English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
corona effect اثر هالهای
corona effect اثر کورونا
Other Matches
corona هاله
corona تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
corona سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
corona تاج خورشیدی
corona اکلیل خورشیدی
corona خرمن خورشید
corona تاج اکلیل
corona لوستر گرد
corona اکلیل
corona حلقه نور دورخورشید
corona سر
corona تاج
corona هاله بنفش
corona australis افسر
corona radiata رادیاتهالهایشکل
corona australis قبه ادحی النعام
corona australis اکلیل جنوبی
corona australia اکلیل جنوبی
corona borealis کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
corona losses گمگشتگی کورونا
corona discharge تخلیه الکتریکی
corona discharge تخلیه کورونا
corona discharge تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
corona losses تلفات کورونا
corona borealis اکلیل شمالی
corona discharge current جریان تخلیه کورونا
come to effect قابل اجرا شدن
to take effect قانونی درست شدن
to go into effect قانونی درست شدن
cause and effect علت و معلول
to come into effect قابل اجراشدن
to take effect مجری شدن
to take effect قابل اجراشدن
to the effect that دایربراینکه
to the effect that مبنی براینکه
to this effect باین معنی
with effect from از تاریخ ...
effect and cause معلول و علت
after-effect اثر ثانوی
after-effect تاثیر بعدی
take effect <idiom> قانونی درست شدن
to the [that] effect <adv.> با مفهوم [معنی] کلی
to say something to the effect that ... ابراز کردن خود دایربراینکه ...
What effect do you think the changes will have on you? فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
to this effect ازاین قرار
to come into effect مجری شدن
effect اثر
effect اجرا
effect اجرا کردن
effect انجام دادن
by-effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect نتیجه جانبی
by-effect اثر فرعی
effect تاثیر
effect نتیجه
effect مفهوم نیت
effect مفید
effect کارموثر اجراکردن
effect عملی کردن معلول
effect معنی
effect معلول
to take effect قابل اجرا شدن
to go into effect قابل اجرا شدن
by-effect اثر جانبی
to go into effect کاربرد پذیر شدن
to take effect قانون شدن
to go into effect قانون شدن
to take effect کاربرد پذیر شدن
wealth effect "اثر پیگو "
to give effect to اجراکردن
steric effect اثر فضایی
skin effect اثر پوست
skin effect اثر سطحی
size effect تاثیر اندازه
significant effect اثر معنی دار
significant effect اثر مهم
tax effect اثر مالیات
shot effect اثر ساچمهای
shoaling effect اثرات کم عمق
subsittution effect اثر جانشینی
substitution effect اثر جانشینی
to carry into effect بموقع اجراگذاشتن
to carry into effect اجراکردن
to bring to effect اجراکردن
to bring to effect انجام دادن
thermal effect اثر گرمایی
thermal effect اثر گرما
thermoelectric effect اثر گرما- برق
to give effect to عملی کردن
tau effect پدیده تائو
surface effect اثر سطح
shielding effect اثر حفافتی
practice effect اثر تمرین
piston effect اثر سنبهای
pincushion effect اعوجاج بالشتکی
pinch effect اثر فشرده سازی
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
pigou effect اثر پیگو
photovoltaic effect اثر نور- ولتی
photoelectric effect اثر فوتوالکتریک
peltier effect اثر پلتیه
peltier effect پدیده پلتیه
night effect تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
nephelauxetic effect اثر انبساط ابرالکترونی
price effect اثر قیمت
ratchet effect اثر برگشت ناپذیر
seebeck effect پدیده زبک
seebeck effect اثر زبک
screening effect اثر پوششی
schottky effect پدیده شوتکی
schottky effect اثر شوتکی
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
ripple though effect اثر بازدارنده
retarding effect اثر تاخیری
restrictive effect اثر انقباضی
redistribution effect اثر توزیع مجدد
reactive effect عکس العمل
ratchet effect اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
nephelauxetic effect اثر نفلوکس
carry into effect انجام دادن
spillover effect اثر فرعی
carry into effect واقعی کردن
secondary effect نتیجه جانبی
spillover effect نتیجه جانبی
secondary effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
put into effect انجام دادن
put into effect اجرا کردن
spillover effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
carry into effect عملی کردن
secondary effect اثر فرعی
carry into effect واقعیت دادن
carry into effect اجرا کردن
put into effect واقعی کردن
put into effect عملی کردن
put into effect واقعیت دادن
put into effect صورت گرفتن
secondary effect اثر جانبی
put into effect به انجام رساندن
spillover effect اثر جانبی
carry into effect به انجام رساندن
put into effect تحقق بخشیدن
wealth effect اثر ثروت
volta effect پدیده ولتا
volta effect اثر ولتا
unfavorable effect اثر نامساعد
turning effect اثر گردش
tunnel effect پدیده تونلی
tunnel effect اثر تونلی
torque effect اثر ترک
carry into effect تحقق بخشیدن
put into effect به اجرا در آوردن
carry into effect جامه عمل پوشاندن
zeeman effect اثر زیمن
side effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
put into effect تکمیل کردن
special effect جلوههایویژه
sound effect جلوههایصوتی
carry into effect تکمیل کردن
put into effect صورت دادن
carry into effect صورت دادن
zener effect اثر زنری
zener effect اثر زنر
zeigarnik effect پدیده زایگارنیک
zeeman effect اثر زیمان
put into effect جامه عمل پوشاندن
carry into effect به اجرا در آوردن
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
fire for effect مرحله تیر موثر
diffusion effect اثر نشر
dependence effect اثر وابستگی
demonstration effect اثر نمایشی
demonstration effect اثر تظاهری
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
crowding out effect اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
crowding out effect اثر جبرانی
crawl effect اثر خزش
cotton effect پدیده کاتن
side-effect واکنش ثانوی
coriolis effect پاسخهای فیزیولوژیکی شخصی که داخل یک محفظه در حال دوران در هر جهت بجز جهت موازی با محورهادرحال حرکت است
coriolis effect اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
coriolis effect اثر نیروی کوریلیس
compton effect اثر کامپتون
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
diffusion effect اثر شیوع
dimming effect اثر تیرگی
dopplar effect اثر دوپلر
field effect اثر میدان
field effect با تاثیر میدانی
exponential effect اثرنمایی
experimenter effect اثر ازمایشگری
evidentiary effect نتیجه مشهود
evidentiary effect اثر مشهود
electroosmotic effect اثر الکترون اسمزی
dynatron effect اثر دیناترون
doppler effect اثر دوپلر
doppler effect پدیده دوپلر
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
doppler effect اثر داپلر
choking effect اثر پیچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com