|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 5 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
assembling | روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند | ||||
Other Matches | |||||
assembling area | منطقه تجمع | ||||
corner assembling | بست گوشهای | ||||
timber assembling | اتصال چوبی | ||||
cross compiling assembling | روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد |
Recent search history | |
|