| Total search result: 204 (25 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| paper |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
| papered |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
| papering |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
| papers |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| scratch paper |
کاغذ یادداشت |
| notepaper |
کاغذ یادداشت |
| folio |
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ |
| folios |
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ |
| tractor feed |
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود |
| sprocket feed |
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند |
| friction feed |
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک |
| feed |
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود |
| feeds |
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود |
| set down |
یادداشت کردن |
| note |
یادداشت کردن |
| notes |
یادداشت کردن |
| noting |
یادداشت کردن |
| record |
یادداشت کردن |
| put-down |
یادداشت کردن |
| take down |
یادداشت کردن |
| put-downs |
یادداشت کردن |
| put down |
یادداشت کردن |
| to writes down |
واردکردن یادداشت کردن |
| commentate |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
| commentated |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
| commentates |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
| commentating |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
| notate |
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن |
| trail |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
| trailed |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
| trails |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
| trailing |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
| skipped |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
| skip |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
| sheets |
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد |
| sheet |
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد |
| skips |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
| write |
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن |
| writes |
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن |
| write down |
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام |
| plotter |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
| plotters |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
| camouflage |
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی |
| camouflages |
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی |
| camouflaged |
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی |
| camouflaging |
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی |
| sprocket holes |
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد |
| sheath |
غلافدار کردن پوشاندن |
| sheaths |
غلافدار کردن پوشاندن |
| camouflaging |
مخفی کردن پوشاندن |
| coatings |
پوشاندن روکش کردن |
| coats |
پوشاندن روکش کردن |
| fans |
پوشاندن پوشش کردن |
| fanning |
پوشاندن پوشش کردن |
| immerse |
زیر اب کردن پوشاندن |
| fanned |
پوشاندن پوشش کردن |
| immersing |
زیر اب کردن پوشاندن |
fan  |
پوشاندن پوشش کردن |
| immersed |
زیر اب کردن پوشاندن |
| coated |
پوشاندن روکش کردن |
| immerses |
زیر اب کردن پوشاندن |
| concealment |
پنهان کردن پوشاندن |
| sheathe |
غلافدار کردن پوشاندن |
| camouflage |
مخفی کردن پوشاندن |
| coat |
پوشاندن روکش کردن |
| camouflaged |
مخفی کردن پوشاندن |
| sheathes |
غلافدار کردن پوشاندن |
| sheathed |
غلافدار کردن پوشاندن |
| camouflages |
مخفی کردن پوشاندن |
| suffuses |
پوشاندن اشباع کردن |
| suffusing |
پوشاندن اشباع کردن |
| suffuse |
پوشاندن اشباع کردن |
| suffused |
پوشاندن اشباع کردن |
| NCR paper |
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact |
| crowns |
تاج گذاری کردن پوشاندن |
| able |
لباس پوشاندن قوی کردن |
| tinplate |
با قلع پوشاندن حلبی کردن |
| liquors |
با روغن پوشاندن چرب کردن |
| abler |
لباس پوشاندن قوی کردن |
| ablest |
لباس پوشاندن قوی کردن |
| liquor |
با روغن پوشاندن چرب کردن |
| becloud |
با ابر پوشاندن تاریک کردن |
| carbonize |
باذغال پوشاندن یاترکیب کردن |
| crown |
تاج گذاری کردن پوشاندن |
| inundated |
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن |
| inundating |
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن |
| inundate |
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن |
| inundates |
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن |
| armor plate |
زره دار کردن پوشاندن بازره |
| souse |
بطور کامل پوشاندن حمله کردن |
| mats |
بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن |
