English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
infinite group گروه نامتناهی
Other Matches
infinite بیکران
an infinite بی نهایت
the infinite لاینتاهی
infinite بی انتها
infinite حلقهای که خروج ندارد.
infinite نامحدود لایتناهی
infinite نامحدود
infinite سرمد
infinite لایتناهی
infinite بی نهایت
infinite نا محدود بی اندازه
the infinite god ذات
the infinite space فضای بیکران لاینتاهی
an infinite verb فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
an infinite verb فعل غیر مسندی
an infinite quantity بی نهایت
infinite time بی پایان
infinite time بی انتها
infinite time برای همیشه
infinite set مجموعه نامتناهی [ریاضی]
infinite time جاودانی
the infinite god خدای سرمد
infinite time تا ابد
infinite dilution رقت بینهایت
infinite loop حلقه نامحدود
infinite loop حلقه نامتناهی
infinite population جامعه نامحدود
infinite series سری نامحدود
infinite quantity مقدار بی نهایت
infinite universe جهان باز
infinite universe جهان نامتناهی
frequency of infinite attenuation فرکانس قطب
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence سری [ریاضی]
in group گروه خودی
out group برون گروه
t group گروه T
t group گروه حساسیت اموزی
we group گروه خودی
group مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group شیعه
group حزب
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group جمع شدن
group دسته دسته کردن
group جمعیت گروه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group انجمن
group گروه
group دسته بندی کردن
group دسته
group نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group جمع اوری چندین چیز با هم
group مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group جمع کردن چندین وسیله با هم
group مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group گروه رزمی
group ناوگروه
leaving group گروه ترک کننده
pile group دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
phosphoryl group گروه فسفریل
shot group گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
membership group گروه عضویت
minority group گروه اقلیت
natural group گروه طبیعی
norm group گروه هنجار
local group گروه محلی
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
marginal group گروه حاشیهای
hydrogxyl group گروه هیدروکسیل
group structure ساخت گروهی
group separator جداساز گروه
group selector سلکتور گروهی
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group printing چاپ گروهی
group pressure فشار گروهی
group of targets گروه هدفها
group of targets گروه اماجها
group teaming ریخته گری گروهی
group test ازمون گروهی
group theory نظریه گروهها
dead group زمین بیروح
Group theory نظریه گروه ها [ریاضی]
open group گروه باز
group membership عضویت گروهی
group velocity سرعت گروهی
group theory نظریه گروهی
group norms هنجارهای گروهی
point group گروه نقطهای
splinter group گروهجداییطلب
interest group علایقگروهی
group practice گروهپزشکی
ginger group افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
adverbial group گروه قیدی
within group variance پراکنش درون گروهی
user group گروه کاربران
user group گروه استفاده کننده
business group شرکت سهامی [شرکت]
management group ائتلاف چند شرکت
extra-group ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
finite group گروه متناهی [ریاضی]
cyclic group گروه دوری [ریاضی]
sporadic group گروه نامنظم [ریاضی]
tractor group گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
thiocarbonyl group گروه تیوکربونیل
selected group گروه گزیده
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
salvage group گروه بازیابی وسایل
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
reference group گروه مرجع
product group کالاهی مشابه
primary group گروه نخستین
side group گروه جانبی
spelling group حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
task group گروه ماموریت زمینی
task group ناو گروه مامور اجرای عملیات
tail group مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
noun group گروهکلمات
symmetry group گروه تقارن
substituent group گروه استخلافی
strength group گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
standardization group گروه معیاریابی
management group ائتلاف تجاری
group mark علامت گروه
detail group قسمت بیگاری
bridging group گروه پل شده
bridged group گروه پل شده
boat group ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
between group variance پراکنش میان گروهی
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach group گروه خدمات ساحلی
battle group گروه نبرد
battle group واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
attack group گروه تک به ساحل
carbonyl group گروه کربونیل
carboxylic group کروه کربوکسیلی
attack group گروه تک
deactivating group گروه کم کننده فعالیت
dead group زاویه بیروح
criterion group گروه ملاک
coordinated group گروه کوئوردینانسی
control group گروه گواه
commutative group گروه جابجاپذیر
command group گروه فرماندهی
coacting group گروه همکار
closed group گروه بسته
artillery group گروه توپخانه
army group گروه ارتش
acid group گروه اسیدی
acid group گروه اسید
abelian group گروه ابلی
group therapy گروه درمانی
peer group گروه همسالان
blood group گروه خون
blood group تعیین کردن
blood group گروه خونی
age group گروه سالخور
acidic group گروه اسید
acidic group گروه اسیدی
pressure group گروه فشار
armor group گروه زره تانک
armor group گروه زرهی
amino group گروه امینی
alkyl group گروه الکیلی
alkyl group گروه الکیل
air group گروه هوایی یک ناو
air group گروه هوایی
aiming group دستگاه مثلث گیری
aiming group عوامل مثلث گیری
age group گروه سنی
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
feeding group گروه تغذیه کننده
feeding group قسمت خوراک دهنده
group dynamics پویش گروهی
formal group گروه رسمی
functional group گروه عاملی
gas group گروه گاز
group acceptance پذیرش گروهی
group analysis تحلیل گروه
group atmosphere جو گروهی
group captain سرهنگ هوایی
group casting ریخته گری
group casting ریخته گری گروهی
group contagion سرایت گروهی
group consciousness اگاهی گروهی
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group discussion بحث گروهی
group drive محرکه گروهی
group frequency بسامد گروهی
group factors عاملهای گروهی
experimental group گروه ازمایشی
end group گروه انتهایی
group interview مصاحبه گروهی
entering group گروه وارد شونده
encounter group گروه رویارویی
group mark نشان گروه
diastereotopic group گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
detail group دسته ماموربیگاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com