Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (2 milliseconds)
English
Persian
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
Other Matches
equipotential
هم قوه
equipotential
هم فرفیت
equipotential
هم پتاسیل
equipotential
هم پتانسیل
equipotential
هم مقام
equipotential
هم اثر
equipotential
هم نیرو
equipotential volume
حجم هم پتانسیل
equipotential line
خط هم پتانسیل
equipotential surface
سطح هم پتانسیل
equipotential bonding conductor connection
ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
lines
شعبه
lines
لاین
lines
طرز
lines
حدود رویه
lines
اتصال فیزیکی به ارسال داده
outside lines
خطوط حمله
lines
محصول
by-lines
کار یاشغل اضافی وزائد
by-lines
خط فرعی راه اهن
by-lines
خط دوم یافرعی
lines
خط زدن
lines
نسب
lines
بخط کردن
lines
خط دار کردن
lines
خط انداختن در
lines
رشته
lines
: خط کشیدن
lines
لجام
lines
: خط
lines
سطر
lines
ردیف
lines
دهنه
lines
ریسمان
lines
رسن
lines
طناب سیم
lines
جاده
lines
اراستن
lines
ترازکردن
lines
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
لوله منفردی در سیستم سیالات
lines
جبهه جنگ
lines
سیم
lines
خط
lines
در سمت
lines
صفی در خط
lines
رشته بند
lines
استرکردن
lines
پوشاندن
lines
طناب خط
lines
خط صف
guide lines
خط مشیها
ghost lines
نوارهای فسفردار
hard lines
بدبختی
grid lines
خطوط شبکه
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
guide lines
دستورالعملها
hard lines
سختی
front lines
خطوط مقدم
striped lines
خطوط راه راه
[همچون نقش محرمات]
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
lazy lines
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
flow lines
خطوط جریان
front lines
خطوط جلو جبهه
flying lines
لولههای متحرک
frapping lines
طناب تعادل کمکی ناو
front lines
خط مقدم جبهه
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
lines man
سرباز صف
lines of communication
خطوط مواصلاتی
to read between the lines
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
two parallel lines
دو خط موازی
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
hot lines
تلفن قرمز
hot lines
خط تلفنی بیست و چهار ساعته
fuel lines
خطوطسوخت
lines of latitude
خطوطعرضجغرافیایی
lines of longitude
خطوططولجغرافیایی
suspension lines
خطوطآویزان
read between the lines
<idiom>
پیدا کردن مفهوم ضمنی
curvature lines
خطوط منحنی
symmetry lines
خطوط تقارن
stream lines
خطوط جریان
spectral lines
خطوط طیفی
lines of force
خطوط قوا
lines of force
خطوط نیرو
load lines
علایم بارگیری
marriage lines
گواهی نامه عروسی
open lines
خطوط باز شطرنج
papillary lines
خطهای برجسته انگشتها
passage of lines
عبور از خط
passage of lines
عبور کردن ازخط یک یکان دیگر
retrace lines
خطهای بازگشتی
return lines
خطهای بازگشتی
side lines
محوطه بیرون از خط کناری
curvature lines
خطوط مدور
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
picket lines
خط دستکها
plumb lines
ریسمان شاغول
plumb lines
خط قائم
branch lines
خط فرعی
branch lines
شاخه
power lines
خط جریان قوی
party lines
خط خصوصی تلفن
party lines
خط مشترک
party lines
مرز مشترک
party lines
خط دستهای
clothes lines
ضبه زدن و انداختن حریف
main lines
نهر اصلی
plumb lines
خط عمودی
picket lines
خط پرچین
picket lines
خط نرده ها
picket lines
صف کارگران اعتصابی
production lines
خط تولید
assembly lines
تیمار خط
assembly lines
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
خط مونتاژ
assembly lines
خط کلی
assembly lines
خط تولید
main lines
نهر مادر
main lines
کانال اصلی
main lines
خط اصلی
extension lines
خطوط دنباله
contour lines
خطوط میزان منحنی
contour lines
منحنی تراز
contour lines
خط هم ارتفاع
cotidal lines
خطوط هم مد
cotidal lines
خطوط مدیکسان
dark lines
خطوط تاریک
dedicated lines
خطوط اختصاصی
drawing lines
خط کشی
plumb lines
شاقول
buttock lines
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
punch-lines
جمله اساسی واصلی
absorption lines
طیف جذبی
absorption lines
خطوط دراشامی
active lines
خطهای فعال
adjacent lines
خطهای مجاور
balmer lines
خطوط بالمر
punch-lines
لب مطلب
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
emission spectrum lines
خطوط نشری
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
chisel marking fine lines
پرداز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
