English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
double density چگالی مضاعف
double density تراکم مضاعف
Search result with all words
double density recording ضبط تراکم مضاعف
Other Matches
density دانسیته
density جرم حجمی
density جرم حجمی چگالی
density جرم مخصوص
density تراکم میدان مین
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
density دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density تکاثف
density تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
density تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
density چگالی یا ارتفاع پرز فرش
density فرش پر تراکم
density mean میانگین چگالی
density چگالی
density غلظت
density انبوهی
density تراکم
air density غلظت هوا
energy density دانسیته انرژی
electronic density چگالی الکترونی
electron density چگالی الکترونی
electron density چگالی الکترونها
dual density تراکم مضاعف
dry density چگالی
density wave موج چگالی
dry density وزن مخصوص خشک
apparent density تکاتف فاهری
air density چگالی هوا
dry density تراکم خشک
absolute density چگالی مطلق
energy density تکاتف یا چگالی انرژی
field density چگالی میدان
line density تراکم خط
ion density چگالی یون
immersed density وزن مخصوص جسم در حال غوطه وری
high density چگالی عالی
gross density چگالی خام
gross density چگالی غیر خالص
gas density دانسیته گاز
flux density چگالی شار
flux density تراکم فشار
flux density چگالی شاره
gas density چگالی گاز
bit density تراکم ذرهای
bit density چگالی بیت
damage density چگالی اسیب رسانی
density attitude ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
density of traffic پر پشتی امد و شد
density of traffic تراکم ترافیک
density of traffic تراکم رفت و امد
density of loading تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
density dependent انبوهی بسامان
density of current چگالی جریان
density of charge چگالی بار برقی
density modulation تحمیل تکاثفی
density independent انبوهی نابسامان
density indicator چگالی سنج
current density غلظت جریان
current density تکائف جریان
bluck density وزن مخصوص
bulk density چگالی کشیدگی
bulk density چگالی حجمی
bulk density چگالی تودهای
character density تراکم دخشه ها
character density تراکم کاراکترها
charge density چگالی بار
density of electron چگالی الکترون
critical density چگالی بحرانی
current density چگالی جریان
density gage چگالی سنج
density function تابع چگالی
relative density گرانی ویژه
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
relative density چگالی نسبی
recording density تراکم ضبط
radiation density تراکم تابش
relative density دانسیته نسبی
quad density چگالی عالی
quad density تراکم چهارگانه
single density با تراکم واحد
traffic density پرپشتی شد امد
traffic density سنگینی شد امد
traffic density فشار امد وشد
traffic density تراکم امد و شد
traffic density شدت عبور و مرور
traffic density تراکم عبور و مرور
traffic density تکاشف عبور و مرور
track density تراکم شیار
telephone density تراکم تلفن
tap density چگالی انباشتگی
single density چگالی تک
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
mine density میزان تراکم مین در میدان مین
page density چگالی صفحه
packing density تراکم فشرده سازی
maximum density حداکثر تراکم
population density تراکم جمعیت
optical density چگالی نوری
probability density چگالی احتمال [ریاضی]
print density تراکم چاپ
particle density وزن مخصوص حقیقی
packing density تراکم بسته بندی
space charge density چگالی بار پیرامونی
heat flux density چگالی شار گرما
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
high density disk دیسک چگالی عالی
hight density polyethylene پلی اتیلن با چگالی زیاد
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
magnetic flux density چگالی شاره مغناطیسی
light load density تراکم بار کم
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
neutral density faceplate صفحه رنگی تلویزیون
density wave theory نظریه موج چگالی
probability density function تابع چگالی احتمال
electric flux density چگالی شار الکتریکی
density of volume charge چگالی بار حجمی
radial probability density چگالی شعاعی احتمالی
radiant energy density چگالی انرژی تابشی
low density polyethylene پلی اتیلن با چگالی کم
density of surface charge چگالی بار سطحی
magnetic tape density چگالی نوار مغناطیسی
excited atom density چگالی اتمهای تحریک شده
density of the total electromagnetic ene چگالی انرژی الکترومغناطیسی
double تصویر قرینه
double-six دوطرفشش
double دو نفره
double a زنای محصن بامحصنه
do a double take <idiom> با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double up <idiom> اتاق خود را باکسی شریک بودن
double zero صفر2برابر
double-take واکنش دوگانه
on the double بدو رو
on the double فرمان بدو رو
double up مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up دولا شدن
double up دولاکردن
double three دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double p پاروی دوسر
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double in 081 تو
double : دو برابر دوتا
double hi ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double out 081 خارج
double-take یکه خوردن
it is useful for a double p برای دوکارسودمنداست
double اندازه دو برابر
double مضاعف نمودن
double دوبار چرخش کامل ژیمناست
double گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double دواسترایک متوالی
double توپزن 0001امتیازی فصل
double بازی دونفره خطای دبل
double بازی دوبل
double دویدن
double مضاعف
double دو برابرشدن یا کردن
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double دو برابر بزرگتر
double دوبار
double استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double a زنای مردزن داربازن شوهردار
double تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double جفت
double دولا
double دوسر المثنی
double همزاد
double :دوبرابر کردن
double مضاعف کردن دولا کردن
double تاکردن
double دو برابر
double دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double دو برابر کردن
double-crossed نارو زدن
double-cross دورویی کردن خیانت کردن
double-cross نارو زدن
double cross دورویی کردن خیانت کردن
double cross نارو زدن
double-quick باقدم تند رفتن
double-crossed دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses نارو زدن
double v machine دستگاه ورق خم کن
double-crosses دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing نارو زدن
double-crossing دورویی کردن خیانت کردن
double minded بی ثبات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com