Dictiornary-Farsi | builder level | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
builder level	تراز بنایی


Search result with all words

builder's level	تراز بنائی
Other Matches

builder	موسس سازنده
builder	بنا
builder	معمار
builder	بنا کننده
builder	بناگر دیوارگر
builder	خانه ساز
builder	سازنده
master builder	بنای مقاطعه کار
body-builder	بدنساز
Jerry builder	بساز و بفروش
master builder	معمار
machine builder	ماشین ساز
road builder	راهساز
master builder	معمارباشی
post builder	قطب ساز
builder and contractor	پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
road builder	جاده ساز
he did his level best	انچه از دستش برامدکرد
level	سطح ارتفاع
level	مسطح
he did his level best	کوتاهی نکرد
level	کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level	مسطح کردن
O level	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
on the level <idiom>	درستکار ،بی غل وغش
level best	بسیارعالی
level	همسطح
level best	خیلی خوب
level best	خیلی عالی
level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level out	برابر کردن
level out	یکنواخت کردن
O level	نمرهی قبولی در این امتحانات
A level	مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level	استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level	تراز کردن تراز
level	میزان
level	الت ترازگیری
level	هموار
level	سطح برابر
level	هم تراز
level	هم پایه
level	یک نواخت
level	یک دست
level	موزون هدف گیری
level	سطح
level	تراز
level with each other	در یک تراز
level with each other	برابر
to level off	مسطح شدن [ناحیه ای]
level to	تراز کردن
to level off	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level	ترازسازی
level	تراز سطح افقی افقی کردن
level	پایه
level	همسطح کردن
level	مستقیم
level	هدف در خط دید شماقرارگرفت
level	تراز بنایی
level	رده
level	نشانه گرفتن
level	ترازکردن
level	مسطح شدن
one level address	تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address	آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
pezometeric level	سطح پیزومتری
one level memory	حافظه یک سطحی
operating level	سطح فعالیت
optimal level	سطح بهینه
operating level	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
power level	تراز توان
price level	سطح قیمت
signal level	سطح سیگنال
signal level	سطح علامت
rotational level	تراز چرخشی
low level	فرومایه
manning level	درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
low level	مقام پست وکوچک
reorder level	مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level	سطح سفارش مجدد
protection level	سطح حفافت
one level address	کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
mean sea level	سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level	ارتفاع متوسط از سطح دریا
low level	در ارتفاع کم
low level	کم ارزش
low level	نزدیک سطح زمین
maintenance level	سطح تثبیت
low level	سقف پرواز کوتاه
low level	سطحی
mean sea level	سطح متوسط دریا
mean sea level	میانگین سطح دریا
n level logic	منطق N سطحی
oil level	سطح روغن
noise level	سطح پارازیت
noise level	میزان خش
nesting level	سطح لانهای
multi level	چند سطحی
mean sea level	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
nesting level	سطح اشیانهای
nesting level	سطح تو در تویی
low level	در سطح پایین
low level	پایین
storage level	تراز ذخیره تراز مخزن
spirit level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
upper level	سطحبالایی
still water level	سطحسکونآب
lower level	سطحپائینی
alidade level	دستگاهسمتنما
top-level	بلند پایه
top-level	کهبدان
top-level	افراد عالیرتبه
top-level	توسط افراد عالیرتبه
split-level	سه نیم اشکوبی
split-level	چند سطحی
bubble level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
speed level	مرحله سرعت
speed level	سطح سرعت
camper level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level-headed	معقولانه
level-headed	متعادل
level-headed	ترازخوی
to rake level	با شن کش صاف کردن
to draw level	بحریف رسیدن
to draw level	باحریف برابرشدن
tilting level	تراز حباب دار
surveyor's level	ترازنقشه برداری
surveyor's level	تراز مساحی یا پیمایش
storage level	تراز خزانه
stock level	سطح ذخیره انبار
stock level	سطح انبار
sound level	شدت صوت
sound level	شدت نسبی صوت
skill level	پایه مهارت فنی
skill level	پایه مهارت
transition level	سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
trophic level	تراز خوراکی
level-headed	راستبین
level-headed	معقول
white level	تراز سفید
water level	سطح اب
water level	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level	تراز اب
wage level	سطح مزد
voltage level	سطح فشارالکتریکی
voltage level	سطح ولتاژ
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine	زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store	انباره دو سطحی
two level logic	منطق دوسطحی
significance level	سطح معناداری
low level	پست
interference level	سطح پارازیت
impedance level	مقاومت موجی
background level	تراز زمینه
background level	الودگی متن الودگی زمینه
back level	نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level	تهتراز
black level	تراز سیاه
data level	سطح داده
bottom level	تراز کف
chance level	سطح تصادفی
code level	تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
aspiration level	سطح انتظار
intensity level	سطح روشنایی
insulation level	سطح ایزولاسیون
acceptor level	تراز گیرنده
adaptation level	سطح انطباق
advanced level	پیشرفته
input level	سطح ورودی
advanced level	پایه مهارت عالی در سطح عالی
input level	سطح دریافتی
injection level	سطح تزریق
initial level	سطح اولیه
allowable level	تراز مجاز
compensation level	تراز موازنه
confidence level	درجه اطمینان
cross level	افقی کردن
cross level	ترازعرضی تراز چرخ
fermi level	تراز فرمی
cross level	حباب تراز افقی
datum level	سطح اب دریا
energy level	تراز انرژی
energy level	سطح انرژی
energy level	تراز انژی
dumpy level	تراز دوربین دار
doublet level	ترازوی دوتایی
donor level	ترازدهنده
cross level	تراز کردن
first level address	آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
gear level	دسته دنده
gear level	تبدیل کردن
confidence level	احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
gas level	سطح بنزین
control level	سطح کنترل اماد
floor level	کف
crest level	یال
cruising level	سقف پرواز ثابت