English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
lemon plant یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
Other Matches
verjuice ابلیمو
lemon juice ابلیمو
lime juice ابلیمو
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
lemonade شربت ابلیمو
acitric a جوهر ابلیمو
lemon squeezer ابلیمو گیرلیموافشار
limeade شربت ابلیمو
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
choice پسند
choicer پسند
approbation پسند
choices پسند
choicest پسند
popular مردم پسند
self conscious خود پسند
admirable <adj.> قابل پسند
savory مورد پسند
hard to please مشکل پسند
dodos کهنه پسند
popular توده پسند
admiring پسند امیز
admire پسند کردن
admired پسند کردن
admires پسند کردن
vervain گل شاه پسند
dodo کهنه پسند
dodoes کهنه پسند
finicky دیر پسند
fuddy-duddies دیر پسند
miminy piminy مشکل پسند
fuddy-duddy دیر پسند
fastidious مشکل پسند
lowest common denominator عامه پسند
popularly بطورعوام پسند
lowest common denominators عامه پسند
mainline همه پسند
mainlined همه پسند
mainlines همه پسند
mainlining همه پسند
zerophytes خشکی پسند
xerophytes خشکی پسند
self affected خود پسند
amazing <adj.> قابل پسند
prodigious <adj.> قابل پسند
astonishing <adj.> قابل پسند
food preference پسند غذایی
marvelous [American] <adj.> قابل پسند
marvellous [British] <adj.> قابل پسند
astounding <adj.> قابل پسند
admiration پسند تحسین
f.in taste مشکل پسند
verbena گل شاه پسند
wondrous <adj.> قابل پسند
wonderful <adj.> قابل پسند
stupendous <adj.> قابل پسند
startling <adj.> قابل پسند
savoury مورد پسند
picksome مشکل پسند
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> قابل پسند
miminy piminy دیر پسند خودساز
mangrove خانواده شاه پسند
lantana شاه پسند گرمسیری
flavoursome مورد پسند [غذا]
by popular [demand] request درخواست توده پسند
mangroves خانواده شاه پسند
vulgarizer عوام پسند کننده
finicking جلوه فروش مشکل پسند
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
chap book کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
alike یکجور
homogeneous یکجور
pandean pipe یکجور نی
pan pipe یکجور نی
costrel یکجور قمقمه
lotuses یکجور نیلوفرابی
crackers یکجور شیرینی
onion couch یکجور جو وحشی
cracker یکجور شیرینی
pandore یکجور سه تار
sheers یکجور جرثقیل
sheer legs یکجور جرثقیل
elephant'sgrass یکجور لویی
double pair royal چهارطاس یکجور
dutchmans یکجور گل ساعت
gleek سه برگ یکجور
griffon یکجور لاشخور
snow flake یکجور گل حسرت
pair royal سه سر سه طاس یکجور
osborne یکجور بیسکویت
rubicelle یکجور یاقوت
polyanthus یکجور نرگس
trebucket یکجور ترازو
trebuchet یکجور ترازو
nonsuch یکجور یونجه
pair royal سه برگ یکجور
pippin یکجور سیب
onion grass یکجور جو وحشی
lotus یکجور نیلوفرابی
lotos یکجور نیلوفرابی
moloch یکجور سوسماراسترالیایی
Jaffa یکجور پرتغال
lewis gun یکجور مسلسل
mignonette یکجور گل میخک
petard یکجور ترقه
lampereel یکجور ماهی
cold cream یکجور مرهم
custard pie یکجور شیرینی
lambs wool یکجور نوشابه
aigret یکجور ماهیخوار
kirschwasser یکجور عرق البالو
majolica یکجور کاشی صورتی
omber or ber یکجور بازی گنجفه
killdee یکجور مرغ باران
mayweed یکجور بابونه بدبو
deer tiger یکجور یوز امریکایی
dressing-up یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
sparable یکجور سنگ اهکی
maiolica یکجور کاشی صورتی
double pair royal چهار برگ یکجور
marcelwave یکجور فر یا موج که بمومیدهند
catbird یکجور باسترک امریکایی
onion skin یکجور کاغذ نازک
pavan یکجور رقص سنگین
custard یکجور شیرینی یا فرنی
buns یکجور کلوچه یاکماج
fandangos یکجور رقص اسپانیولی
bun یکجور کلوچه یاکماج
catamount یکجور گربه دشتی
paris blue یکجور نیل فرنگی
catamountain یکجور گربه دشتی
orfe یکجور ماهی طلایی
orang utan یکجور بوزینه درازدست
magenta یکجور رنگ قرمز
staniel یکجور باز کوچک
busby یکجور کلاه پوستی
fandango یکجور رقص اسپانیولی
sardonyx یکجور عقیق یمانی
pollack or lock یکجور ماهی روغن
weever یکجور ماهی خاردار
standard همگون یکنواخت یکجور
mountain cork یکجور پنبه کوهی
standards همگون یکنواخت یکجور
sand fly یکجور پشه ریز
muggins یکجور بازی دومینو
pullicate یکجور دستمال رنگی
meerscham یکجور گل نرم چپق
missel یکجور باسترک در اروپا
mine thrower یکجور توپ سنگری
chrysoprase یکجور یاقوت زرد
gram یکجور باقلا گرم
grams یکجور باقلا گرم
busbies یکجور کلاه پوستی
pipistrel یکجور شبکور کوچک
brandling یکجور کرم خاکی
lansquenet یکجور بازی گنجفه
sea asparagus یکجور خرچنگ دریایی
trammel یکجور دام یا تور
grammes یکجور باقلا گرم
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
covert coat یکجور رولباسی کوتاه سبک
rat's tail یکجور سوهان کوچک گرد
rounders یکجور بازی گوی وچوگان
pitpan یکجور کرجی دراز و ته پهن
forfars یکجور پارچه کتانی ضخیمforelady
lansdowne یکجور پارچه پشم و ابریشم
buskin یکجور چکمه که تا زیر زانومیرسد
bice یکجور رنگ ابی یاسبز
racoon or raccoon یکجور پستاندار گوشتخوار درامریکا
paroquet یکجور طوطی کوچک دم دراز
malam یکجور سنگ اهک نرم
windfanner چرخ یکجور باز کوچک
olla یکجور اش سبزی دار دراسپانی
torna do یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
inverness یکجور ردای بی استین مردانه
inyala یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
crickets زنجره یکجور گوی بازی
cricket زنجره یکجور گوی بازی
melodion یکجور ارگ دستی یا پایی
prickly pears یکجور انجیر هندی خاردار
vandyke یکجور چاپ تیره رنگ
no two leaves are identical هیچ دوبرگی یکجور نیست
moonstone یکجور سنگ مروارید نما
prickly pear یکجور انجیر هندی خاردار
mycetoma یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
ophicleide یکجور ساز بادی برنجین
stone break یکجور گیاه که در سنگ میروید
humming bird یکجور مرغ مگس خوار
homogenize یکجور وهم جنس کردن
hug me tight یکجور جامهء کشباف چسبان
matchet یکجور کارد بزرگ درامریکا
popularized مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizes مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com