Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
materials returned note
یادداشت مواد عودت داده شده
Other Matches
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
compression
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
relapse
عودت
relapsed
عودت
relapsing
عودت
returns
عودت
return
عودت
relapses
عودت
returning
عودت
returned
عودت
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
returns
پس فرستادن عودت
returning
عودت دادن
returning
پس فرستادن عودت
return
عودت دادن
return
پس فرستادن عودت
returned
پس فرستادن عودت
returned
عودت دادن
return of guarantee
عودت ضمانتنامه
returns
عودت دادن
turn in ship
برگ عودت
return of a guarantee
عودت ضمانتنامه
sale or return
فروش یا عودت
turn in ship
برگ عودت به انبار
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
automatic return
سیستم عودت خودکار وسایل
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
counter recoil
عمل عاید عمل عودت لوله
notes
یادداشت
memoirs
یادداشت
annotation
یادداشت
noting
یادداشت
annotations
یادداشت
reminiscences
یادداشت
memorandums
یادداشت
slips
یادداشت
memo
یادداشت
endnote
یادداشت
memoire
یادداشت
notations
یادداشت
notation
یادداشت
pro memoria
یادداشت
jottings
یادداشت
slipped
یادداشت
apostil
یادداشت
memos
یادداشت
chit
یادداشت
memorandum
یادداشت
note
یادداشت
slip
یادداشت
memoranda
یادداشت
reminiscence
یادداشت
chits
یادداشت
memoir
یادداشت
tots
یادداشت مختصر
footnote
یادداشت ته صفحه
footnotes
یادداشت ته صفحه
billet doux
یادداشت عاشقانه
take down
یادداشت کردن
notepaper
کاغذ یادداشت
set down
یادداشت کردن
chitty
یادداشت-رسید
scratch paper
کاغذ یادداشت
adscript
یادداشت اضافی
advice note
یادداشت اطلاع
memorandum of understanding
یادداشت تفاهم
notelet
یادداشت کوچک
counter memorial
جواب یادداشت
commentary
رشته یادداشت
commentaries
رشته یادداشت
minute
مسوده یادداشت
notes
یادداشت کردن
note
خاطرات یادداشت
noting
خاطرات یادداشت
noting
تبصره یادداشت ها
noting
یادداشت کردن
put-downs
یادداشت کردن
put-down
یادداشت کردن
notes
تبصره یادداشت ها
notes
خاطرات یادداشت
tot
یادداشت مختصر
put down
یادداشت کردن
record
یادداشت بایگانی
record
یادداشت کردن
record
یادداشت نگارش
minute
یادداشت وقایع
note
تبصره یادداشت ها
note
یادداشت کردن
record
یادداشت درسی
notes
یادداشت درسی
record
یادداشت سخنرانی
notes
یادداشت سخنرانی
annotated
یادداشت نوشتن
notebooks
کتابچه یادداشت
notebook
کتابچه یادداشت
annotating
یادداشت نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
diaries
دفتر یادداشت روزانه
to writes down
واردکردن یادداشت کردن
memoranda
اقدام به یادداشت کند
pad
دفترچه یادداشت لایی
memorandum
اقدام به یادداشت کند
pads
دفترچه یادداشت لایی
memorandums
اقدام به یادداشت کند
memorability
قابل یادداشت بودن
message book
دفتر یادداشت پیام
diary
دفتر یادداشت روزانه
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
billeting
ورقه جیره یادداشت مختصر
memorandums
برگ خلاصه یادداشت مانند
billets
ورقه جیره یادداشت مختصر
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billet
ورقه جیره یادداشت مختصر
papered
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
commentates
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
refit book
دفتر یادداشت وقایع دریایی
postscripts
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscript
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
billeted
ورقه جیره یادداشت مختصر
callective note
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
papers
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
field book
دفترچه یادداشت نقشه بردار
memoranda
برگ خلاصه یادداشت مانند
papering
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memorandum
برگ خلاصه یادداشت مانند
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
folio
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
[results were]
satisfactory
رضایت بخش
[در یادداشت گزارش کنترل]
folios
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
memorials
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
bindery
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
memorial
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
trails
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
readings
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
reading
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
writes
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
write down
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
sidekick
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
sidekicks
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
forward pointer
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
serial
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
checks
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
gremlin
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlins
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
transmissions
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
entities
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com