| mat |
بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن |
| overwatch |
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش |
| flow |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| flows |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| flowed |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| page |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
| paged |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
| pages |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
| scratch paper |
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه |
| accordion fold |
روش تا کردن کاغذ |
| folded |
روش تا کردن کاغذ |
| folds |
روش تا کردن کاغذ |
| concertina fold |
شیوه تا کردن کاغذ |
| quire |
کاغذ را دسته کردن |
| fold |
روش تا کردن کاغذ |
| fanfold |
روش تا کردن یک صفحه کاغذ |
| wallpapers |
با کاغذ دیواری تزئین کردن |
| wallpaper |
با کاغذ دیواری تزئین کردن |
| to reduce to writing |
روی کاغذ اوردن ضبط کردن |
| toner |
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد |
| feed |
مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر |
| feeds |
وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر |
| feed |
وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر |
| feeds |
مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر |
| externals |
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز |
| hanging |
[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق] |
| external |
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز |
| incrust |
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن |
| sidelay |
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ |
| formats |
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود |
| format |
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود |
| labelled |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
| label |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
| labeling |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
| labels |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
| bedim |
با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن |
| thermal transfer |
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود |
| thermal wax |
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود |
| perforations |
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها |
| takedown |
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی |
| thermal wax transfer printer |
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود |
| slipped |
یادداشت |
| slip |
یادداشت |
| jottings |
یادداشت |
| pro memoria |
یادداشت |
| endnote |
یادداشت |
| annotation |
یادداشت |
| annotations |
یادداشت |
| apostil |
یادداشت |
| slips |
یادداشت |
| memorandums |
یادداشت |
| memo |
یادداشت |
| memoire |
یادداشت |
| memos |
یادداشت |
| chit |
یادداشت |
| chits |
یادداشت |
| memorandum |
یادداشت |
| reminiscences |
یادداشت |
| notation |
یادداشت |
| notes |
یادداشت |
| noting |
یادداشت |
| memoir |
یادداشت |
| memoranda |
یادداشت |
| notations |
یادداشت |
| reminiscence |
یادداشت |
| memoirs |
یادداشت |
| note |
یادداشت |
| notes |
یادداشت سخنرانی |
| record |
یادداشت سخنرانی |
| notes |
یادداشت درسی |
| notelet |
یادداشت کوچک |
| adscript |
یادداشت اضافی |
| record |
یادداشت درسی |
notebook  |
کتابچه یادداشت |
| memorandum of understanding |
یادداشت تفاهم |
| footnotes |
یادداشت ته صفحه |
| advice note |
یادداشت اطلاع |
| footnote |
یادداشت ته صفحه |
| commentary |
رشته یادداشت |
| commentaries |
رشته یادداشت |
| billet doux |
یادداشت عاشقانه |
| notebooks |
کتابچه یادداشت |
| note |
خاطرات یادداشت |
| record |
یادداشت نگارش |
| chitty |
یادداشت-رسید |
| record |
یادداشت بایگانی |
| noting |
تبصره یادداشت ها |
| noting |
خاطرات یادداشت |
| tot |
یادداشت مختصر |
| minute |
یادداشت وقایع |
| notes |
تبصره یادداشت ها |
| minute |
مسوده یادداشت |
| note |
تبصره یادداشت ها |
| tots |
یادداشت مختصر |
| annotate |
یادداشت نوشتن |
| annotated |
یادداشت نوشتن |
| counter memorial |
جواب یادداشت |
| annotates |
یادداشت نوشتن |
| annotating |
یادداشت نوشتن |
| notes |
خاطرات یادداشت |
| memorandum |
اقدام به یادداشت کند |
| pads |
دفترچه یادداشت لایی |
| message book |
دفتر یادداشت پیام |
| memorandums |
اقدام به یادداشت کند |
| memoranda |
اقدام به یادداشت کند |
| pad |
دفترچه یادداشت لایی |
| diary |
دفتر یادداشت روزانه |
| diaries |
دفتر یادداشت روزانه |
| memorability |
قابل یادداشت بودن |
| refit book |
دفتر یادداشت وقایع دریایی |
| field book |
دفترچه یادداشت نقشه بردار |
| billet |
ورقه جیره یادداشت مختصر |
| memorandums |
برگ خلاصه یادداشت مانند |