English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
English Persian
non-residents غیرمقیم
non-residents مقیم موقتی
Other Matches
residents مقیم
residents ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents ما برای یک شرکت کار کند
residents که همیشه درکامپیوتراست
residents برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents مستقر
residents ساکن
residents در جائی سکونت داشتن
residents سکنه
residents نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشورمستعمره
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
residents of tehran ساکنین تهران
residents of tehran سکنه تهران اهالی تهران
residents' association انجمنشورایمحل
Foreign residents in tehran. خارجیان مقیم تهران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com