Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
multi spindle drilling machine
ماشین مته با چند هرزگرد
Other Matches
four spindle automatic machine
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
double three spindle machine
دستگاه سه هرزگردی دوبل
double four spindle machine
دستگاه چهار هرزگردی دوبل
eight spindle automatic machine
دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
drilling machine
دستگاه مته
[ابزار]
drilling machine
مته برقی
[ابزار]
drilling machine
دریل
[ابزار]
drilling machine
دستگاه مته
slot drilling machine
ماشین مته
gang drilling machine
دستگاه مته سری
slot drilling machine
ماشین سوراخکن
radial drilling machine
دستگاه مته بازویی
bench drilling machine
میز دستگاه درل
automatic drilling machine
دستگاه درل خودکار
post drilling machine
دستگاه مته ستونی
gang drilling machine
ماشین مته سری
multi way machine
دستگاه چند راهه
horizontal drilling and milling machine
دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
locomotive frame drilling machine
دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
deep hole drilling machine
دستگاه مته سوراخ عمیق
milling, drilling and boring machine
ماشین فرز و مته
multi purpose machine
ماشین چند کاره
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
spindle
بشکل دوک درامدن
spindle
سگدست
spindle
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle
دوک
spindle
دوک نخ ریسی
spindle
میله گردان
spindle
دراز و باریک شدن
spindle
شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
spindle
محور
spindle
دوک نخ ریسی
spindle
هرزگرد ماشین تراش
spindle
هرچیزی شبیه دوک
obturator spindle
دوکی جازم گاز
cutter spindle
هرزگرد کاتر
muscular spindle
دوک عضلانی
spindle tree
اونموس
spindle stairs
پلکان مارپیچی
spindle stairs
راه پله مارپیچی
spindle shanked
دارای پاهای دراز وباریک لندوک
spindle molder
دستگاه فرز میزی
spindle legged
دیلاق
spindle legged
دارای پاهای درازوباریک لندوک
spindle nose
سر هرزگرد
spindle head
سر هرزگرد
spindle shanked
دیلاق
pedal spindle
محورپدال
pivot spindle
محورپاشنه
obturator spindle
دوکی الات جازم
newel spindle
مارپیچ پله
driving spindle
هرزگرد محرک
cutter spindle bearing
یاطاقان هرزگرد کاتر
camlock spindle nose
هرزگرد بادامکی شکل
drilling
حفر مته زنی
drilling
حفاری
drilling
تمرین نظامی کردن
drilling
حفرکردن
drilling
چاه زنی
drilling
تمرین نظامی
drilling
تمرین
drilling
مته کاری
drilling thrust
فشار محوری مته کاری
drilling table
میز مته کاری
drilling shoe
پاشنه ی مته کاری
drilling pipe
سوزن حفاری
adamantine drilling
حفاری با مته ساچمهای
drilling position
وضعیت مته کاری
drilling position
مکان مته کاری
drilling range
ناحیه مته کاری
drilling tool
ابزار مته کاری
drilling unit
واحد مته کاری
drilling rig
اجزاءحفاری
rotary drilling
حفاری دورانی
inclined drilling
حفاری مایل
offshore drilling
حفاریساحلی
drilling fixture
لوازم مته کاری
drilling drawworks
میلهحفاری
ultrashort drilling
مته کاری ماوراء صوت
core drilling
نمونه برداری با مته
drilling work
مته کاری
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
drilling pattern
طرح مته کاری
drilling mud
گل حفاری
drilling bit
سر مته
drilling capacity
فرفیت حفاری
drilling electrode
الکترود مته کاری
drilling machines
دستگاه های مته
[ابزار]
drilling machines
مته های برقی
[ابزار]
drilling bit
مته حفاری
drilling attachment
متعلقات مربوط به مته کاری
drilling jig
الگوی مته کاری
drilling guide
پیش مته
drilling head
سر مته
drilling machines
دریل ها
[ابزار]
drilling motor
موتور مته
drilling capacity
فرفیت مته کاری
deep hole drilling
سوراخ عمیق
back drilling attachment
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
multi
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-millionaire
بسیار ثروتمند
multi address
با چند نشانی
multi level
چند سطحی
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi-millionaire
بسیار پولدار
multi channel
چند کاناله
multi disk
مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi-millionaires
بسیار ثروتمند
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi contact
چند قطبی
multi ply
چند لا
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi tasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi-coloured
چندرنگه
multi-storey
چندطبقه
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi way switch
کلید چند راهه
multi way switch
کلید تبدیل
multi tasking
اجرای چندین کار
multi pass
چند گذری
multi purpose
چند منظوره
multi mate
مالتی میت
multi valued
چند ارز
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi stage
چند طبقه
multi user
چند کاربری
multi stage
چند مرحلهای
multi meter
سنجه چند کاره
multi blade grap
قلاب چند تیغه
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi segment magnetron
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi span bridge
پل چند دهانه
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi chamber klin
کوره چند محفظهای
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier
امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
multi speed motor
موتور چند سرعتی
multi stage press
پرس چند طبقه
multi stage production
تولید چند مرحلهای
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding
داربست چند طبقه
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
multi scan monitor
مشابه 6632
multi conductor cable
کابل افشان
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi level planning
برنامه ریزی چند سطحی
multi part stationery
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi electrode valve
لامپ چند قطبی
multi flame burner
اجاق چند شعله
multi grid tube
لامپ چند شبکه
multi jet blowpipe
بوری چند شعله
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multi color recorder
نگارنده چند رنگ
multi circuit switch
کلید سری
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi bus system
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi variate analysis
تحلیل چند متغیره
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
multi line spectrum
طیف چند خطی
multi window editor
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
multi-ply plywood
تختهچندخط
multi-purpose ladder
نردبانچندمنظوره
multi-chain necklaces
گردن بند چند زنجیره
multi prupose project
طرح چند منظوره
multi-ply yarn
نخ چند لا
A multi-storey building.
ساختمان چندین طبقه
multi-storey car park
پارکینگ چند طبقه
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park
پارکینگ طبقاتی
multi span deap beam
تیر تیغه چند دهانه
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub
پروه انس لامپ چند قطبی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
یونیماک
[حمل و نقل]
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
بیت اجرا میشود
machine
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com