Dictiornary-Farsi | means against rust | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 85 (6 milliseconds)

English	Persian
means against rust	ابزارهای گرد زدا


Other Matches

rust	زنگ
de rust	زدودن زنگ
rust	رنگ قرمز مایل به قهوه ای
Rust <adj.> <noun>	رنگ زنگ زدگی
rust	زنگ زدن
rust	زنگار
grain rust	زنگ گندم
brown rust	سیاهک
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
rust proof	غیر قابل زنگ زدن
rust proof	ضد زنگ
copper rust	زنگ مس
fretted by rust	زنگ زده
fretted by rust	زنگ خورده
grain rust	زنگ حبوبات
wheat rust	زنگ گندم
rust proof	پادزنگ
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
rust oxide iron	زنگ زدگی
How . In what way. By what means.	چطور؟
he means well	قصد بدی ندارد
he means well	نیتش خوب است
by all means <adv.>	قطعا
by all means <adv.>	کاملا
he says what he means	مقصودخودراصریحابیان میکند
i do not know what he means	نمیدانم مقصودش چیست
not even by [not even through] [not even by means of ]	نه حتی به وسیله [به طریق]
means	وسایل
means are not a	وسایل فراهم نیست
by some means or other <adv.>	هیچ چیز [اصلا]
Certainly not! [By no means!]	مطمینا نه ! [به هیچ وجه !]
by all means <adv.>	حتما
by means of	به وسیله
means	درامد
means	توانایی
by f. means	بامدادا
by all means	بهر قیمت که باشد
by all means	بهمه حال
by all means	هر طورباشد
by all means	با تمام وسائل
means	استطاعت وسایل
means	استطاعت
means	دارایی
means	وسیله
means	وسائل
means	توانائی درامد
by no means	به هیچ وجه
means	دارائی
by f. means	ملایمت
By no means . By no account .	به هیچ وجه
transport means	وسیله بارکشی یاحمل ونقل
aman of means	ادم دارایا با استطاعت
ways and means	طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
means test	سنجش استطاعت مالی
means-tested	متغیرغیروابسته
Other means of transport	سایر وسایل نقلیه
By no manner of means .	بهیچ وجه من الوجوه
to live beyond one's means	بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
he means mischief	است
fraudulent means	وسائل متقلبانه
ends and means	هدف و وسیله
lack of means	عدم تمکن
he means mischief	مقصودش شیطنت
means objects	اشیاء وسیله
means of production	ابزار تولید
means of production	وسایل تولید
means of transport	وسائط نقلیه
blocking the means	سد ذرایع
means tests	سنجش استطاعت مالی
the means and the extremes	دو میان و دو کرانه
square means second p	مجذوریعنی توان دوم
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.	ابدا"چنین چیزی نیست
committee of ways and means	کمیسیون مالی
the end sanctifies the means	خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
means end capacity	استعداد درک وسیله- هدف
means end expectation	انتظار وسیله- هدف
means end learning	یادگیری وسیله- هدف
means end relations	روابط وسیله- هدف
The means of payment will appear unchanged.	شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
means ends analysis	نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
this word means a dog	این واژه یعنی سگ
means of attaining one'd end	وسیله رسیدن بمقصود
this word means a dog	معنی این کلمه سگ است
This new frontier incident probably means war.	این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است

means against rust

ابزارهای گرد زدا