Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 205 (3 milliseconds)
English	Persian
free-standing	خودایستا
free-standing	غیرمتصل
free-standing	مجزا
free-standing	مستقل
free-standing	آزاد
Other Matches
free standing columns	ستونهای مستقل یا مجزا
standing	موقعیت تیم در جدول مسابقه ها
standing	ثابت دستورالعمل ثابت
standing	روش جاری
standing	اعیانی
standing	اعیان
standing	ارتش ثابت
standing	راکد
standing	ثابت همیشگی
standing	اعتبار
standing	مقام
standing	معتبر
standing	دوام شهرت
standing	ایستاده
standing	مدت
standing	سرپا وضع
standing	دائمی
I am standing by you . I am right behind you .	هوایت را دارم
standing orders	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing property	اعیان
standing grain	ذرت در ساقه [گیاه شناسی]
of long standing	طولانی
standing rules	نظامات
standing rigging	طنابهای ثابت
of long standing	بادوام
standing rigging	بکسلهای ثابت
standing property	اعیانی
standing orders	اوامر ویژه
standing orders	دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing rules	مقر ره
standing order	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order	امریه نظامی
standing order	دستور جاری
standing room	جای ایستادن
standing wave	موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
standing wave	موج ساکن
standing wave	موج ایستاده
standing switch	رودست با مایه ارنج
standing surety for each other	تضامن
standing start	استارت ایستاده
standing orders	دستور جاری
standing orders	امریه نظامی
standing order	دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing order	اوامر ویژه
standing patrol	گشتی ثابت
standing part	قسمت ایستا
of good standing	معتبر
standing rules	مقر رات
longer-standing	دیرین
longest-standing	از مدتها پیش
long-standing	دیرین
long-standing	از مدتها پیش
long-standing	از دیرگاه
longest-standing	دیرین
longer-standing	از مدتها پیش
longer-standing	از دیرگاه
his standing with his colleagues	شهرت او [مرد ] میان همکاران خود
standing army	ارتش دائمی
standing army	ارتش منظم
standing army	ارتش کادر ثابت
standing part	قسمت ثابت تاکل
standing light	چراغ پلیسی
standing part	قسمت ثابت
standing light	چراغ ثابت
standing ovation	ایستادنبهنشانهاحترام
standing derrick	دریک ثابت
standing crop	محصول سرپا
standing committee	کمیته دائمی
longest-standing	از دیرگاه
Our organization is just standing on its own feet.	تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
I was standing at the street corner .	درگوشه خیابان ایستاده بودم
pressing: standing press	پایهفشار
a person of high standing	آدمی بالا مقام [پر احترام]
a company of good standing	شرکتی با اعتبار
standing operating procedures	روش جاری مخابرات
standing operating procedures	روش جاری عملیاتی
communication standing instructions	دستورات ثابت مخابراتی
standing signal instructions	دستورات ثابت مخابراتی
standing broad jump	پرش طول بدون دورخیز
standing high jump	پرش ارتفاع بدون دورخیز
point takedown with inside standing leg	زیر خم که تبدیل به کنده رومیشود
free in and out	بدون هزینه تخلیه و بارگیری
You are free to go now.	اکنون آزادید بروید.
i did that of my own free will	این کار را کردم
i did that of my own free will	به میل خود
free	بازیگر ازاد
having free will	فاعل مختار
having free will	ازادکار
free-for-all	مسابقه بین این اسبها
free	مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free	حرکت قایق در جلو باد
free	کمی محدودیت نوع اسلحه
free	جایز
free	ازادکردن
free	ترخیص کردن میدانی
free	بطور مجانی ازادکردن
free	مطلق
free	مستقل
free	اختیاری مختار
free	مجانی
free-for-all	اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free	رایگان سخاوتمندانه
free	روا
free	مجاز منفصل
free	رها
free	بخشودن
free	تحویل
free <adj.>	دست و دلباز
free will	ازادی اراده
free	ازاد
free will	اراده ازاد
free will	اختیار
free will	اختیاری
free will	طیب خاطر
free for all	داد وبیداد
free	پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free	حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free	موجود در دیسک یا حافظه
free	پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free for all	زدوخوردهمگانی
free	فاقد
sailing free	باد ازاد
heart free	ازاد ازقید عشق
heart free	مبرا از عشق
running free	بادبانی با باد پاشنه
post free	بدون نیاز به تمبر زدن
running free	خلاص کار کردن
mean free path	مسافت ازاد میانگین
leave someone free to	مخیر گذاشتن کسی
mean free path	مسافت ازاد متوسط
obsolescence free	دستگاه متروک
mean free for scattering	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
free play	بازی ازاد
free spillweir	سرریز ازاد
free spoken	رک گو
free spoken	ساده گو
free spoken	بی پرده
free spoken	بی محابا
free spokenness	رک گویی
free spokenness	ساده گویی
free spool	چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream	جریان ازاد
free support	تکیه گاه ازاد
free surface	سطح اب ازاد
free surface	مخازن ازاد اب
free surface	سطح ازاد
free space	فضای خالی
free space	فضای ازاد
free play	ازاد
free play	لق
free play	بدون محدودیت
free position	روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical	رادیکال ازاد
free recall	یاداوری ازاد
free redical	بنیان ازاد
free rocket	موشک ازاد
free rocket	موشک غیر هدایت شونده
free rotation	چرخش ازاد
free safety	مدافع در منطقه ضعف
free sample	نمونه مجانی
free silver	مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating	قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free swimming	شناور
free swimming	قادر به شنا
free verse	شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free volume	حجم ازاد
free vortex	گرداب ازاد
free WAIS	گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free wheel	حرکت بدون رکاب زدن
free wheeling	بازی بدون نقشه قبلی
free wheeling	حالت خلاصی
free wheeling	خلاصی
free with ones money	ولخرج
free world	جهان ازاد
free world	کشورهای غیرکمونیست
free zone	منطقه ازاد
free zone	منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone	منطقه ازاد تجاری
free turbine	توربین ازاد
free trader	بدون گمرک
free thinker	کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thinker	وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers	ازاد فکران
free thinkers	افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinking	ازادی از قیود مذهب
free thought	وارستگی از مذهب
free thought	ازادی فکر لامذهب
free throw	پنالتی
free throw	پرتاب ازاد
free throw	پاس بدون مانع
free throw	پرتاب بدون مانع برای یار
free tower	برج ازاد
free tower	برج پرش ازاد
free trader	تجارت ازاد
guns free	توپها اتش باختیار
set free	ازاد کردن
Free Classicism	[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic	احیای سبک گوتیک

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com