Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
ox fly	یکجور مگس که بزیرپوست گاو راه می یابد
Other Matches
maud	یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket	یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
fish fag	زن بدزبان یابد دهان
fast moving stock	موجودی که به سرعت کاهش می یابد
the old p should be continued	رویه پیش بایدادامه یابد
alternates	آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternated	آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
CSLIP	نرخ ارسال داه افزایش می یابد
estate in reversion	هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
alternate	آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
continuous	آنچه بدون توقف ادامه یابد
pipelines	بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
pipeline	بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
prosodemic	درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
Appetite comes with eating. <proverb>	با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد. [ضرب المثل]
overnight	مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
static economy	اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
wash in	پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
dynamic	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
west coast computer faire	یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
dynamically	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
outdent	خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
rarefaction	جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
prototype	اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototypes	اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
backward chaining	روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
venturi	کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
half life period	مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
i/o	فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
average propensity to save	میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
average propensity to consume	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
push pull	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
subscriber	1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers	1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
mercantilists	مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
expansion card	کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
pan pipe	یکجور نی
pandean pipe	یکجور نی
alike	یکجور
homogeneous	یکجور
mask design	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
lotus	یکجور نیلوفرابی
aigret	یکجور ماهیخوار
lotos	یکجور نیلوفرابی
costrel	یکجور قمقمه
custard pie	یکجور شیرینی
mignonette	یکجور گل میخک
nonsuch	یکجور یونجه
moloch	یکجور سوسماراسترالیایی
dutchmans	یکجور گل ساعت
griffon	یکجور لاشخور
gleek	سه برگ یکجور
lambs wool	یکجور نوشابه
lampereel	یکجور ماهی
double pair royal	چهارطاس یکجور
lewis gun	یکجور مسلسل
trebucket	یکجور ترازو
cold cream	یکجور مرهم
trebuchet	یکجور ترازو
elephant'sgrass	یکجور لویی
onion couch	یکجور جو وحشی
onion grass	یکجور جو وحشی
Jaffa	یکجور پرتغال
petard	یکجور ترقه
crackers	یکجور شیرینی
pandore	یکجور سه تار
rubicelle	یکجور یاقوت
cracker	یکجور شیرینی
pair royal	سه برگ یکجور
pair royal	سه سر سه طاس یکجور
polyanthus	یکجور نرگس
sheer legs	یکجور جرثقیل
snow flake	یکجور گل حسرت
osborne	یکجور بیسکویت
sheers	یکجور جرثقیل
pippin	یکجور سیب
lotuses	یکجور نیلوفرابی
pollack or lock	یکجور ماهی روغن
sand fly	یکجور پشه ریز
lansquenet	یکجور بازی گنجفه
pullicate	یکجور دستمال رنگی
paris blue	یکجور نیل فرنگی
pavan	یکجور رقص سنگین
pipistrel	یکجور شبکور کوچک
kirschwasser	یکجور عرق البالو
killdee	یکجور مرغ باران
weever	یکجور ماهی خاردار
staniel	یکجور باز کوچک
maiolica	یکجور کاشی صورتی
onion skin	یکجور کاغذ نازک
sparable	یکجور سنگ اهکی
mountain cork	یکجور پنبه کوهی
orfe	یکجور ماهی طلایی
missel	یکجور باسترک در اروپا
mine thrower	یکجور توپ سنگری
orang utan	یکجور بوزینه درازدست
sea asparagus	یکجور خرچنگ دریایی
meerscham	یکجور گل نرم چپق
mayweed	یکجور بابونه بدبو
sardonyx	یکجور عقیق یمانی
marcelwave	یکجور فر یا موج که بمومیدهند
majolica	یکجور کاشی صورتی
