English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
Other Matches
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
carbon dioxide دی اکسید کربن
hypercapnia افزایش کربن اکسید در خون
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
gluten سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
gerunds باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gerund باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
eider down پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
internal evidence مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
mannose ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
labdanum ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
antibiotics مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
litmus ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
zinc oxid اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
prices are sagging قیمتهاپایین میاید
it snows برف میاید
i feel sleepy خوابم میاید
it reeks of blood بوی خون از ان میاید
This dress suits me . این لباس به من میاید.
his manners smackofselfishness بوی خودپسندی از رفتارش میاید
it thunders صدای اسمان غرغره میاید
aces میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
ace میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
green corn ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
growled خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growls خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
oxyde اکسید
oxide اکسید
oxides اکسید
copper oxide اکسید مس
carbon کربن
invar کربن
radiocarbon کربن 41
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
efflore scence قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
zirconium oxide زیرکونیم اکسید
lime کلسیم اکسید
ytterbia ایتربیم اکسید
dioxide دارای دو اکسید
ytterbium oxide ایتربیم اکسید
yttria ایتریم اکسید
caustic lime کلیسم اکسید
limes کلسیم اکسید
copper oxide rectifier یکسوکننده مس- اکسید
ferrous oxide اکسید فرو
zirconium dioxide زیرکونیم دو اکسید
zinc oxide اکسید روی
minium اکسید قرمز
calcium oxide کلسیم اکسید
oxidation film قشر اکسید
calx کلیسم اکسید
refractory oxide اکسید دیرگداز
burnt lime کلیسم اکسید
refractory oxide اکسید نسوز
oxide skin پوسته اکسید
aluminum oxide اکسید الومینیوم
alumina اکسید الومینیوم
oxidizer اکسید کننده
acid oxide اکسید اسیدی
yttrium oxide ایتریم اکسید
silica اکسید سیلیسیوم
benzophenone oxide بنزوفنون اکسید
oxidant اکسید کننده
asymmetric carbon کربن بی تقارن
carburization ترکیب با کربن
acetylenic carbon کربن استیلنی
carbon cycle سیکل کربن
carbon deposite لایه کربن
carbon fixed کربن ثابت
active carbon کربن فعال
cabonic حاصل از کربن
anomeric carbon کربن انومری
carbon free کربن ازاد
carbon holder پایه کربن
carbon monoxide منواکسید کربن
carbinol carbon کربن کربینول
carbonaceous کربن دار
carbonize کربن سازی
decarburize کربن گرفتن
tertiary carbon کربن 3 درجه
decarburization کربن گیری
radiocarbon کربن پرتوزا
secondary carbon کربن 2 درجه
recarburizer کربن دهنده
primary carbon کربن 1 درجه
godchild طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
metaprotein هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
do این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
venriloquism سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
godchildren طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
Santa Claus شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
guinea pig خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pigs خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
oxidation coefficient ضریب اکسید شوندگی
oxide cathode کاتد اکسید اندود
oxide coated cathode کاتد اکسید اندود
oxide skin قشر نازک اکسید
red oxide of zinc اکسید قرمز روی
red zinc ore اکسید قرمز روی
spatalite اکسید قرمز روی
alumina گل پاک یا اکسید الومینیوم
zincite اکسید قرمز روی
tutty گرد اکسید دو زنگ
ruby zinc اکسید قرمز روی
incandescent metallic oxid cathode کاتد اکسید فلزی
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
ultra high carbon steels فولادهای فرا- پر- کربن
hydro carbon ترکیب هیدروژن و کربن
activated charcoal کربن فعال شده
tertiary carbon کربن نوع سوم
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
surface decarburization کربن گیری سطحی
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
high carbon steel فولاد با کربن زیاد
CFC مخفف کلروفلورو کربن
CFCs مخفف کلروفلورو کربن
carbonate بصورت کربن دراوردن
carboning a lamp کربن گذاری لامپ
carbureted steel پولاد کربن دار
secondary carbon کربن نوع دوم
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
primary carbon کربن نوع اول
arc lamp carbon کربن لامپ قوسی
recarburize کربن گیری مجدد
activated carbon کربن فعال شده
cored carbon کربن هسته دار
gels ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
egg tooth نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
jells ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gel ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
arsenic اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
oxymercuriation اکسید جیوه دار کردن
ingot iron o.steel فولاد کربن گیری شده
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
ethylene هیدرو کربن اشباع نشده
complementary metal oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
goethite اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
oxydizing agents مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
carbohydrates ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrate ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
photochemical oxidant اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
oxides اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
oxide اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
mos نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
anthracite زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
Baldenfreude [حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
oxides روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxide روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
parkerizing عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
at the hand of بدست
by بدست
cassiterite معدن قلع اکسید قلع طبیعی
obtainable بدست اوردنی
earns بدست اوردن
earned بدست اوردن
catcher بدست اورنده
to go to the wright بدست استادافتادن
earn بدست اوردن
come by <idiom> بدست آوردن
acquirer بدست اورنده
gains بدست اوردن
gains بدست آوردن
attenuation بدست آوردن
offer بدست اوردن
to come to hand بدست امدن
gained بدست آوردن
procurable بدست اوردنی
acquirable بدست اوردنی
catch بدست اوردن
securer بدست اورنده
get table بدست اوردنی
gets بدست اوردن
obtainment بدست اوری
hand in hand دست بدست
getting بدست امده
getting بدست اوردن
offered بدست اوردن
offers بدست اوردن
get round بدست اوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com