Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (6 milliseconds)
English
Persian
flush bead moulding
[تزئینات گچ بری دوتایی]
Other Matches
moulding
گچ بری
bead
مگسک تفنگ
moulding
قالب
bead
بریسمان کشیدن
bead
دانه تسبیح
bead
مهره
moulding
قالب سیم
moulding
ابزاربند
bead
کوچک و لاغر ریزه
bead
زبانه
moulding
ریخته گری
bead
گچبری گردو کوچک
bead
موج خطی در ورقههای فلزی
bead
لبه دار کردن
bead
دانه تسبیحی مهره
bead
دانههای حاصل ازجوشکاری
bead
بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
moulding
قالب گیری
bead
مهره ساختن
bead
مهره فتیله
bead
برگرداندن لبههای ورق
bead
خرمهره منجوق زدن
moulding templet
کشو
moulding press
منگنه
moulding plane
رنده ابزار
moulding clay
خاک قالب گیری
moulding board
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
injection moulding
روش قالب گیری تزریقی
moulding templet
ابزار کشویی
hatched moulding
گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
cable moulding
فتیله نیمگرد یا گرد
bead maker
مهره ساز
bead polymwerization
بسپارش حبهای
bead roll
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
bed moulding
گچبری بالای کتیبه
bead tire
لاستیک با لبههای گرد شده
brick moulding
ماشین قالب زنی
brick moulding
دستگاه خشتزنی
brick moulding
خشتمالی
bald bead
کله طاس
angel-bead
تسمه ی زوار نبش
bracket moulding
[بستی به شکل دوخم]
corner-bead
زبانه ی نبش
crown moulding
گچ بری تاجی شکل
doube bead
گچ بری موازی
edge-moulding
گچ بری لبه
hollow moulding
[گچ بری مقعر در ته ستون]
lattic-moulding
[ابزار بند مشبک یا توری مانند]
weld bead
مهره جوش
beak-moulding
[ابزار مغزی آویزان]
bead-and-reel
[دانه تسبیح گرد شبیه قرقره یا ماسوره]
drip moulding
شیارآبچکان
bumper moulding
زهسپر
weather moulding
ابریز
weld bead
تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
bead wire
سیملبهگرد
ring and bead sight
دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
body guard moulding
قالبحفافتیبدنه
triangular brass bead
مثلث برنج
body side moulding
زرهدورماشین
flush with
هم سطح با
flush
آجر همتراز
flush
سنگ همتراز
flush
بهیجان امدن
flush
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flush
جریان
flush
فراوانی
flush
پاک کردن هر دادهای در بافر
flush
و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
flush
پاک کردن محتوای یک صفحه
flush
باخر
flush
فایل یا بخشی از حافظه
flush
همتراز
flush
همسطح
flush
چهره گلگون کردن
flush
سرخ شدن
flush
قرمز کردن
flush
اب را بافشار ریختن
flush
سیفون توالت ابریزمستراح را باز کردن
flush
ترازکردن
flush
لبریز
flush
هم سطح یا در یک امتداد
flush
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flush
تراز
flush
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flush
بطورناگهانی غضبناک شدن
make flush
شستن با جریان سریع
flush pipe
لوله ابفشان
flush pipe
لوله ریزش
flush switch
کلید توی کار
flush tank
حوضچه شستشو
flush socket
[پریز زیر کار]
flush shoulder
شانه همکف
flush shoulder
شانه همسطح
flush receptacle
پریز توی کار
flush kerb
لبه همکف لبه پوشیده
flush kerb
جدول همکف
flush formation
زیرگاه همتراز
flush bolt
پیچ خزینه روfluorite
flush deck
پل سرتاسری
flush bushing
رابطهدولوله
royal flush
کارتهایدل
straight flush
کارتهایدلاعدادپشتهم
hot flush
سرخومتورم شدنپوست
flush decker
پل هوایی یک پارچه
flush formation
فرم بی بعد
flush bolt
پیچ خزینه رو
flush-pointing
بندکشی همتراز
mud flush rotary
حفاری اورانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com