Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 97 (1 milliseconds)
English	Persian
moon daisy	گل داودی
Other Matches
daisy	گل مروارید
daisy	گل افتاب گردان
as fresh as a daisy <idiom>	مثل یک دسته گل
daisy chain	باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
daisy chain	ارسال یا تغییر دهد
daisy chain	خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain	زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain	سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain	روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
To be as fresh as a daisy.	تروتازه بودن
daisy wheel	عضو چاپ کننده در یک چاپگرچرخ دوار
daisy cutter	اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
globe daisy	یکجورگل مروارید
yellow daisy	گل پنچ هزاری
daisy ham	قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
yellow daisy	گل ژاپونی
ox eye daisy	گل داودی
daisy wheel printer	چاپگر چرخ دوار
daisy wheel printer	چاپگر اصلی ضربهای
daisy wheel printer	چاپگرچرخشی
daisy chain interrupt	یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
moon	مهتاب
moon	سرگردان بودن اواره بودن
moon	ماه زده شدن دیوانه کردن
moon	بیهوده وقت گذراندن
moon	قمر
new moon	ماه نو
new moon	محاق
moon	ماه
moon mad	دیوانه
moon mad	مجنون
moon calf	خلقت ناقص
moon mad	ماه زده دیوانه وار
once in a blue moon	گاه گاهی
moon knife	چاقوی هلالی
moon knife	چاقوی پوست تراشی
moon flower	یکجورنیلوفرپیچ امریکایی
moon flower	گل داودی چمنی
moon eyed	خیره ومتحیر
moon eyed	روزبین
moon eyed	شبکور
moon dial	ساعت مهتابی
orbit of the moon	مدار ماه
phases of moon	اهله ماه
once in the blue moon	خیلی بندرت
once in a blue moon <idiom>	به ندرت
She comes here once in a blue moon .	سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
promise the moon <idiom>	آماده انجام کار
wane of the moon	محاق
the phases of the moon	صورماه
the moon in her plenitude	ماه پر
the moon in her plenitude	ماه شب چهارده
the full of the moon	بدر
the full of the moon	ماه تمام
quarter moon	تربیع
phases of the moon	صور ماه صورتهای ماه فازهای ماه
phases of the moon	اهله قمر
phases of moon	اهله قمر
half-moon	سنگر نیم هلالی
moon calf	ادم کج افریده
half moon	نصفه ماه
full moon	ماه شب چهاردهم
full moon	ایبک
full moon	ماه تمام
full moon	ماه پر
full moon	بدر
full moon	ماه شب چهارده
full moon	قرص کامل ماه
eclipse of the moon	ماه گرفتگی انخساف
eclipse of the moon	خسوف
eclipe of the moon	ماه گرفت
eclipe of the moon	خسوف
age of moon	تعداد روزهای گذشته از ماه جاری
blue moon	مدت طولانی
blue moon	زمان دراز
half moon	تربیع اول وثانی زن قحبه
half moon	هلالی
moon calf	احمق
moon calf	خل مادر زاد
moon blindness	اماس نوبتی در چشم اسب
moon blindness	روز بینی
moon blindness	شبکوری
moon blind	دچار اماس نوبتی
moon blind	روزبین
moon blind	شبکور
mock moon	قمر کاذب
half moon	هرچیزهلالی شکل
harvest moon	بدر
harvest moon	ماه شب چهارده
age of moon	چندمین روز ماه
libration of the moon	جنبش نمایان ماه
moon craters	حفرههای ماه
moon craters	دهانههای ماه
the drak bay the moon	سگ بحاه عو عو میکند
moon doung makki	نوعی دفاع تکواندو
moon doung makki	موندونگ یی ماگی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com