trammel	یکجور دام یا تور
omber or ber	یکجور بازی گنجفه
gram	یکجور باقلا گرم
standards	همگون یکنواخت یکجور
standard	همگون یکنواخت یکجور
grams	یکجور باقلا گرم
deer tiger	یکجور یوز امریکایی
double pair royal	چهار برگ یکجور
grammes	یکجور باقلا گرم
buns	یکجور کلوچه یاکماج
bun	یکجور کلوچه یاکماج
muggins	یکجور بازی دومینو
chrysoprase	یکجور یاقوت زرد
brandling	یکجور کرم خاکی
fandangos	یکجور رقص اسپانیولی
catamount	یکجور گربه دشتی
catamountain	یکجور گربه دشتی
fandango	یکجور رقص اسپانیولی
busby	یکجور کلاه پوستی
catbird	یکجور باسترک امریکایی
busbies	یکجور کلاه پوستی
magenta	یکجور رنگ قرمز
dressing-up	یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
custard	یکجور شیرینی یا فرنی
melodion	یکجور ارگ دستی یا پایی
matchet	یکجور کارد بزرگ درامریکا
inyala	یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
stone break	یکجور گیاه که در سنگ میروید
homogenize	یکجور وهم جنس کردن
torna do	یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
bice	یکجور رنگ ابی یاسبز
buskin	یکجور چکمه که تا زیر زانومیرسد
hug me tight	یکجور جامهء کشباف چسبان
no two leaves are identical	هیچ دوبرگی یکجور نیست
windfanner	چرخ یکجور باز کوچک
mycetoma	یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
crickets	زنجره یکجور گوی بازی
cricket	زنجره یکجور گوی بازی
inverness	یکجور ردای بی استین مردانه
moonstone	یکجور سنگ مروارید نما
humming bird	یکجور مرغ مگس خوار
covert coat	یکجور رولباسی کوتاه سبک
rounders	یکجور بازی گوی وچوگان
prickly pears	یکجور انجیر هندی خاردار
prickly pear	یکجور انجیر هندی خاردار
pitpan	یکجور کرجی دراز و ته پهن
racoon or raccoon	یکجور پستاندار گوشتخوار درامریکا
olla	یکجور اش سبزی دار دراسپانی
lansdowne	یکجور پارچه پشم و ابریشم
ophicleide	یکجور ساز بادی برنجین
forfars	یکجور پارچه کتانی ضخیمforelady
paroquet	یکجور طوطی کوچک دم دراز
rat's tail	یکجور سوهان کوچک گرد
malam	یکجور سنگ اهک نرم
vandyke	یکجور چاپ تیره رنگ
peplos	یکجور روسری زنانه دریونان باستان
birds of paradise	یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
bird of paradise	یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
prunello	یکجور الوچه یا گوجه خشک کردنی
nonsuch	شخص یا چیز بی مانند یکجور سیب
oxford india paper	یکجور کاغذ نازک چاپ کردنی
pyroxilin	یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
prunelle	یکجور گوجه یا الوچه خشک کردنی
rumpy	یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
sand shoes	یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
pecten	پرده تماشاخانه یکجور صدف دو کپه
ralliear	یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
ratel	یکجور راسوی افریقایی که ماننداست به گورکن
marsh mallow	یکجور شیرینی که از ریشه خطمی میسازند
silesia	یکجور پارچه نازک استری وپردهای
sleuth hound	یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
ormer	یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
cribbage	یکجور بازی ورق شبیه رامی
moorstone	یکجور سنگ خاراکه درcornwallیافت میشود
iron bark	یکجور اوکالیپتوس که پوست ان سفت است
ixia	یکجور سوسن یا سنبل درافریقای جنوبی
izard	یکجور شوکا یا بز کوهی درکوههای پیرنه
garron	یکجور اسب کوچک اسکاتلندی وایرلندی
lexigraphy	یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
foot and mouth	یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
foxtrot	فکس ترت :یکجور رقص امریکایی
iceneumon	یکجور پرده بال انگلی) در این 00
creese	یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
laurustinus	یکجور درخت بی خزان که ماننداست به بداغ
hyena dog	یکجور کفتار سگ مانند در افریقای جنوبی
zebec	یکجور کشتی سه دکله کوچک در مدیترانه
wincey	یکجور پارچه پشم ونخ یاپشم وکتان
fools coat	جامه چل تکه لوده ها یکجور نرم تن دوکپهای
laurustine	یکجور درخت بی خزان که مانند است به بداغ
light o love	زن سبک مزاج و دمدمی یکجور رنگ رقص
albatrosses	یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
reefing jacket	یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
albatross	یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
sing-song	تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
pyrrhic dance	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
purree	یکجور رنگ زردکه ازهندوستان و چین میاورند
piquet	یکجور بازی ورق که برکهای از7دران بکارنمیرود
quincunx	شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com