Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 173 (9 milliseconds)
English	Persian
default setting	تنظیم پیش فرض یا قراردادی
default setting	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default setting	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
Other Matches
default	نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
default	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default	مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default	در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default	عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default	پیش فرض
default	در موعد مقرر
default	درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
default	مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default	کوتاهی
default	قصور
default	غفلت
default	نکول کردن
default	قرارداد
default	قراردادی
default	عدم پرداخت بدهی
default	عدم پرداخت قصور کردن
default	غفلت ورزیدن
default	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default value	ارزش قرار دادی
default value	مقدار پیش فرض
default	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default	تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value	تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value	مقدارقراردادی
user default	پیش فرض کاربر
default option	انتخاب قرار دادی
default interest	بهره معوق
default font	فونت پیش فرض یا قراردادی
default extension	پسوندقراردادی
default extension	پسوند پیش فرض
default condition	وضعیت قرار دادی
default drive	گرداننده پیش فرض
default directory	دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
default by the principal	نکول توسط واگذارنده
judgment by default	حکم غیابی
judgement by default	حکم غیابی
default numetic font	فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
setting out	میخکوبی
setting out	پیاده کردن مسیر
setting out	پیاده کردن نقشه
setting up	قرارگرفته
setting up	نشاندن
setting up	جهت
setting	شدت مجاز
setting	نشاندن
setting up	مصمم
setting up	قراردادن
setting up	گذاردن
setting up	نهادن مرتب کردن
setting up	چیدن
setting up	نشاندن کارگذاشتن
setting up	سوار کردن جاانداختن
setting up	اغازکردن
setting up	مستقرشدن
setting up	مجموعه
setting up	امایه
setting	خودگیری
setting up	لجوج دقیق
setting	گیرش صحنه پردازی
setting up	دوره مجموعه
setting up	سمت
setting up	واقع شده
setting up	یکدست
setting up	دسته
setting up	دستگاه
setting up	دست
setting	نصب
setting	قرارگاه
setting	کلاف
setting up	روشن
setting	افزودن به وقت بازی
setting	صحنه واقعه
setting up	نصب کردن
setting up	چیدن دستگاه
setting up	سری
setting up	دوره
setting up	گروه
setting up	معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up	نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up	ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
setting up	تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
setting up	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up	مقدار دادن به یک بیت
setting up	تعداد موضوعات مربوطه
setting up	قرار دادن
setting up	حمله کردن
setting up	وادر کردن
setting	محیط
setting	وضع فاهر
setting up	سمت جریان اب
setting	کار گذاری
setting	جای نگین قرارگاه
setting	مقام
setting	اهنگ
setting	زمینه
setting up	اماده
setting up	وسیله حاضر بکار تنظیم شده
setting up	بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
setting up	طعمه ها
setting up	اماده کردن
closeness setting	محیطدقت
pre-setting	از پیش تنظیم کردن
wing setting	نصب بال
visible setting	غروب مرئی
to setting into shape	درست شدن
to setting into shape	سروصورت گرفتن
display setting	تنظیمصفحهنمایش
setting indicator	شاخصتنظیم
step setting	مراحلتنظیم
tab setting	میزمخلوطکن
jet-setting	اجتماعیازمردم ثروتمندکهدائماشهریبهشهردیگرمسافرتمیکند
theoretical setting	غروب نظری
heat setting	تثبیت گرمائی
heat setting	ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
setting time	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
the sun is near setting	افتاب نزدیک بغروب کردن یانزدیک است غروب کند
place setting	وسایل میز غذاخوری
gft setting	عناصر خط کش تیر
gft setting	عناصرمجهز کردن خط کش تیر
parameter setting	پارامتر نشانی
setting basin	حوضچه رسوب
setting free	عتق
setting free	ازاد کردن برده
setting on fire	حرق
setting on fire	اتش زدن عمدی
fuze setting	بستن زمان به ماسوره تنظیم ماسوره
fuze setting	زمان ماسوره
fine setting	تنظیم میکرومتری
place setting	برای یک نفر مقام پشت میز
type setting	حروف چینی
altimeter setting	تنظیم ارتفاع سنج
bone setting	شکسته بندی
caliper setting	تنظیم پرگار
coarse setting	تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب
setting point	نقطه انجماد
fine setting	تنظیم دقیق
setting ring	حلقه تنظیم
pitch setting	تنظیم گام ملخ یا رتورهلیکوپتر بطوریکه همه تیغه ها گام مطلوب را دارا باشد
setting ring	حلقه استقرار یا ثبات
setting time	مدت گرفتن ملات
setting time	زمان گیرش
setting time	زمان سفت شدن سیمان
setting up apparatus	دستگاه سوار کردن
slow setting	کند گیر
spark setting	تنظیم جرقه
setting ring	حلقه تنظیم کننده
the setting of a gem	سوار کردن یا کار گذاشتن یانشاندن گوهری
the setting of the sun	غروب کردن خورشید
tail setting angle	زاویه نصب دم
alarm threshold setting	دکمهسرحدتنظیم
final setting time	مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
declination setting scale	پوستهجایگاهنزول
iron at high setting	درجهبالادراتو
iron at low setting	درجهپاییندراتو
heliacal setting of a star	افول نمودارستاره پیش ازخورشید
shutter speed setting	دستگاهسنجشسرعت
release setting screw	دستهپیچشلکن
quick setting cement	سیمان تند گیر
quick setting cement	سیمان زودگیر
right ascension setting scale	ورقهجایگاهصعودسمتراست
iron at medium setting	درجهمیانیدراتو
hot setting adhesive	چسبنده گرم
paper advance setting	جایگاه پیشرفته ورق
initial setting time of concrete	زمان شروع گرفتن سیمان
machine wash in hot water at a normal setting	شستشوباماشیندرآبنرم وگرم
machine wash in lukewarm water at a gentle setting	شستشوباماشیندرآبنیمگرم وملایم
machine wash in warm water at a gentle setting	شستشوباماشیندرآبگرم وملایم
machine wash in warm water at a normal setting	شستشوباماشیندرآبگرم ونرمال

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com