English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
anode band detection یکسوسازی اندی
Other Matches
anode band detector اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
second anode اند ثانوی
anode اند
anode الکترود مثبت
anode قطب مثبت
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anode قطب مثبت باطری
detection اکتشاف
detection نمایان سازی
detection یافت
detection اشکار سازی
detection ردیابی
detection کشف
detection اشکارسازی
detection بازیابی بازرسی
detection تفتیش
detection عمل تشخیص چیزی
anode sputtering اند پرانی
anode saturation اشباع اند
anode region پهنه اند
anode glow شعله مثبت فضای روشن اند
anode glow شعله اندی
anode current جریان صفحه اند
anode voltage ولتاژ اندی
anode rays پرتو اندی
anode supply تغذیه صفحه
excitation anode اند تحریک
main anode اند اصلی
anode rod قطبمثبتمیله
relieving anode اند تسکین
ignition anode اند کمکی اند احتراق
ignition anode اند تحریک کننده
surface detection اکتشاف سطحی
probability of detection احتمال کشف
error detection خطا یابی
fault detection عیب یابی
radio detection اکتشاف رادیویی
signal detection علامت یابی
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
surface detection راداراکتشافی سطحی
grid detection اشکارسازی شبکه
edge detection اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
collision detection تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
collision detection تشخیص تصادم
probability of detection احتمال اکتشاف
detection limit حد اشکارسازی
detection range برد اکتشافی
detection range قدرت اکتشافی
anode dark space فضای تاریک اند
grid anode transconductance رسانایی متقابل
split anode magnetron ماگنترون با اند چند تیغهای
grid anode characteristic منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
grid anode capacity فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک
anode breakdown voltage ولتاژ جرقه زنی اند
critical anode distance فاصله بحرانی اندی
maximum probility detection تعیین احتمال حداکثر
detection of seismic waves ردیابامواجمرتعش
characteristic detection width عرض منطقه اکتشافی کشتی مین جمع کن
comouflage detection photography نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
metal detection device دستگاه فلزیاب
square law detection یکسوکنندگی مربعی
grid current detection یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
fire detection system سیستم اشکارساز حریق
target detection radar رادارحمایتکنندههدف
high anode load resistance مقاومت اندی بزرگ
peak forward anode voltage اوج فشار اندی مستقیم
peak inverse anode voltage اوج ولتاژ اندی معکوس
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
band قسمت موزیک
band محدوده فرکانس ها بین دو حد
band را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
x band باند- ایکس
band مدار ارتباطی که سیگنال
x band باند فرکانس
band گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band نوارپیچیدن
band دسته کردن
band نواره
band متحدکردن
band نوار زخم بندی
q band بند فرکانس
band باند بانداژ
band بصورت نوار دراوردن
band با نوار بستن
band نوار مانع
band کمربند نوار
band شبکه سیم خاردار
band متحد کردن
band باند
band متحد شدن
saw band نوار اره
band اره نواری
band باندرادیو
band باریکه
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band متحدشدن
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band روبان
band بند و زنجیر
band نوار
band ارکستر
band نوار لولا
band تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band saw اره نواری
band saw ماشین اره باریک
j band باند فرکانس
p band باند فرکانس
band دستهء موسیقی اتحاد
band توافق
k band باند فرکانس
positioning band حلقه استقرار
side band باند کناری
sweat band زغره
arch-band [نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
nose band بخشی از کلگی اسب
rotating band کمربند مسی گلوله
nose band رو دماغی
neck band یخه پیراهن یا جامه دیگر
normal band نوار متعارفی
rotating band کمربند گلوله
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
slip band نوار لغزش
band selector انتخابنوار
cigar band نوارسیگار
side band ساید باند
gravity band نوارگرانشزمین
net band بندتوری
raised band نواربرجسته
suspension band نواراتصال
tightening band نوارنگهدارنده
elastic band کش
one-man band فردیکهچندسازراباهمبنوازد
A military band. دسته موزیک نظامی
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
band-stand جایگاه ارکستر
band-work اسلیمی
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
interlacement band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
band ring حلقهنواری
adjusting band نوارمتحرک
rubber band کش
spectral band نوار طیفی
Band-Aids چارهی سطحی و موقتی
spider band حلقه عنکبوتی
string band دسته موزیک سازهای سیمی
to keep step to a band مطابق موزیک پازدن
valence band نوار والانس
waist band کمربند
wave band دسته امواج رادیو
wave band باند موج
Band-Aid نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aid چارهی سطحی و موقتی
Band-Aids نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Citizens' Band باند شهروندان
Citizens' Band باند خصوصی
rubber band نوار لاستیکی
rubber band نوارکش
interlacing band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
broad band باند پهن
band width نوار
band width باند
band width پهنای نوار
band wheel چرخ تسمه خور
band switch کلید تغییر باند
band structure ساختار نواری
intermediate band باند میانی
band stop صافی میان نگذر
band width پهنای باند
base band ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
broad band پهن باند
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
bloch band نوار انرژی
bloch band نوار بلوخ
belly band زیرتنگ
belly band تنگ
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
band spectrum بیناب نواری
band spectrum طیف نواری
band of fire نوار اتش
band measure کوباژ درجا
band edge لبه نوار
band chain زنجیر مساحی
armature band کمربند ارمیچر
absorption band نوار جذب
steel band نوار فولادی
breast band پیش بند
band pass صافی میان گذر
band pass نوار عبور
band pass نوار گذر
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
brass band دسته موزیکی که
band screen صافی مخازن
band saw mill اره نواری ماشین فرز
band pulley فلکه
band printer چاپگر نواری
band printer چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
band pass باندعبور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com