Dictiornary-Farsi | cloud drift | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 116 (6 milliseconds)

English	Persian
cloud drift	ابرمتحرک


Other Matches

drift	دستخوش پیشامد بودن
drift	یخرفت
drift	راندگی
drift	انحراف سمتی
drift	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift	میله سمبه
drift	رانه
drift	مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift	انحراف تیربعلت وزش باد
drift	سوق
drift	رانش
drift	تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drift	بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drift	جمع شدن توده شدن
drift	معنی
drift	جسم شناور برف باداورده
drift	توده باد اورده
drift	دریفت
drift	مقصود جریان اهسته
cloud	توده ابرومه
to cloud over	ابری شدن [هوشناسی]
under a cloud <idiom>	سوء فن
on cloud nine <idiom>	خیلی خوشحال وشاد
under a cloud <idiom>	ناراحت وغمگین
cloud	ابر
cloud	توده انبوه تیره وگرفته
cloud	ابری شدن سایه افکن شدن
cloud	قارچ اتمی
cloud	تیره شدن
cloud	لکه
frequency drift	تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
electron drift	رانش الکترون
drift velocity	سرعت سوق
drift velocity	سرعت رانش
drift tunnel	تونل تبدیل تحمیل
drift test	ازمایش رانش
drift space	فضای تبدیل تحمیل
drift signal	علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
drift of a current	سرعت جریان
drift motion	حرکت سوقی
glacial drift	مواد یخرفته
image drift	رانش تصویر
image drift	تاب خوردن تصویر
drift net	تورماهیگیری
snow drift	برف انبار
sheet of drift	سفره روراندگی
river drift	کهن ابرفت
river drift	ابرفت کهن
line of drift	خط انتقال گمشدگان به عقب
snow drift	توده برف
line of drift	خط انتقال مجروحین به منطقه عقب
input drift	رانش ورودی
input drift	رانش اولیه
drift meter	انحراف سنج مسیر
drift loading	دهانه
drift ice	یخ شناور
continental drift	حرکت قارهای
continental drift	رانش قارهای
drift angle	زاویه انحراف مسیر
frequency drift	اختلاف فرکانس
angle drift	انحراف زاویه مسیر
drift angle	زاویه انحراف از سمت حرکت
drift angle	زاویه سوق
drift bolt	میخی که میخ دیگری رابا ان دراورند
drift ice	یخ اب اورده
drift float	علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
drift fishing	ماهیگیری از قایق شناور
drift error	خطای راندگی
drift current	جریان سوقی
star cloud	سحابی ستارهای
wilson cloud	نوعی ابر غلیظ و متراکم
nacreous cloud	ابرصدفی
noctilucent cloud	ابرنوتلیوسنت
scattered cloud	ابرپراکنده
cloud attack	تک شیمیایی با مواد سمی
star cloud	ابری ستارهای
cloud burst	رگبار
mushroom cloud	ابریکهازگردوخاکحاصلازانفجارهستهایتشکیلمیشود
storm cloud	ابرهایسیاهطوفانی
A patch of cloud .	لکه ابر
cloud attack	تک با ابر شیمیایی
cloud amount	غلظت ابر اتمی
cloud design	طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
cloud amount	میزان پوشش ابر اتمی
cloud capt	ابربرسر
cloud castle	خیال خام
cloud chamber	اتاقک ابر
ion cloud	ابر یون
condensation cloud	ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
high cloud	ابرهای مرتفع
cloud forest	جنگل بلند مه الود
cloud cover	سطح ابر زیرپوشش اتمی
low cloud	ابرهای کم ارتفاع
cloud point	دمایی که در ان مایع سردشونده شروع به کدر ومات شدن میکند
electron cloud	ابر الکترونی
cloud land	عالم خیال یافرض
medium cloud	ابرهای متوسط
cloud cover	غلظت ابر اتمی
dust cloud theory	نظریه غباری
cloud top height	ارتفاع صعود قارچ اتمی
greater magellanic cloud	ابر ماژلانی بزرگ
cloud lattice design	طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
cloud band border	[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
type of low cloud	شکلابرقسمتپائینی
type of middle cloud	شکالابرقسمتمیانی
cloud chamber effect	اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
these cloud promise rain	این ابرها خبر از بارندگی میدهند
cloud-cuckoo-land	سرزمین اوهام
cloud-cuckoo-land	کشور پریون
cloud-cuckoo-land	سرزمین خواب و خیال
cloud of volcanic ash	خاکسترابریعمودی
measurement of cloud ceiling	اندازهگیریفشارهوا
type of high cloud	شکلابرقسمتبالایی
lasser magellanic cloud	ابر ماژلانی کوچک
every cloud has a silver lining <idiom>	[خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]