Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
drop wire
سیم انشعاب
Other Matches
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
افت سقوط
to let drop
انداختن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
چکه سقوط
drop
بار
drop-out
افت
drop-out
ترک کننده
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
to let drop
رهاکردن
to let drop
ول کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
to drop in
سرزدن
drop out
از قلم افتادگی
the very last drop
اخرین قطره
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop out
افت
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop off
مردن
drop off
بخواب رفتن
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
ir drop
افت ای ار
drop
ژیگ
drop by
بکسی سر زدن
drop by
دیدن
drop in
سرزدن
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
سقوط
drop
جرعه کمی
drop
[نوعی طاق]
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop
چکه
drop in
درج تصادفی
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop by
مختصرکردن
drop
قطره
drop
افت
drop
فرود
drop behind
عقب ماندن
drop
انداختن قطع مراوده
drop
رهاکردن
drop
کم کردن
drop behind
عقب افتادن از
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
جاگذاشتن حریف
drop
افتادن چکیدن
drop
از قلم انداختن
drop
نقل
drop
اب نبات
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer
چکش سقوط ازاد
drop pass
پاس بعقت
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop point
نقطه پرش
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point
نقطه چکه
drop point
چکه
drop point
قطره
drop point
قطران
drop hammer
چکش سقوطی
drop out type
دخشههای متضاد
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop letter
نامه پست شهری
drop manhole
دهانه ریزش
drop master
مدیر پرش
drop master
سرپرست پرش
drop message
لولههای خبر
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop of potential
افت پتانسیل
drop kick
شوت سرضرب
drop keel
تیغه میانی
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
drop keel
centre-plate :syn
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ohmic drop
افت اهمی
lemon drop
اب نبات ترش
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop
قرص نعناع
potential drop
افت پتانسیل
energy drop
افت انرژی
potential drop
افت ولتاژ
line drop
افت خط
letter drop
صندوق پست
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
heavy drop
بارریزی سنگین
hot drop saw
اره گرم
heat drop
افت حرارت
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop
زنگ احضار وزنی
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
leakage drop
افت نشتی
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
ear drop
گل اویز
ear drop
اویزه
drop track
تعقیب موقوف
drop test
ازمایش ضربهای
drop test
ازمایش سقوطی
drop tank
تانک موقت
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
drop shot
جاخالی
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot
ضربه دراپ
drop shadow
سایه برجسته
drop selector
سلکتور سقوطی
drop track
تعقیب را قطع کنید
drop vault
طاق قوسی خفته
drop weight
وزن سقوطی
ear drop
گوشواره اویزدار
pressure drop
افت فشار
resistance drop
افت مقاومتی
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone
منطقه فرود
line drop
افت ولتاژ یک خط
drop worm
حلزونی سقوطی
resistance drop
افت ای ار
school drop out
ترک تحصیل کرده
drop scene
پرده اخرداستان زندگی
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
ear-drop
گل آویز
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
drop volley
جاخالی
drop gage
فشار سنج
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
arc drop
افت جرقهای ولت
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
drop-leaf
لایهلولاییمیز
drop earrings
گوشوارهآویز
crystal drop
اشککریستالی
automatic drop
اتصال خودکار
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
voltage drop
افت فشار الکتریکی
barrel drop
ابشار لولهای
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
ear-drop
گوشواره
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
drop-ornament
تزئینات آویزان
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
drop forge
سکه زدن
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
drop-outs
افت
drop-outs
ترک کننده
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
voltage drop
افت ولتاژ
drop curtain
پرده جلو صحنه
drip drop
چک چک
drop forging
اهنگری سقوطی
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drop back
افتادن
drop altitude
ارتفاع پرش
drop forge
منگنه زدن
drop altitude
ارتفاع بارریزی
school drop out
افت تحصیلی
drop ball
دراپ بال
drop annunciator
زنگ احضار
drop arch
قوس شاه عباسی
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop back
جاافتادن
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
short drop
دراپ کوتاه
stepped drop
شیبشکن پلکانی
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
drop forger
اهنگر
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
voltage drop
افت ولت
vertical drop
ابشار قائم
contact drop
افت کنتاکتی
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
oil drop experiment
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com