English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
allowable level تراز مجاز
Other Matches
allowable جایز
allowable مجاز
allowable قابل استفاده
allowable قابل قبول
allowable روا
allowable load بار مجاز
allowable load بارقابل قبول
allowable stress تنش مجاز
allowable cargo load بار مجاز
allowable cabin load بار مجاز هواپیما
allowable cargo load حداکثربار مجاز
maximum allowable concentration حداکثر غلظت مجاز
allowable cargo load فرفیت بار مجاز هواپیما
level همسطح
level تراز کردن تراز
level سطح ارتفاع
level مسطح
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level out برابر کردن
level with each other برابر
level with each other در یک تراز
level best بسیارعالی
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
he did his level best کوتاهی نکرد
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
level best خیلی خوب
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level best خیلی عالی
level out یکنواخت کردن
level تراز بنایی
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
level هم تراز
level سطح برابر
level همسطح کردن
level هموار
level الت ترازگیری
level میزان
level سطح
level تراز
level to تراز کردن
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level هم پایه
level یک نواخت
level یک دست
level تراز سطح افقی افقی کردن
level مستقیم
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level پایه
level رده
level ترازسازی
level موزون هدف گیری
level ترازکردن
level مسطح کردن
level مسطح شدن
level نشانه گرفتن
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
oil level سطح روغن
one level memory حافظه یک سطحی
n level logic منطق N سطحی
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
nesting level سطح تو در تویی
nesting level سطح لانهای
nesting level سطح اشیانهای
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
operating level سطح فعالیت
rotational level تراز چرخشی
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level سطح سفارش مجدد
protection level سطح حفافت
price level سطح قیمت
signal level سطح علامت
power level تراز توان
pezometeric level سطح پیزومتری
optimal level سطح بهینه
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
signal level سطح سیگنال
mean sea level میانگین سطح دریا
low level در ارتفاع کم
low level در سطح پایین
low level مقام پست وکوچک
low level فرومایه
low level پست
speed level سطح سرعت
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
speed level مرحله سرعت
level tone اهنگ یکنواخت
level surface سطح تراز
low level کم ارزش
low level پایین
mean sea level سطح متوسط دریا
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
split-level چند سطحی
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level سطح تثبیت
low level نزدیک سطح زمین
low level سطحی
low level سقف پرواز کوتاه
level rod شاخص
alidade level دستگاهسمتنما
top-level بلند پایه
top-level کهبدان
top-level افراد عالیرتبه
top-level توسط افراد عالیرتبه
split-level سه نیم اشکوبی
level-headed معقولانه
level-headed متعادل
level-headed ترازخوی
level-headed راستبین
lower level سطحپائینی
still water level سطحسکونآب
upper level سطحبالایی
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level تراز بنایی
level-headed معقول
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
sound level شدت صوت
sound level شدت نسبی صوت
skill level پایه مهارت فنی
skill level پایه مهارت
to draw level بحریف رسیدن
to rake level با شن کش صاف کردن
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
white level تراز سفید
water level سطح اب
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level تراز اب
wage level سطح مزد
voltage level سطح فشارالکتریکی
voltage level سطح ولتاژ
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store انباره دو سطحی
two level logic منطق دوسطحی
trophic level تراز خوراکی
significance level سطح معناداری
level premium حق بیمه
acceptor level تراز گیرنده
black level تراز سیاه
bottom level تراز کف
builder's level تراز بنائی
chance level سطح تصادفی
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
gear level دسته دنده
compensation level تراز موازنه
gear level تبدیل کردن
confidence level درجه اطمینان
base level تهتراز
multi level چند سطحی
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
initial level سطح اولیه
adaptation level سطح انطباق
advanced level پیشرفته
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
aspiration level سطح انتظار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level مقاومت موجی
background level تراز زمینه
background level الودگی متن الودگی زمینه
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
control level سطح کنترل اماد
gas level سطح بنزین
datum level سطح اب ازاد
cross level حباب تراز افقی
energy level تراز انرژی
energy level سطح انرژی
energy level تراز انژی
data level سطح داده
dumpy level تراز دوربین دار
datum level سطح اب دریا
doublet level ترازوی دوتایی
cross level ترازعرضی تراز چرخ
fermi level تراز فرمی
cross level افقی کردن
crest level یال
cruising level سقف پرواز ثابت
floor level کف
cruising level افق پروازثابت
flight level سطح پرواز
flight level سطح ارتفاع پرواز
flight level سقف پرواز
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com