|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 20 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
pens | قلم | ||||
pens | کلک | ||||
pens | شیوه نگارش | ||||
pens | خامه نوشتن | ||||
pens | اغل | ||||
pens | حیوانات اغل خانه ییلاقی | ||||
pens | نوشتن | ||||
pens | نگاشتن بستن | ||||
pens | درحبس انداختن | ||||
pens | وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی | ||||
pens | رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند | ||||
pens | نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند | ||||
Other Matches | |||||
ballpoint pens | خودکار ها | ||||
ball pens | روان نویس ها | ||||
ballpoint pens | روان نویس ها | ||||
ball pens | خودکار ها | ||||
light pens | رسام نور | ||||
light pens | قلم نوری | ||||
fountain pens | قلم خود نویس | ||||
She pilfered pens and paper from work. | او [زن] یواشکی قلم و کاغذ از سر کار دزدید. |
Recent search history | |
|