English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
drop the ball behind the block جاخالی پشت دفاع
Other Matches
drop ball دراپ بال
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
to block a ball نگهداشتن توپ در بازی
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
to let drop انداختن
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
drop out حذف شدن
drop by مختصرکردن
ir drop افت ای ار
to let drop رهاکردن
drop out افت
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop افت سقوط
To drop in on someone . به کسی سرزدن
drop out از قلم افتادگی
drop out حذف تصادفی
drop by دیدن
drop behind عقب افتادن از
drop behind عقب ماندن
drop by بکسی سر زدن
to let drop ول کردن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
drop جرعه کمی
drop in سرزدن
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in درج تصادفی
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop [نوعی طاق]
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
the very last drop اخرین قطره
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop in <idiom> دیدار کوتاه
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
to drop in سرزدن
drop off مردن
drop off بخواب رفتن
drop-out افت
to drop someone off کسی را پیاده کرن
drop-out ترک کننده
drop فرود
drop کم کردن
drop سقوط
drop انداختن قطع مراوده
drop رهاکردن
drop افتادن چکیدن
drop از قلم انداختن
drop اب نبات
drop نقل
drop چکه
drop قطره
drop ژیگ
drop افت
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop چکه سقوط
drop بار
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop جاگذاشتن حریف
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop point چکه
drop point قطره
drop point قطران
drop press پتک خودکار اهنگری
drop scene پرده اخرداستان زندگی
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop scene پرده جلوصحنه نمایش
crystal drop اشککریستالی
drop letter نامه پست شهری
the drop the veil روی خودراپوشیدن
drop earrings گوشوارهآویز
drop point نقطه چکه
drop manhole دهانه ریزش
vertical drop ابشار قائم
barrel drop ابشار لولهای
drop point نقطه پرش
voltage drop افت ولتاژ
drop out type دخشههای متضاد
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
drop of potential افت پتانسیل
drop pass پاس بعقت
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop master مدیر پرش
voltage drop افت ولت
front drop پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
hot drop saw اره گرم
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
drop back جاافتادن
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
leakage drop افت نشتی
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
lemon drop اب نبات ترش
letter drop صندوق پست
line drop افت خط
line drop افت ولتاژ یک خط
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop down menu منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop back افتادن
drop arch قوس شاه عباسی
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
drip drop چک چک
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude ارتفاع پرش
gravity drop زنگ احضار وزنی
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
heat drop افت حرارت
heavy drop بارریزی سنگین
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
drop annunciator زنگ احضار
contact drop افت کنتاکتی
drop forge سکه زدن
ohmic drop افت اهمی
drop forge منگنه زدن
resistance drop افت مقاومتی
resistance drop افت ای ار
school drop out ترک تحصیل کرده
school drop out افت تحصیلی
short drop دراپ کوتاه
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
stepped drop شیبشکن پلکانی
drop in temperature کاهش دما
drop inlet دریچه ریزش
drop keel تیغه میانی
drop keel centre-plate :syn
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
drop hammer چکش سقوطی
drop hammer چکش سقوط ازاد
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop قرص نعناع
drop forger اهنگر
drop forging اهنگری سقوطی
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
potential drop افت پتانسیل
potential drop افت ولتاژ
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
pressure drop افت فشار
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop kick شوت سرضرب
ear drop گل اویز
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop worm حلزونی سقوطی
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
drop volley جاخالی
drop wire سیم انشعاب
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
drop gage فشار سنج
drop-outs ترک کننده
drop-outs افت
drop zone منطقه فرود
ear drop اویزه
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
ear drop گوشواره اویزدار
ear-drop گل آویز
ear-drop گوشواره
drop curtain پرده جلو صحنه
drop zone منطقه فرود چترباز
drop-ornament تزئینات آویزان
drop altitude ارتفاع بارریزی
energy drop افت انرژی
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
drop by the wayside <idiom> قبل از اتمام کار ،ویران شدن
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
voltage drop افت فشار الکتریکی
drop track تعقیب موقوف
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop test ازمایش سقوطی
drop shot ضربه دراپ
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drop shot جاخالی
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
drop tank تانک موقت
drop test ازمایش ضربهای
drop track تعقیب را قطع کنید
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop weight وزن سقوطی
arc drop افت جرقهای ولت
drop-leaf لایهلولاییمیز
drop selector سلکتور سقوطی
drop vault طاق قوسی خفته
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop shadow سایه برجسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com