English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English Persian
ejection port دهانهپرتاب
Other Matches
ejection بیرون رانی
ejection بیرون اندازی
ejection دفع
ejection خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
ejection دفع کردن
ejection پس زنی
ejection اخراج
ejection seat صندلی پران [هواپیمایی]
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
base ejection پرتاب شونده از ته
base ejection ته پران
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
sequenced ejection سیستم پرتاب چندمرحلهای
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
port باب
port سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
way port بندر سر راه
port سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port به آن وصل است را انتخاب کند
port مدخل
port دریچه تبدیل برنامه
i/o port مدخل ورودی و خروجی
last port شیپور خاموشی
last port شیپور عزا
out port بندر دور از مقصد
out port بندرخارج از محوطه
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
port یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port ببندر اوردن حمل کردن
port سمت چپ ناو
port حمل کردن مزغل تیراندازی
port بندر
port روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port دروازه
port در رو مخرج
port مامن مبدا مسافرت
port بندرگاه
port شراب شیرین بارگیری کردن
port شیار هادی دهانه
port مجرا
port مجرای عبورروغن
port دماغه
port ترابردن
port بردن
port لنگرگاه
port دورازه
port درب درگاه
port درگاه
port بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port ریل اطراف ناو
port بندر گاه
port روزنه
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port بندر ورودی
port دهانه
port فرودگاه هواپیما
port دریچه
registered port بندر مشخص
sally port درب ورودی بزرگ
put into port وارد بندر شدن
sally port دروازه بزرگ قلعه
port watch پست نگهبانی بندر
port watch نگهبان بندر
port hole روزنه
port installations تاسیسات بندری
port of debarkation بندر مقصد حمل کالا
port complex مجتمع بندری
port of debarkation بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of destination بندر مقصد
port arms فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
port of embarkation بندر عزیمت
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
port of entry بندر مقصد
port of entry بندرمحل ورود
port hole مزغل
port of entry مرز ورود کالا یا فرد به کشور
port complex لنگرگاه
sally port دریچه
sally port دروازه عبور از قلعه
sally port درب اصلی قلعه یا استحکامات
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
keyboard port قسمتاتصالصفحهکلید
modem port قسمتقرارگیریمدم
network port قسمتکارباشبکهاینترنت
port glass جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
port hand دستسویچپ
printer port قسمتاتصالبهچاپگر
transfer port دریچهانتقال
video port قسمتنمایش
free port بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
Port-au-Prince شهر پورت اوپرنس
car port گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
secondary port بندر فرعی
secondary port ,
secondary port subordinatestation : syn
secondary port station secondary
car port سایبان اتومبیل
serial port مدخل سری
serial port درگاه ترتیبی
supply port درگاه تامین
supply port درگاه تدارکاتی
terminal port بندر مقصد
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
treaty port بندر پیمانی
port arms پیش فنگ
free port بندر ازاد
controlled port بندرکنترل شده
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
destination port بندر مقصد
destination port بندر تحویل کالا
controlled port بندر نظامی کنترل شده
exhaust port مجرای خروجی
exhaust port دریچه خروجی
freeing port شکاف یک طرفه
gas port محفظه عبور گاز
gas port میله تنظیم گاز
control port درگاه کنترل
gas port لوله عبور گاز
port of call بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port of call بندر لنگراندازی
port of call بندر توقف
admission port سوپاپ ورودی
aerial port لنگرگاه هوایی
aerial port باراندازی هوایی
attention to port احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
captain of the port افسر انتظامات بندر
cargo port دریچه بارگیری ناو
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
gun port مزغل
hard port فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
hard port ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
parallel port درگاه موازی
main port ,
admission port دریچه پذیرش
minor port بندر کوچک
main port refrencestation : syn
main port port principal
memory port درگاه حافظه
naval port بندر دریایی
midi port دریچه یا درگاه IDI
main port بندر اصلی
intake port سوپاپ ورودی
intake port دریچه ورودی
inlet port دریچه ورودی
inlet port سوپاپ ورودی
high port حالت دست فنگ
home port پایگاه مادر
home port پایگاه اصلی
high port حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
spent fuel port قسمتسوختمصرفشده
named port of shipment بندر مشخص برای حمل
named port of destination بندر مقصد مشخص
port hand buoy بویه سمت چپ
one port radial pump تلمبه شعاعی یک پرهای
port auxiliary service یگان خدمات بندری
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
dual port ram حافظه تسهیم شده
continue port/starboard چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
check port/starboard جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
peripheral device port قسمتاصلیتنظیماتمحیط
disc drive port قسمتوروددیسک
Free pree (trade,port). مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com