Dictiornary-Farsi | guard line | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
guard line	خط اغاز مسابقه شمشیربازی


Search result with all words

on guard line	خطحافظ
Other Matches

take guard	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
guard	پاسدار
guard	پاسبان مستحفظ
guard	گارد
guard	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard	نرده حفافتی
guard	پناه
guard	حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard	محافظت کردن نگهبانی کردن
on guard	بحالت محافظ باش
guard	پاسداری دادن
guard	نگهبانی دادن
on ones guard	موافب
guard	نگهبان
off guard <idiom>	غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
out guard	گشتی
out guard	گشتی صحرایی
off ones guard	بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard	غافل
on ones guard	درپاسگاه
to be on guard	موافب
to be on guard	بودن احتیاط کردن
to keep guard	موافب
to keep guard	بودن احتیاط کردن
on guard	بحالت گارد
on ones guard	متوجه
on guard <idiom>	آگاه ،بادقت
guard	محافظ گارد
on guard	نگهبان
on guard	گاردگرفتن
on guard	هشیار
on guard	اماده توپگیری اماده برای توگیری
right guard	نگهبانراست
on guard	گارد گرفتن
on guard	درسرنگهبانی
on guard	مراقب بودن نگهبان بودن
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
old guard	محافظه کار سیاسی
guard	پاییدن پاسداری کردن
guard	محافظت کردن
guard	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard	watch
off-guard	درانتظارپیشامدبد
guard	حالت دفاعی شمشیرباز
guard	کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard	روکش کشیدن
on guard	اماده برای دفاع باشید
guard	صفحه محافظ روکش محافظ
guard	محافظ
guard	حفافت کردن
double guard	دفاع با دو دست
life guard	نگهبان
life guard	هنگ ویژه
color guard	پاسدار پرچم
demolition guard	نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
tendon guard	محافظزردپی
guard dog	سگ نگهبان
life guard	گارد
left guard	محافظچپ
key guard	راهنمایکلید
trigger guard	حافظماشه
wind guard	محافظباد
yeoman of the guard	گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
air guard	گشتی هوایی
air guard	پاسور هوایی
guard dog	سگنگهبان
guard's van	کالسکهنگهبانقطار
bumper guard	سپر ماشین
blade guard	تیغهلبه
toe guard	حافظانگشتان
breech guard	حافظتهساز
neck guard	حافظگردن
overhead guard	حافظبالایسر
armed guard	گارد مسلح
clothing guard	حافظپارچه
chin guard	حافظچانه
body guard	نگهبان
body guard	موکب
snow guard	محافظبرف
body guard	هنگ ویژه
bumper guard	روکش سپر
cable guard	نگهدارنده کابل
watch guard	زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
to relieve guard	نگهبان راعوض کردن
to nount guard	به نگهبانی رفتن
to guard against danger	مواظب خطر بودن
mud guard	گلگیر
national guard	گارد ملی
custodial guard	گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
obstruction guard	میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
officer of the guard	افسر گارد احترام
memory guard	نگهبان حافظه
color guard	گارد پرچم
guard-rail	نرده
advance guard	طلایه
advance guard	پیشرو
advance guard	پیش لشکر پاسدار
advance guard	پیش قراول
main guard	پست نگهبانی اصلی
main guard	نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
coast guard	گارد کرانه
guard-rails	نرده
guard-rails	ریل نگهدار حائل ریل
border guard	پلیس مرزبانی
rat guard	موش بند
point guard	موقعیت گارد
gear guard	جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
praetorian guard	گارد ویژه
guard assembly	محفظه
guard assembly	الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
guard band	بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
guard bit	یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
plane guard	ناو نجات
plane guard	ناوگارد نجات
sergeant of the guard	گروهبان پاسدار
seaman guard	گارد دریایی
safe guard	حفافت
safe guard	نگهداری
picket guard	دژبان
picket guard	پاسبان اردوگاه
road guard	پلیس راه
road guard	ژاندارم
guard cell	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard cell	گیاهی را تشکیل میدهند
guard rail	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail	نرده دست انداز راه پله
guard room	پاسدارخانه
radio guard	نگهبان بی سیم
rear guard	نیروی عقب دار
rear guard	عقب دار
radio guard	نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
guard rail	جان پناه
guard post	پایه نگهبان
guard house	پاسدارخانه
guard house	پاسگاه
guard mount	مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard of honor	گارد احترام
guard of honor	پاسدار تشریفات
guard of honour	پاسدار تشریفاتی
guard of honour	گارداحترام
guard plank	تخته محافظ
sergeant of the guard	گروهبان نگهبان
flank guard	پهلودار
state guard	نیروی نظامی ایالتی
fire guard	حائل اتش
fire guard	پیش بخاری
rat guard	صفحه مانع ورودموش
dress guard	اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
guard signal	علامت نگهبان
guard ship	ship mission active
guard-rail	ریل نگهدار حائل ریل
knuckle guard	انگلیسی
open guard	گارد باز
face guard	ماسک محافظ
knuckle guard	کارد
escort guard	محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
state guard	ارتش ایالتی
escort guard	گارد محافظ
splash guard	گلگیر
stand guard	نگهبانی دادن
skate guard	پرش روی تیغه اسکیت
eye guard	حافظچشم
flag guard	گارد پرچم
shin guard	ساقبند
guard band	باند نگهبان
guard dog	سگ پلیس
interior guard	نگهبان داخلی
flag guard	نگهبان پرچم
upper blade guard	حافظتیغهبالایی
To be caught by surprise . To be off ones guard .	غافلگیر شدن
drivebelt safety guard	محافظهتسمهگرداننده
lower blade guard	حافظتیغهپایینی
front mud guard	گلگیر جلوی اتومبیل
army national guard	گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
coast guard officer	افسر گارد کرانه
pedestrian guard rail	جانپناه برای پیاده رو
body guard moulding	قالبحفافتیبدنه
lower guard retracting lever	سطحانقباضحافظتحتانی
line to line fault	اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault	اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault	تماس خطوط
line to line fault	اتصال کوتاه دوقطبی
line to line spacing	فاصله سطور
line by line milling	فرز کردن سطری
line to line voltage	ولتاژ زنجیر شده
line to line voltage	ولتاژ بین دو خط
line by line milling	فرز کردن سطر به سطر
line by line analysis	تجزیه سطر به سطر
in line	همراستا
to come in to line	در صف امدن
down line	بار کردن پایین خطی
o o line	خط دیدبانی سپاه
below the line	درامد یا هزینه غیر مترقبه
line by line	سطر به سطر
down the line	ضربه از کنار زمین
to come in to line	موافقت کردن
in line	شمشیر در وضع حمله
mean line	خط میان
old line	دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
on the line	هواپیمای اماده پرواز