Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English
Persian
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
Other Matches
braid
قیطان
braid
گلابتون
braid
بهم تابیدن وبافتن
braid
بافتن
braid
واکسیل
braid
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braid
جنبش جهش
braid
حرکت سریع
braid
نوار حاشیه
braid
گیس
braid
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid
مغزی
braid
قیطان دوزی کردن
braid
حاشیه
braid
نوار
braid
موی سر را باقیطان یاروبان بستن
decorative braid
نوارتزئینی
braid
[fringe]
ریشه سر فرش
[منگوله]
fringe
[braid]
ریشه فرش یا منگوله
[که بصورت مختلف بافته شده تا از شل شدن و باز شدن انتهای فرش جلوگیری شود.]
shield
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
shield
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
زره
shield
غلاف
shield
سپر مغناطیسی
shield
حفاظ پیدا کردن
shield
سپر
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
shield
پوشش
shield
حامی
shield
محفظه سپرشدن
shield
حفاظ پوشش محافظ
shield
محافظت کردن
shield
حفافت کردن درمقابل
shield
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield
, بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
سپر پوشش
shield
حفافت کردن
shield
روپوش اب بند
shield
حافظ
shield
مانع شدن
shield
مانع
light shield
محافظ نور
hand shield
سپردستی
marginal shield
قشرحاشیهای
nuchal shield
قشرقفایی
pygal shield
قشرپیگال
shield divisions
تقسیمدیواره
solar shield
حافظنورخورشید
vertebral shield
غلافاستخوانمهره
costal shield
محافظدندهای
biological shield
حفاظ زیستی
biological shield
سپر زیستی
cable shield
لوله کابل
gum shield
لثه
gun shield
سپر توپ
heat shield
حفاظ حرارتی
ideational shield
سپر فکری
internal shield
غلاف داخلی
internal shield
زره درونی زره داخلی
magnetic shield
حفاظ مغناطیسی
radiation shield
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
shield grid
شبکه غلاف دار
safty face shield
ماسک ایمنی
shield grid thyratron
تیراترون غلاف دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com