English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
incidental works کارهای اتفاقی
Other Matches
incidental <adj.> برحسب تصادف
incidental لازم
incidental <adj.> تصادفی
incidental <adj.> اتفاقی
incidental جزئی ضمنی
incidental <adj.> شانسی
incidental غیر مبهم
incidental expenses مخارج اتفاقی
incidental images تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
incidental effect اثر فرعی
incidental errors خطاهای اتفاقی
incidental learning یادگیری اتفاقی
incidental memory حافظه اتفاقی
incidental effect اثر تبعی
incidental expenses هزینههای واقعی
in the works <idiom> درتدارک
works کارخانه
he works better او بهتر کار میکند
if it works اگر این کار با موفقیت انجام شود
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex works تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
if it works اگر بشه
poetical works اثار شعری
plaster works گچبری
poetical works اثارمنظوم
temporary works کارهای موقت
plaster works گچکاری
salt works کارخانه نمک سازی
preliminary works کارهای مقدماتی
works inspector بازرس کارخانه
sewage works {sg} تصفیه خانه فاضلاب
works of art کار هنری
He works as engineer. او [مرد] به عنوان مهندس کار می کند.
shoot the works <idiom> از هیچ تلاشی مضایقه نکردن
He always works best under pressure . اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
Construction works . عملیات ساختمانی
sewage works استفادهازفاضلاببهعنوانکود
works superintendent مدیر کارخانه
works inspector بازرس کارگاه
miscellaneous works کارهای مختلف
dye works کارخانه رنگ سازی
clerk of the works استادکار
clerk of the works سرکارساختمانی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
brick works اجر سازی
brick works اجر پزی
apple works اپل ورکس
public works کارهای ساختمانی همگانی
public works فواید عامه
public works امورعام المنفعه
public works تاسیسات عام المنفعه
works of art اثرهنری
emergency works کارهای اضطراری
poetical works دیوان شعر
lime works اهکپزی
microsoft works مایکروسافت ورکس
gas works کارخانه تولید گاز
gas works کارخانه گاز
engineering works کارخانه ماشین سازی
lead works کارخانه سرب گدازی
The works include 4 volumes. این کتاب چهار جلد است.
mintster of public works وزیر فوائدعامه
mintster of public works وزیرکارهای عمومی
balance earth works یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
gas works tar قطران کارخانه گاز
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
He works in the production section . درقسمت تولید کار می کند
road works ahead جادهدردستاحداثاست
iron and steel works ذوی اهن و فولاد
A series of city improvement works. یکرشته کارهای عمرانی شهری
He works day and night (round the clock). روز وشب کارمی کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com