver's license test at the first attempt	آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
clearance	ترخیص گمرکی
clearer	ترخیص کردن
clearest	ترخیص کردن
clear to send	ترخیص به ارسال
cleared	ترخیص شده
uncleared	ترخیص نشده
clear	ترخیص کردن
cl	ترخیص پارچه
customs clearance	ترخیص از گمرک
custom uncleared	ترخیص نشده
margin of difference of weight in coins	حد ترخیص allowance
clears	ترخیص کردن
customs cleared	ترخیص شده
honorable discharge	ترخیص محترمانه
releases	استخلاص ترخیص
released	استخلاص ترخیص
release	استخلاص ترخیص
freed	ترخیص کردن میدانی
cleared without examination	ترخیص بدون بازرسی
cwe	ترخیص بدون بازرسی
clearance	ترخیص کالا ازگمرک
free	ترخیص کردن میدانی
releases	ترخیص کردن کالا
freeing	ترخیص کردن میدانی
released	ترخیص کردن کالا
frees	ترخیص کردن میدانی
release	ترخیص کردن کالا
releasable	قابل ترخیص یا نشر رهاشدنی
general discharge	ترخیص عمومی از خدمت سربازی
honorable discharge	ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
release denial	جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
air impingment	عیبی در پرداخت هواپیما که رنگ ان مات شده و حبابهای هوا در سطح رنگ پدیدارمیشوند
release	خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
released	خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
releases	خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
devil's advocate	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocates	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
transire	برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
clears	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clear	ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearance	اجازه ترخیص اجازه نامه