English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
oceanophyte گیاه دریایی
Other Matches
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
isomorph جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
gametophyte گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
rhubarb گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
wildling گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
hemp گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
herbage گیاه
herbs گیاه
herb گیاه
plants گیاه
greenstuff گیاه
lungwort شش گیاه
plant گیاه
vegetable گیاه
mimosa گیاه حساس
overgrown with plants گیاه پوش
aromatic گیاه خوشبو
milk weed گیاه پادزهر
manragora مهر گیاه
mandrake مهر گیاه
mandrake مردم گیاه
orchis گیاه ثعلب
microphyte گیاه خرد
monocotyledon گیاه تک لپه
manragora مردم گیاه
mucilage لزوجت گیاه
milk weed شیر گیاه
nicotiana گیاه توتون
musk root گیاه مشکین
overgrown with plants پوشیده از گیاه
plant گیاه نهال
plants گیاه نهال
sensitive plant گیاه حساس
botanists گیاه شناس
botanist گیاه شناس
botany گیاه شناسی
houseplants گیاه خانگی
houseplant گیاه خانگی
yearling گیاه یک ساله
xerophyte گیاه خشک زی
sheaf دسته گل یا گیاه
sweet rush گور گیاه
the stem of a plant ساقه گیاه
waterweed گیاه ابزی
vegetative گیاه پرور
ornamental گیاه ارایشی
phanerogam گیاه تخمدار
phanerogam گیاه گلدار
phytogenic گیاه زاد
phytology گیاه شناسی
phytophagous گیاه خوار
phytosphere گیاه- سپهر
phytosphere گیاه- کره
plant food غذای گیاه
podophyllum مهر گیاه
polycotylledon گیاه چندلپه
ramie الیاف گیاه
turnsole گیاه تورنسل
ratoon جوانه گیاه
herbaceous گیاه مانند
saxifrage گیاه سنگروی
Aborigine گیاه بومی
seed plant بذر گیاه
vegetive گیاه پرور
herbalists گیاه شناس
fungus گیاه قارچی
geophyte گیاه خاکی
facet سطح گیاه
facets سطح گیاه
forb گیاه بوته
herbal گیاه نامه
undergrowth زیر گیاه
green meat گیاه خوراکی
groundling گیاه زمینی
hedysarum گیاه ترنجبین
herbalist گیاه شناس
hybrid گیاه پیوندی
grafts گیاه پیوندی
grafts پیوند گیاه
grafted گیاه پیوندی
grafted پیوند گیاه
graft گیاه پیوندی
graft پیوند گیاه
flowerer گیاه گل دهنده
fig marigold گیاه نیمروز
acotyledon گیاه بی لپه
cranesbill گیاه شمعدانی
azalea گیاه ازالیه
club moss گیاه کبریت
bidental گیاه دوساله
castor oil plant گیاه کرچک
husbands گیاه پرطاقت
husband گیاه پرطاقت
crucifer گیاه چلیپایی
crytogam گیاه گمزاد
air plant گیاه هواخوریاهواروی
exogen گیاه برون رو
decumbent گیاه خزنده
aerophyte گیاه هوازی
epiphyte گیاه هوازی
agaric گیاه قارچی
to water something آب دادن [گیاه]
cullion گیاه ثعلب
gymnosperm گیاه بازدانه
mandragora مهر گیاه
herborist گیاه شناس
honey dew شهد گیاه
herblike گیاه مانند
herby گیاه دار
lemon grass گور گیاه
herborist گیاه فروش
herbivora گیاه خواران
legumen گیاه خوردنی
herbivorous گیاه خواری
herbivore گیاه خوار
herbist گیاه فروش
herbiferous گیاه اور
fuzz ball گیاه قارچی
cutting قلمه گیاه
herbary گیاه زار
herbary باغ گیاه
herbicide موادسمی ضد گیاه
plantlike گیاه مانند
herbescent گیاه مانند
lithophyte گیاه سنگ زی
hydrophyte گیاه ابزی
herbicides موادسمی ضد گیاه
herbiferous گیاه دار
vegetarian گیاه خوار گیاهخواری
cryptogamy حالت گیاه گمزاد
vegetarians گیاه خوار گیاهخواری
hygrophyte گیاه رطوبت گرای
irrigation requirement احتیاجات ابی گیاه
star grass هر نوع گیاه گل ستارهای
sprit نی گیاه بوریا مانند
cryptogam گیاه نهان زاد
glove orange نارنگی [گیاه شناسی]
thallus ساقه بدنه گیاه
mandarin orange نارنگی [گیاه شناسی]
tropicopolitan گیاه یا جانور گرمسیری
cormophyte گیاه ساقه دار
tangelo نارنگی [گیاه شناسی]
legume گیاه خوردنی بقولات
aquatic جانور یا گیاه ابزی
vegetarianism گیاه خوار گیاهخواری
hybridize گیاه پیوندی باراوردن
foxtail lily نوعی گیاه بادوام
botanical وابسته به گیاه شناسی
botanize گیاه جمع کردن
humus خاک گیاه دار
glycophyte گیاه نمک گریز
botanical terms اصطلاحات گیاه شناسی
rareripe میوه یا گیاه زود رس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com