Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English
Persian
letter quality
کیفیت حرف
letter quality
چاپ با کیفیت خوب
letter quality
کیفیت حرفی
Search result with all words
letter quality printer
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
letter quality printer
چاپگرکیفیت حروف
letter quality printing
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
Other Matches
i wrote letter a letter
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
i wrote letter a letter
هی کاغذ نوشتم
Get the letter to him . Have the letter handed to him.
نامه را بدستش برسان
Read out the letter. Read the letter aloud.
نامه را بلند بخوان
in the quality of
بسمت
quality
چگونگی
quality
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality
بهترین کیفیت
quality
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality
صفت چگونگی
the quality
مردمان متشخص
quality
وضعیت
CD quality
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD quality
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
quality
کیفیت
quality
نهاد چگونگی
the quality
بزرگان
quality
چونی
quality
وجود خصوصیت
quality
طبیعت
quality
نوع فرفیت
quality
صفت
quality
تعریف
draft quality
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
quality of life
کیفیتزندگی
It depends on its quality.
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
drawing quality
کیفیت کشش
people of quality
مردمان متشخص
quality assurance
اطمینان از کیفیت
image quality
کیفیت تصویر
certificate of quality
گواهی کیفیت
correspondence quality
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
cutting quality
کیفیت برش
Quality Control
کنترل کیفیت
the quality of mercy
صفت رحم یارحمت
of good quality
خوش جنس
non skid quality
خاصیت ضد لغزش
of a middling quality
وسط
of a middling quality
میانه
of poor quality
بد
of poor quality
نامرغوب
people of quality
بزرگان
print quality
کیفیت چاپ
quality factor
ضریب کیو
quality assurance
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
quality certificate
گواهی کیفیت
quality engineering
مهندسی کیفیت
quality of waters
چگونگی ابها
stamping quality
کیفیت قالب گیری
superi or quality
جنس اعلی
tempering quality
قابلیت بهبود
of good quality
مرغوب
of good quality
خوب
quality control
کنترل کیفی
quality control
کنترل کیفیت
adjective of quality
صفت توصیفی
quality control
کنترل مرغوبیت
quality control
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
acceptable quality level
کیفیت مناسب
signal quality detector
اشکارگر کیفیت سیگنال
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
gross national quality
کیفیت ناخالص ملی
heat proof quality
حالت نسوزی
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
quality control approval
تایید کنترل کیفیت
high quality steel
فولاد با کیفیت خوب
acceptable quality level
سطح کیفیت قابل قبول
fair average quality
کیفیت متوسط مناسب
air quality criterion
معیار کیفیت هوا
contractor quality control
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
heat proof quality
ثبات حرارتی
high-quality wool
پشم مرغوب و اعلاء
high quality cast iron
چدن با کیفیت عالی
high quality sheet steel
ورق فولادی با کیفیت خوب
to the letter
<adv.>
کلمه به کلمه
letter
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter of a
اطلاع نامه
letter no
نامه شماره 5
letter
کاغذ ادبیات
to the letter
<adv.>
مو به مو
letter
اثارادبی
letter
معرفت دانش
to the letter
<adv.>
نکته به نکته
letter
نویسه
letter
معرفی نامه
letter
سند
letter
نوشته
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to a. letter
فرستادن
to the letter
طابق النعل بالنعل
letter
مراسله
letter
نامه
letter for letter
<adv.>
نکته به نکته
to the letter
<idiom>
طبق قانون
d. letter
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter for letter
<adv.>
کلمه به کلمه
letter
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter
حرف الفباء
letter
حرف
letter
حرف چاپی
letter
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter of a
اگاهی نامه
letter for letter
<adv.>
مو به مو
omission of a letter
انداختن یا حذف یک حرف
sea letter
سند بیطرفی کشتی
letter card
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
send a letter
کاغذ بدهید
the letter of the law
لفظ یا نص قانون
small letter
حرف ریز
letter of dismissal
انفصال
scarlet letter
حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
letter of dismissal
بطلان
He signed with the letter
امضاء با حرف او
letter of dismissal
خاتمه
recredential letter
recredential
red letter
با حروف قرمز
red letter
مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
referring to your letter of
با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
registered letter
نامه سفارشی
letter of dismissal
انقضا
repetitive letter
یات آدرس
repetitive letter
نوشته شده است
letter of dismissal
الغا
send a letter
نامهای بفرستید
I read through the letter.
من این نامه را کاملا میخوانم.
letter of dismissal
ترک
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
I had a letter from my father .
از پدرم کاغذ داشتم
The letter is addressed to you .
نامه بعنوان شما نوشته شده است
This letter has been tampered with .
در این نامه دست برده شده
letter of dismissal
متارکه
Has a letter arrived for me?
آیا برای من نامه ای رسیده است؟
letter of attorney
وکالت نامه
letter of reference
توصیه نامه
letter of reference
معرفی نامه
to kern a letter
فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
letter of attorney
اجازه نامه
letter of attorney
اختیار نامه
letter of dismissal
رها سازی
The letter is in his own handwriting .
نامه بخط خودش است
I have just received your letter.
کاغذت تازه به دستم رسیده است
Letter of recommendation.
توصیه نامه
with reference to letter no
با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
under cover of letter no
ضمن نامه شماره
to readdress a letter
عنوان نامهای را عوض کردن
the original letter
عین نامه
the letter of the law
نص یا لفظ شریعت
the letter of the law
عبارت قانون
the letter is urgent
نامه فوری است
chain letter
نامهی زنجیری
four-letter word
واژهیچهار حرفی
four-letter word
واژهی قبیح
To mail a letter.
نامه ای رابه پست انداختن
letter scale
مقیاسنامهها
letter opener
سرنامهبازکن
letter-bombs
بمب نامهای
letter-bomb
بمب نامهای
four-letter words
واژهی قبیح
four-letter words
واژهیچهار حرفی
take this letter to the post
این نامه راببرید به پستخانه
letter of attorney
نیرو
block letter
چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
letter carrier
نامه رسان پستچی
letter drop
صندوق پست
letter box
صندوق پست
letter balance
ترازوی نامه کشی
letter book
کتاب رونوشت
letter book
رونوشت نامه
in letter and in spirit
از حیث نص و معنی هردو
in letter and in spirit
لفظاومعنا
in letter and in spirit
ئر لفظ و در معنی
letter carrier
چاپار
letter de chancellerie
نامه رسمی
letter of agreement
موافقتنامه
letter of advice
آگهی
letter of admission
اقرارنامه
letter missive
امریه
letter missive
اجازه نامه ابلاغیه
letter missive
امر نامه
letter head
کاغذیکه نشان چاپی دارد
letter head
سر کاغذ
letter founder
حروف ریز
letter de chancellerie
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
i am in receipt of your letter
نامه شما واصل گردید
i am in receipt of your letter
نامه شما به من رسید
drop letter
نامه پست شهری
air letter
نامهء مخصوص پست هوایی
air letter
نامهء هوایی
adverting to letter
عطف بنامه
action letter
فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
open letter
نامه سر گشاده
letter lock
قفل حروفی
covering letter
نامه توضیحی
covering letter
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter
نامه پوششی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com