English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
hammer-post تیر عمودی
Other Matches
under the hammer <idiom> درحراج فرخته شدن
hammer چکش زدن
hammer کوبیدن سخت کوشیدن
hammer ضربه زدن
hammer چکش کاری کردن
hammer چوب حراج خوردن
hammer شوت محکم
hammer ضارب
hammer چخماق تفنگ
hammer out <idiom> پاک کردن
hammer استخوان چکشی
hammer چخماق
to come under the hammer هراج شدن
to come under the hammer چوب خوردن
to hammer out ساختن بکوشش درست کردن
hammer ماشه چخماق
hammer ضربت زدن
hammer پتک
hammer چکش
water hammer ضربت قوچ
granulating hammer تیشه سنگ تراشی
to bring to the hammer هراج کردن بهراج فروختن
hammer-beam خرپا کوبی
trip hammer چکش اهرمی لنگری
backing hammer پوششچکش
tuning hammer کلید کوک پیانو
face hammer چکش پهن
water hammer ضربت قوج
hammer axe چکش یخ
tilt hammer پتک
hammer shank میلهچکش
hammer rail ریلچکش
hammer jack جکچکش
hammer felt نمدچکش
hammer butt نوک
bush hammer تیشه
chipping hammer چکش بادی اهنبر
calking hammer چکش کام کنی
charpy hammer چکش پاندولی
chipping hammer چکش اسکراب
chipping hammer چکش بادی اهن بر
air hammer چکش بادی
hammer butt لبهچکش
drop hammer چکش سقوطی
to be the anvil or the hammer یا تو سر می زنی یا تو سر می خوری [در زندگی] . [از گوته]
drop hammer پتک خودکار اهنگری
go at it hammer and tongs <idiom> چکشی حرف زدن
bricklayer's hammer چکشآجرچین
carpenter's hammer چکشنجاری
claw hammer چکش میخکش
claw hammer چکش میخ کش
claw hammer چکش دوشاخ
chipping hammer قندشکن
riveting hammer چکش بادی پرچ
sedge hammer پتک
heavy hammer پتک
steam hammer چکش بخار
hammer thrower پرتابگر چکش
throwing the hammer پرتاب چکش
hammer throw پرتاب چکش
hammer test ازمایش سقوطی
hammer pane سر پهن چکش
hammer mill اسیا چکشی
hammer mill سنگ شکن چکشی
hammer headed کله خشک
hammer headed دارای سری مانندسرچکش کودن
jack hammer مته چکشی
pneumatic hammer چکش بادی
pile hammer چکش شمع کوب
mason hammer تیشه یا چکش بنایی
scaling hammer وسیله تراشیدن رنگ جداراشیاء
knapping hammer سنگ خردکن چکش
knapping hammer سنگ شکن
sledge hammer چکش سر پهن
sledge hammer پتک
print hammer چکش چاپ
steam hammer چکش بخاری
jack hammer مته ضربهای مته چکشی
jack hammer مته دجبر
jack hammer این مته با هواکار میکند
hammer head سرچکش
hammer harden باچکش سخت کردن
drop hammer چکش سقوط ازاد
tack hammer چکش میخ کوبی کوچک
strike with a hammer پتک زدن
hammer box ضارب صوتی
hammer box چکش صوتی
hack hammer چکش تیشه مانندکه سنگ تراشان بکارمیبرند
hammer and sickle داس وچکش
hammer and tongs باخشونت وشدت عمل بسیار
scaling hammer چکش اسکراپ
hammer beam تیر یا دستک پاچه بند
hammer blow ضربه قوچ
hammer blow ضربت قوچ
hammer handle دسته چکش
ice hammer چکش یخ
hammer harden چکشی کردن
hammer cloth دیزپرده
hammer crusher دستگاه سنگ شکن نوع چکشی
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
hammer hard سخت
hammer hard چکش خورده
hammer hard چکشی
discus and hammer throw پرتابدیسک
double hammer-beam تیر پاچه بند
spring power hammer چکش فنری
ball peen hammer چکشی که یک طرف ان کروی است
board drop hammer چکش چوبی
double acting hammer چکش دوطرفه
drop hammer die حدیده اهنگری گرم
double hammer-beam دستک پاچه بند
izod pendulum hammer چکش نوسانی ایزود
black smith, hand hammer چکش اهنگری
black smiths, sledge hammer پتک اهنگری
first post شیپور خبر شبانه
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
the post has come پست امد
the post has come پست رسید
ex post عملی
ex post به اعتبار گذشته
out post نگهبان
ex post واقعی
post- پست
last post شیپورعزا
last post شیپور خاموشی
to post up تکمیل کردن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
ex post بوقوع پیوسته
the post has come پست وارد شد
post- بدیوار زدن
post- چاپار
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post ستون
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post پست کردن
post- نامه رسان پستچی
post- مجموعه پستی
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- شغل
post- مقام مسئولیت
post- پاسگاه
post- پست نظامی
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- ارسال سریع پست کردن
post- عجله
post- صندوق پست تعجیل
post- سیستم پستی پستخانه
post- بسته پستی
post دیرک ستون
post تیر
post مقام مسئولیت
post پاسگاه
post پست نظامی
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post عجله
post صندوق پست تعجیل
post سیستم پستی پستخانه
post بسته پستی
post پست
post مجموعه پستی
post نامه رسان پستچی
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
post تیرعمودی
post جرز
post مربوط به پست
post گماردن نگهبان قرار دادن
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post پایگاه
post ارسال سریع پست کردن
post بدیوار زدن
post چاپار
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post- پست کردن
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- ستون
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post چوب تقویت
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- دیرک ستون
post- پایگاه
post- محل ماموریت موضع
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- تیرعمودی
post- مربوط به پست
post- چوب تقویت
post- تیر
post- پادگان قرارگاه
post- جرز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com