English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
military clock ساعت یا وقت نظامی
Other Matches
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
military جنگی ارتش
military مربوط به نظام
military سربازی
military ارتشی
military نظام
military نظامی
military governor فرمانداری نظامی
military justice دادرسی نظامی
military justice دادسرای نظامی
military intervention مداخله نظامی
military courtesy اداب معاشرت نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
military expenditure مخارج نظامی
military grid شبکه نظامی
military funds اعتبار نظامی
military funds بودجه نظامی
military government دولت نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military grid شبکه مختصات نظامی
military governor حاکم نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
counter military مقابله باعملیات نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military adviser مستشار نظامی
military advisor مستشار نظامی
military area منطقه نظامی
military area حوزه جغرافیایی نظامی
military assistance کمک نظامی
military attache وابسته نظامی
military body هیئت نظامی
military body هیئت رئیسه نظامی
military college دانشکده افسری
military tribunal دادگاه نظامی
military comission هیئت نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military doctorine دکترین نظامی
military crest خط الراس نظامی
military courtesy شئونات نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military courtesy رفتارو اداب نظامی
military court دادگاه نظامی
military convention اتحاد نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military channel سلسله مراتب نظامی
military justice قوانین جزایی ارتش
military service خدمت نظامی
military service خدمت نظام وفیفه
military service خدمت زیر پرچم
military training اموزش نظامی
military police دژبان
military training تعلیم نظامی
politico military امور سیاسی نظامی
politico military عملیات سیاسی نظامی
the military profession کار نظامی
the military profession کار نظام
to enter the military داخل نظام شدن
military communica ارتباطاتنظامی
A military band. دسته موزیک نظامی
Military operations. عملیات نظامی
military campaign لشکرکشی [ارتش]
military device اسباب ارتشی
military service نظام وفیفه
military government حکومت نظامی
military posture ارایش نظامی
military posture وضعیت نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military resources منابع نظامی
military services قسمتهای نظامی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
military occupation اشغال نظامی یک منطقه
military specifications خصوصیات نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
military spending مخارج نظامی
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
military testament وصیتنامه نظامی
military symbols علایم قراردادی نظامی
military strategy فنون سوق الجیشی نظامی
military strategy استراتژی نظامی
by military force با نیروی نظامی
military platform سکوی نظامی
clock ساعت
three second clock ساعت نشاندهنده قانون 3ثانیه در بسکتبال
the two o'clock d. توزیع ساعت دو
o'clock ساعت از روی ساعت
clock زمان
clock سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clock سنجیدن باساعت
clock ساعت ورزشگاه
clock زمانگیری
clock سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
clock ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clock دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clock وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
clock باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
at eight o'clock در ساعت هشت
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock ساعت
clock مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
clock تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clock خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
clock تپش زمان سنجی ساعت
clock ماشینی که زمان را نشان میدهد
clock زمان سنج
four o'clock گل لاله عباسی
four o'clock لاله عباسی
four o'clock ساعت چهار
military occupational speciality تخصص شغلی نظامی
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
military planning process مراحل طرح ریزی نظامی
males of military age مردان در سن سربازی
liable to military service مشمول خدمت وفیفه
liability to military service مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil military action عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military action عملیات مردم یاری
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
desert from military service فراری از خدمت نظام
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
military pay order لیست حقوقی پرسنل
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
tower clock برج ساعت
five-o'clock shadows ته ریش
five-o'clock shadow ته ریش
time clock ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
time clock گاه ساعت
biological clock زیستآهنگ
biological clock زیست گشت
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
to watch the clock [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
twentyfour second clock ساعت نشاندهنده قانون 42ثانیه در بسکتبال
round-the-clock شبانه روزی
round-the-clock بیست و چهار ساعته
round the clock ۲۴ ساعته
work against the clock بکوب کار کردن
wall clock ساعت دیواری
biological clock ساعت زیستی
face of the clock صفحه ساعت
This is a self - winding clock . این ساعت دیواری کوک لازم ندارد ( اتو ماتیک است )
to clock in [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
The clock has stopped. ساعت دیواری خوابیده است
clock timer زمانموردنظر
clock operator تنظیمکنندهوقت
round-the-clock پیوسته
round-the-clock لاینقطع
round-the-clock روز و شب
to clock out [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
set the clock ساعت را تنظیم کردن
alarum clock ساعت شماطهای
delta clock که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
electric clock ساعت الکتریکی
clock method روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
game clock ساعت ورزشگاه
clock maker ساعت ساز
clock interrupt وقفه زمان سنجی
digital clock ساعت رقمی
clock generator ساعت زا
digital clock زمان سنج رقمی
clock paradox پارادکس زمانی
delta clock مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
clock work چرخهای ساعت
clock track شیار زمان سنجی
clock stagger رتبه زمان سنجی
clock skew اریب زمان سنجی
clock signal علامت زمان سنجی
clock rate نرخ زمان سنجی
clock pulse تپش زمان سنجی
lady clock کفشدوز
clock generator مولد زمان سنجی
physiological clock ساعت فیزیولوژیکی
relocation clock دایره تنظیم تیر
master clock شاه زمان سنج
clock speed سرعت ساعت
lady clock پینه دوز
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
alarm clock ساعت شماطهای
alarum clock خیزانک
master clock زمان سنج اصلی
relocation clock دایره تنظیم هدف
shot clock ساعت مسابقه
atomic clock ساعت اتمی
roller clock چشمی بسته قرقره دار
clock frequency بسامد زمان سنجی
internal clock ساعت داخلی
chess clock ساعت شطرنج
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
to advance the hand of a clock عقربه ساعت را جلو کشیدن
to clock off [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
horizontal clock system طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
to clock on [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
The clock is fast (gaining). ساعت دیواری تند کار می کند
real time clock ساعت بلادرنگ
real time clock زمان سنج بلادرنگ
the clock was put back عقربههای ساعت را عقب بردند
clock calendar board تخته ساعت / تقویم
clock code position سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com