English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
court of review دادگاه تجدید نظر
Other Matches
review بازدید
review بازدید انتقاد کردن
review تجدید نظر دوره کردن
review بازدید رسمی یاسان رسمی
review 3 parade
review تجدید
review تجدید نظرکردن
review مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
review بررسی کردن مرور
review تجدید نظر
review رژه نشریه
review مجله
review مرور
review مرورکردن
review سان دیدن
review بازدیدکردن
review انتقاد کردن
review بررسی
review دوره کردن
review بازبین
review مقالات انتقادی نوشتن
book review انتقاد از کتاب
book review مقاله درباره کتاب
it is not subject to review دران روا نیست
it is not subject to review تجدید نظر
formal review بررسی رسمی
to pass in review سان دیدن
review order لباس وتحملات سان
review order لباس وتجهیزات و وسائل کامل
formal review سان رسمی
judicial review تجدید نظر قضائی
market review بررسی بازار
pass in review رژه رفتن
pass in review دفیله رفتن فرمان به رژه
olympic review نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
informal design review مرور غیررسمی طرح
post implementation review ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
program evaluation review technique (per روش ارزیابی و بررسی برنامه
To review the past in ones minds eye . گذشته را از نظر گذراندن
Due to the review security procedures were modified . به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
It is for the Court to fix the terms. [ The terms are a matter for the Court to fix.] این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
court زمین ورزشهای محوطهای
court عشق بازی کردن
court محکمه
court of a محکمه استیناف
to appear before the court در دادگاه ظاهر شدن
the court above محکمه بالاتر
court دادگاه
court خواستگاری
court دادگاه افهار عشق
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
right court زمین سرویس سمت راست
out of court محکوم علیه
out of court داد باخته
court دربار
court حیاط
court بارگاه
to take somebody to court کسی را محاکمه کردن
the superme court دیوانعالی کشور
service court محل فرود سرویس
service court محل فرود سرویس اسکواش
squash court زمین بازی اسکواش
tennis court 07/32 در59/01 متر
tennis court زمین تنیس
municipal court دادگاه داخلی
summary court دادگاه بدوی
supreme court دیوان تمیز
supreme court دیوان عالی کشور
police court کلانتری
municipal court دادگاه شهرداری
superior court دادگاه تمیز
superior court دادگاه عالی
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
peace court صلحیه
peace court دادگاه بخش
out door court زمین هوای ازاد
police court محکمه خلاف
police court دادگاه خلاف
president of the court رئیس دادگاه
prize court شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
police court ضابطین شهربانی
probate court دادگاه وصایا و ارث
probate court محکمه امور حسبی
open court دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
provost court دادگاه پادگانی
provost court دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
playing court زمین بازی
rear court انتهای زمین
religious court محکمه شرع
open court محکمه عمومی
practice court دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
to court favour توجه و التفات کسی را طلب کردن
ball is in your court <idiom> [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
base-court حیات بیرونی
ante-court [اولین صحن در خانه های بزرگ]
to bring somebody before the court [s] کسی را دادگاه بردن
volleyball court 9 در 81 متر
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
to have recourse to a court به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
to apply to a court به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
contempt of court اهانت به دادگاه [جرم جنایی]
contempt of court توهین به دادگاه [جرم جنایی]
The ball is in your court. <idiom> حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
The ball is in your court. <idiom> حالا نوبت تو است.
court division بخش دادگاه
court division دادگاه
court style سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
to settle out of court به توافق رسیدن خارج از دادگاه
court shoes رجوع شود به pump
court shoe رجوع شود به pump
volleyball court زمین والیبال
trial court دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
trailer court محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
traffic court دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic court دادگاه عبور و مرور
traffic court دادگاه تخلفات رانندگی
to put out of court از دستور خارج کردن
to put out of court شایسته مطرح کردن ندانستن
kangaroo court دادگاه پوشالی
kangaroo court دادگاه غیرقانونی
kangaroo court دادگاه مندرآوردی
out of court settlement توافق بدون محکمه [حقوق]
kangaroo court <idiom>
hold court <idiom> همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
High Court دادگاهویژهجرائممهم
crown court دادگاهیدر انگلستانو ولز
court of law دادگاه
right service court داورسرویسراست
court referee داورزمینبازیسرپوشیده
centre court حیاطمیانی
law court دادگاه قضایی
to pay court عرض بندی کردن
criminal court محکمه جنائی
court of first instance محکمه بدایت
court of first instance دادگاه شهرستان
court of appeals دادگاه استیناف
court material دادگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
court martiall دادگاه نظامی
court martial در دادگاه نظامی محاکمه کردن
court martial دادگاه نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
court games بازیهای محوطهای
court of first instance دادگاه بدوی
court of grievances دادگاه مظالم
court yard حیاط
court tennis تنیس داخل سالن
court session جلسه دادگاه
court procedure محاکمه
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
court order قرار صادره از دادگاه
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
court of province دادگاه استان
court of justice دادگاه
court of iquiry دادگاه رسیدگی
court card سرباز
court card بی بی
court card صورت :شاه
court of appeal دادگاه استیناف
court of appeal محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal دادگاه استان
court of inquiry بازپرسی
court of inquiry دادگاه تفتیش
court of inquiry کمیسیون تحقیق
court-martials دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martialling دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martialled دردیوان حرب محاکمه کردن
court-martial دردیوان حرب محاکمه کردن
court of appeal دادگاه پژوهش
court of appeal دادگاه عالی محکمه استیناف
assize court محاکم سیار جنایی
country court دادگاه بخش
contempt og court اهانت به دادگاه
commercial court دادگاههای صنفی
clerk of the court کاتب
circuit court دادگاه استیناف
circuit court دادگاه منطقهای
master of the court مدیر دفتر دادگاه
juvenile court دادگاه نوجوانان
change court تعویض زمین
base court حیاط بیرونی یاعقبی
assize court دادگاه جنایی
juvenile court دادگاه اطفال
criminal court عشق بازی کردن
international court دادگاه بین المللی
lower court محکمه تالی
odd court زمین سرویس سمت چپ
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
half court زمین سرویس
half court قسمت سرویس زمین تنیس
left court زمین سرویس سمت چپ
kangoroo court دادگاه محلی
high court of دیوانعالی تمیز
high court of دیوانعالی کشور
jurisdiction of the court صلاحیت دادگاه
kangoroo court دادگاه پوشالی و پرهرج ومرج
judicial court دادگاههای دادگستری
judicial court محاکم عدلیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com