Dictiornary-Farsi | multi purpose | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 182 (10 milliseconds)

English	Persian
multi purpose	چند منظوره


Search result with all words

multi purpose machine	ماشین چند کاره
multi purpose vehicle	وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi-purpose ladder	نردبانچندمنظوره
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]	یونیماک [حمل و نقل]
Other Matches

multi-	دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi-	سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-	در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi	دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi	سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi	در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi user	چند کاربری
multi stage	چند مرحلهای
multi tasking	توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi tasking	اجرای چندین کار
multi stage	چند طبقه
multi programming	سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi ply	چند لا
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi channel	چند کاناله
multi contact	چند قطبی
multi address	با چند نشانی
multi disk	وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk	سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi disk	مربوط به چندین نوع دیسک
multi way machine	دستگاه چند راهه
multi level	چند سطحی
multi mate	مالتی میت
multi meter	سنجه چند کاره
multi pass	چند گذری
multi platform	که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi valued	چند ارز
multi way switch	کلید چند راهه
multi-storey	چندطبقه
multi-coloured	چندرنگه
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaire	بسیار پولدار
multi way switch	کلید تبدیل
multi tasking	همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
on purpose <idiom>	عمری
for this purpose <adv.>	به این ترتیب
for this purpose <adv.>	بدین وسیله
for this purpose <adv.>	از این رو
to purpose something	هدف چیزی [انجام کاری] را داشتن
on purpose	عمدا"
that is a to our purpose	این مخالف منظورماست
that is i. to this purpose	برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
to no purpose	بیخود
to what purpose	برای چه منظور
to no purpose	بیهوده
to no purpose	بی نتیجه
for this purpose <adv.>	با توجه به این
purpose	غایت
purpose	عزم
purpose	مفاد
he was in purpose to do it	در نظر داشت که ان کار رابکند
purpose	مفهوم
purpose	غرض مقصود
purpose	غرض
purpose	قصد
all purpose	همه منظوره
purpose	منظور
purpose	هدف مقصود
purpose	عمد
purpose	پیشنهاد
purpose	درنظر داشتن
purpose	قصد داشتن پیشنهادکردن
purpose	نیت
purpose	هدف
multi stage production	تولید چند مرحلهای
multi strand machine	دستگاه چند رشتهای
multi statement line	خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi stage scaffolding	داربست چند طبقه
multi stage sampling	نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage amplifier	امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment	ازمایش چند مرحلهای
multi stage press	پرس چند طبقه
A multi-storey building.	ساختمان چندین طبقه
multi terminal system	سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi tone horn	بوق با اصوات مختلف
multi-chain necklaces	گردن بند چند زنجیره
multi-ply yarn	نخ چند لا
multi flame burner	اجاق چند شعله
multi-ply plywood	تختهچندخط
multi layer coil	سیم پیچی چند لایه
multi window editor	برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi variate analysis	تحلیل چند متغیره
multi user system	سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi stage amplifier	تقویت کننده چند طبقه
multi span bridge	پل چند دهانه
multi layer weld	جوشکاری چند لایه
multi contact plug	دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi grid tube	لامپ چند شبکه
multi conductor cable	کابل افشان
multi prupose project	طرح چند منظوره
multi line spectrum	طیف چند خطی
multi electrode valve	لامپ چند قطبی
multi color recorder	نگارنده چند رنگ
multi conductor cable	کابل چند رشتهای
multi blade grap	قلاب چند تیغه
multi level planning	برنامه ریزی چند سطحی
multi jet blowpipe	بوری چند شعله
multi board computer	کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi speed motor	موتور چند سرعتی
multi chamber klin	کوره چند محفظهای
multi segment magnetron	ماگنترون با اند چند تیغهای
multi circuit switch	کلید سری
multi scan monitor	مشابه 6632
multi rate meter	کنتور با چند نرخ مختلف
multi bus system	معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi part stationery	کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
it subserves our purpose	مارادر رسیدن بمقصودکمک میکند
infirm of purpose	بی اراده
serve one's purpose <idiom>	مفیدبودن شخص برای کاری مشخص
To do something on purpose ( deliberately ).	از قصد کاری را کردن
infirm of purpose	بی عزم
purpose-built	تکمنظوره برایمنظوریخاص
he speaks to the purpose	بیهوده نمیگوید
purpose-built <adj.>	قابل استفاده
it subserves our purpose	بدرد کارمامیخورد
purpose-built <adj.>	درست
purpose-built <adj.>	بدرد خور
purpose-built <adj.>	دارای مزیت
purpose-built <adj.>	باصرفه
purpose-built <adj.>	مفید
purpose-built <adj.>	اجرا شدنی
purpose-built <adj.>	شایسته
purpose-built <adj.>	سودمند
purpose-built <adj.>	کارکردی
purpose-built <adj.>	قابل اجرا
purpose-built <adj.>	عملی
purpose-built <adj.>	مناسب
purpose-built <adj.>	به درد بخور
general purpose	بدرد هر کاری خورنده
special purpose	یک منظوره
single purpose	تک منظوره
purpose of the dam	هدف سد
purpose of the dam	منظور از سد
purpose made	کالای سفارشی
purpose made	کالاهای خاص
cross purpose	قصد مغایر
of set purpose	عمدا"
cross purpose	قصد متقابل
genbral purpose	همه منظوره
genbral purpose	عام منظوره
general purpose	هر کاره
purpose-built <adj.>	هدفمند
general purpose	همه منظوره
special purpose	خاص منظوره
he speaks to the purpose	قصدی دارد
all purpose canister	قوطی مواد منفجره همه منظوره
he speaks to the purpose	با منظورسخن میگوید
what is the purpose of thislaw	مقصود از این قانون چیست
special purpose	تک منظوره
all purpose machine	دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
multi spindle drilling machine	ماشین مته با چند هرزگرد
multi span deap beam	تیر تیغه چند دهانه
multi-storey car park	پارکینگ طبقاتی
multi strike printer ribbon	ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park	پارکینگ چند طبقه
dual purpose gun	توپ دو کاره
general purpose interface	میانگیر همه منظوره
special purpose computer	کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
general purpose machine	دستگاه برای اهداف مختلف
general purpose ship	ناو چند کاربردی
general purpose computer	کامپیوتر همه منظوره کامپیوتر چند منظوره
general purpose program	برنامه همه منظوره
I intend going on purpose ( deliberately ) .	قصد سفردارم
It this case , the purpose has been defeated .	دراین مورد نقض غرض شده است
general purpose program	برنامه عام منظوره
general purpose register	ثبات همه منظوره
perveance of a multi electrode valve(tub	پروه انس لامپ چند قطبی
multi section type rotary switch	سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly.	بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
general purpose interface bus	مسیر میانگیر همه منظوره
special purpose programming language	زبان برنامه نویسی تک منظوره
general purpose operating system	سیستم عامل همه منظوره
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code	زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .	امید وارم نظرتان را تأمین کند
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose.	ماندن او در اینجا بی فایده است