English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
angle of rotation زاویه گردش
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
angle of rotation زاویه دوران
angle of rotation زاویه چرخش
Other Matches
rotation تعویض
rotation گردش
rotation چرخه
rotation گرداندن
rotation تعویض محل
rotation تعویض نوبتی یکانها یا افراد
rotation گردش مشاغل
rotation تعویض یکانها
rotation حرکت وضعی
rotation مقدار چرخش یک شی
rotation جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
rotation جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
rotation گردش روتاسیون
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
rotation چرخش دوران
rotation دوری
rotation دوران گردش بدور
rotation by ... گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
rotation about ... دوران دور ... [محوری یا جایی]
rotation دوران
rotation چرخش
axis of rotation محور دوران
optical rotation چرخش نوری
axis of rotation محور چرخش
counterclockwise rotation گردش به چپ
molecular rotation چرخش مولکولی
rotation about a point دوران دور یک نقطه
orthogonal rotation چرخش عمودی
plane of rotation سطح دوران
rotation about a line دوران دور یک خط
right handed rotation گردش به راست
proper rotation چرخش متعارف
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
oblique rotation چرخش مایل
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
improper rotation چرخش نامتعارف
hindered rotation چرخش ممانعت شده
hindered rotation چرخش غیر ازاد
free rotation چرخش ازاد
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
fractional rotation گردش کسری
counterclockwise rotation حرکت در خلاف عقربههای ساعت
clockwise rotation گردش براست
clockwise rotation گردش به راست
rotation billiard بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
rotation coefficients ضرایب مربوط به چرخش زمین که روی گلوله اثر دارد
rotation flow شارش دورانی
speed of rotation چرخش بر دقیقه
rotation of the turbine چرخشتوربین
rotation around [about] a point دوران دور نقطه ای
anticlockwise rotation گردش به چپ
anticlockwise rotation گردش مخالف جهت عقربه ساعت
speed of rotation دور بر دقیقه
varimax rotation چرخش واریماکس
rotation system توزیع تناوبی
rotation viscosimeter گرانروی سنج چرخشی
sense of rotation جهت دوران
speed of rotation گردش بر دقیقه
rotation of crop کشتگرد
specific rotation چرخش ویژه
rotation moment گشتاور چرخشی
upward rotation چرخش رو به بالا
rotation inertia لختی دورانی
rotation flow شارش چرخشی
rotation in a clockwise direction گردش به راست
rotation in a clockwise direction گردش در جهت عقربه ساعت
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
blade rotation mechanism چرخشدورانیتیغه
left handed rotation گردش به چپ
left hand rotation چپ گرد
instantaneous center of rotation مرکز دوران لحظهای
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
angle t زاویه تی
angle گوشه
angle t زاویه راسی بین خط دیدبان و خط هدف
have an angle بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
angle زاویه
right angle راستگوشه
right angle زاویه قائمه
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle ماهیگیری
angle قلاب ماهیگیری
angle کنج
angle قلاب ماهی گیری
angle باقلاب ماهی گرفتن
angle دام گستردن دسیسه کردن
angle تیزی یا گوشه هر چیزی
obtuse angle گوشه باز
angle of action زاویه عمل
orienting angle زاویه توجیه
outer angle کنج بنا
outer angle سوک
overlap angle زاویه همپوشی
obtuse angle زاویه منفرجه
angle of approach زاویه تقرب هواپیما
oblique angle یا باز
oblique angle زاویه تند
angle of approach زاویه فرود هواپیما
angle of approach زاویه تند
nose angle زاویه نوک
angle of approach زاویه حاده
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
phase angle زاویه فاز
reflection angle زاویه بازتابش
range angle زاویه مربوط به برد مورب هدف
range angle زاویه بردی هواپیما
angle gage نقاله زاویه یاب
angle grinder پرداخت کننده زاویهای
prediction angle زاویه حرکت پیش بینی شده هدف
prediction angle زاویه سبقت
position angle زاویه تراز
position angle زاویه ارتفاع جسم
polar angle زاویه قطبی
angle iron اهن نبشی
plane angle زاویه مستوی
phase angle زاویه احتلاف فاز
relief angle زاویه ازاد
miter angle زاویه فارسی
minute of angle فاصله یک اینچی روی صفحه هدف
angle of attack زاویه حمل
included angle زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
incidence angle زاویه تابش
angle of contact زاویه تماس
impedance angle زاویه فازی
hour angle زاویه ساعتی خورشید
hour angle زاویه ساعتی
hour angle زاویه نصف النهارجغرافیایی
angle of convergence زاویه انحراف
angle of convergence زاویه تقرب زاویه پارالاکس
high angle تیر قائم
helix angle زاویه مارپیچ
angle of cutting زاویه تقاطع
internal angle زاویه ی داخلی
landing angle زاویه فرود
low angle مسیر تراشنده
low angle مسیر کشیده
loss angle زاویه اتلاف
loss angle زاویه تلف زاویه تلفات
loss angle زاویه گمگشت
lip angle زاویه مخروطی
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
angle of attack زاویه تک
lead angle زاویه پیش فاز
lead angle زاویه پیشگیری هدف
lead angle زاویه سبقت
lead angle زاویه پیش افتادگی
launching angle زاویه پرتاب
half angle نیمساز
relief angle زاویه خلاصی
wide angle دارای زاویه دید بیش از معمول
angle-capital سرستون گوشه ای
viewing angle زاویه دید
salient angle زاویهبرجسته
wide angle عدسی گسترش
wide angle واید انگل
zero angle cut برش با زاویه صفر
working angle زاویه موثر
wind angle زاویه باد
web angle جفت نبشی تیر
visual angle زاویه دید
wide angle عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
vectorical angle زاویه برداری
angle-fillet [ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی]
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
angle bracket پرانتز شکسته
interlan angle زاویه داخلی
equal angle آهن نبشی
angle-volute [طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
angle-tie مهار گوشه
angle-tie مهار قطری
angle-stone سنگ نبش
angle-shaft [ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
angle-round نبش گرد
angle-roll ابزار گرد
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
angle-modillion دستک زیر قرنیز
wide-angle دارای زاویه دید بیش از معمول
wide-angle عدسی گسترش
torsional angle زاویه پیچشی
round angle زاویه 063 درجه
acute angle زاویه حاده
acute angle گوشه تیز گوشه تند
angle of bevel زاویه حاده
an acute angle زاویه حاده
an acute angle گوشه تیز
angle beam تیراهن نبشی
angle block سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
angle cut زاویه برش
angle dozer بولدوزری که زاویه تیغه ان متحرک است
angle dozer بولدوزر با تیغه زاویه دار بولدوزر یکطرفه
angle drift انحراف زاویه مسیر
seat angle نبشی نشیمن
wide-angle عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
tilt angle زاویه تمایل به طرفین
tilt angle زاویه انحراف
the vertex of an angle راس زاویه :تارک گوشه
target angle زاویه هدف
straight angle زاویه 081 درجه
spherical angle زاویه مرکزی
wide-angle واید انگل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com