English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
English Persian
pens قلم
pens کلک
pens شیوه نگارش
pens خامه نوشتن
pens اغل
pens حیوانات اغل خانه ییلاقی
pens نوشتن
pens نگاشتن بستن
pens درحبس انداختن
pens وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
pens رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
Other Matches
ballpoint pens خودکار ها
ball pens روان نویس ها
ballpoint pens روان نویس ها
ball pens خودکار ها
light pens رسام نور
light pens قلم نوری
fountain pens قلم خود نویس
She pilfered pens and paper from work. او [زن] یواشکی قلم و کاغذ از سر کار دزدید.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com