Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
English
Persian
loop checking
مقابله حلقه
Other Matches
checking
مقابله
checking out
تسویه حساب
checking
بررسی
checking
وارسی
checking
تحقیق
self checking
خود رس
checking
ازمایش
checking
امتحان
checking
کد تصحیح خطا
checking
نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
checking program
برنامه مقابله کننده
desk checking
فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
desk checking
بررسی دستی
checking of goods
بررسی امتعه
character checking
تست کاراکتری
cross-checking
بررسی متقابل
checking account
حساب جاری بانکی
checking accounts
حساب جاری بانکی
cargo checking
بازرسی بار
board checking
تنه
checking account
حساب جاری
double-checking
کیش دوبل
jab checking
فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
sequence checking
کنترل متوالی
We will be checking out around noon.
ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
sequence checking
مقابله ترتیبی
self checking number
عدد خودرس
cargo checking
بازرسی کردن محمولات
self checking code
رمز خودرس
parity checking
بازبینی مقایسه
checking accounts
حساب جاری
parity checking
بررسی توازن
parity checking
توازن سنج
error checking
بررسی خطا
parity checking
مقابله توازن
marginal checking
بررسی مرزی
while loop
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
do while loop
لوپ WHILE/DO
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop
حلقه درونی
to be in the loop
<idiom>
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
do while loop
حلقه WHILE/DO
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
گریز
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
loop
دریچه
inner loop
حلقه داخلی
to be in the loop
<idiom>
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
حلقه
loop
سوراخ
loop
ضربه بلند قوس دار
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
حلقه طناب
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
درو در انتهای خرک
loop
حلقه شدن
loop
مهاری
loop
کمند
loop
گره
loop
پیچ چرخ
loop
خمیدگی
loop
حلقه دارکردن
loop
گره زدن
loop
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
حلقه زدن
loop
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
حلقه درون حلقه دیگر
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop test
ازمایش با حلقه وارلی
prusik loop
گره پلکانی
open loop
مدار باز
nested loop
حلقه اشیانهای
nested loop
حلقه تو درتو
loop-hole
روزنه
hanger loop
جایآویز
nested loop
حلقه لانهای
open loop
حلقه باز
overhead loop
گره حلقومی یا گره بالاتنه
elastic loop
حلقهارتجاعی
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
loop-hole
سوراخ دیدبانی
peg loop
میخحلقهطناب
loop stitches
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
to stay in the loop
<idiom>
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
button loop
دکمهرکاب
belt loop
حلقهکمربند
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
wait loop
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
uncontrolled loop
حلقه کنترل نشده
arrow-loop
شکاف تهویه
loop structure
ساختار حلقهای
armature loop
پیچک ارمیچر
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
hysteresis loop
حلقه پسماند
hysteresis loop
منحنی هیسترزیس
induction loop
حلقه القائی
inductive loop
حلقه ی القائی
infinite loop
حلقه نامحدود
infinite loop
حلقه نامتناهی
local loop
حلقه محلی
loop antenna
انتن حلقوی
loop antenna
انتن حلقهای
feedback loop
حلقه باز خوردی
armature loop
حلقه ارمیچر
expansion loop
خم انبساط
closed loop
حلقه بسته
closed loop
حلقه مسدود
counting loop
حلقه شمارش
current loop
حلقه جاری
curtain loop
بازوبندپرده
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drip loop
حلقه ریزش اب
endless loop
حلقه بی پایان
endless loop
حلقه بی انتها
loop body
تنه حلقه
loop body
بدنه حلقه
loop initializaion
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop line
دوراهی
loop hole
گریز
loop hole
روزنه
loop pass
پاس قوسی
loop sling
حلقه بند تفنگ
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop counter
شمارنده حلقه
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling
بند حلقهای
loop control
کنترل حلقه زنی
loop code
کد حلقوی
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
closed loop gain
بهره تقویت درطبقه بسته
magnetic hysteresis loop
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
varley loop test
ازمایش با حلقه وارلی
open loop gain
بهره تقویت در حلقه باز
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
loop knot tie
گره حلقوی
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
single loop armature
ارمیچر تک پیچکی
loop control structure
ساختار کنترل حلقه
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
distributor service loop
خطسرویسپخش
loop control variable
متغییر کنترل کننده حلقه
perfection loop knot
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
sleeve strap loop
بستنوارسرآستین
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com