Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
port glass
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
Other Matches
port
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port
بندر گاه
port
روزنه
port
دریچه
port
دهانه
port
درگاه
port
مجرای عبورروغن
port
مجرا
port
دروازه
port
روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
port
سمت چپ ناو
port
ریل اطراف ناو
port
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port
به آن وصل است را انتخاب کند
port
مدخل
port
دریچه تبدیل برنامه
way port
بندر سر راه
last port
شیپور عزا
last port
شیپور خاموشی
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
port
باب
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port
پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port
سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
out port
بندر دور از مقصد
port
دماغه
port
در رو مخرج
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
port
بندر
port
بندرگاه
port
لنگرگاه
port
مامن مبدا مسافرت
port
فرودگاه هواپیما
port
بندر ورودی
port
درب درگاه
port
شیار هادی دهانه
port
بردن
port
ببندر اوردن حمل کردن
port
شراب شیرین بارگیری کردن
out port
بندرخارج از محوطه
port
دورازه
port
ترابردن
glass
استکان
glass
گیلاس جام
glass
لیوان
glass
ابگینه
glass
شیشه
looking-glass
ائینه
to f. glass
شیشه گری کردن
looking glass
ایینه
looking glass self
خود ایینهای
looking glass
اینه
glass
ایینه شیشه دوربین
glass
شیشه ذره بین عدسی
glass
صیقلی کردن
glass
زجاج
glass
عدسی
glass
لیوان یخ
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass
دستگاه بارومتر
glass
شیشه گرفتن
glass
عینک
glass
عینک دار کردن شیشهای کردن
glass
الت شیشهای
glass
شیشه الات
sally port
دروازه بزرگ قلعه
gun port
مزغل
registered port
بندر مشخص
hard port
فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
hard port
ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
put into port
وارد بندر شدن
port watch
پست نگهبانی بندر
high port
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
home port
پایگاه اصلی
home port
پایگاه مادر
high port
حالت دست فنگ
sally port
درب ورودی بزرگ
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal port
بندر مقصد
supply port
درگاه تدارکاتی
supply port
درگاه تامین
serial port
درگاه ترتیبی
serial port
مدخل سری
secondary port
station secondary
secondary port
subordinatestation : syn
port arms
فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
secondary port
,
secondary port
بندر فرعی
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
sally port
دروازه عبور از قلعه
sally port
دریچه
admission port
دریچه پذیرش
port watch
نگهبان بندر
inlet port
سوپاپ ورودی
port of embarkation
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
memory port
درگاه حافظه
midi port
دریچه یا درگاه IDI
port of embarkation
بندر عزیمت
port of destination
بندر مقصد
port of debarkation
بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of debarkation
بندر مقصد حمل کالا
port installations
تاسیسات بندری
port hole
مزغل
naval port
بندر دریایی
port hole
روزنه
port complex
لنگرگاه
port of entry
بندر مقصد
port arms
پیش فنگ
inlet port
دریچه ورودی
intake port
دریچه ورودی
intake port
سوپاپ ورودی
parallel port
درگاه موازی
main port
refrencestation : syn
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
port of entry
مرز ورود کالا یا فرد به کشور
port of entry
بندرمحل ورود
minor port
بندر کوچک
main port
بندر اصلی
main port
,
main port
port principal
port complex
مجتمع بندری
ejection port
دهانهپرتاب
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
captain of the port
افسر انتظامات بندر
port hand
دستسویچپ
printer port
قسمتاتصالبهچاپگر
Port-au-Prince
شهر پورت اوپرنس
car port
سایبان اتومبیل
car port
گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
transfer port
دریچهانتقال
freeing port
شکاف یک طرفه
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
cargo port
دریچه بارگیری ناو
modem port
قسمتقرارگیریمدم
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
destination port
بندر مقصد
destination port
بندر تحویل کالا
controlled port
بندرکنترل شده
control port
درگاه کنترل
exhaust port
مجرای خروجی
exhaust port
دریچه خروجی
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
keyboard port
قسمتاتصالصفحهکلید
video port
قسمتنمایش
port of call
بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
free port
بندر ازاد
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
port of call
بندر لنگراندازی
admission port
سوپاپ ورودی
port of call
بندر توقف
aerial port
لنگرگاه هوایی
gas port
محفظه عبور گاز
gas port
میله تنظیم گاز
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
gas port
لوله عبور گاز
treaty port
بندر پیمانی
aerial port
باراندازی هوایی
glass slide
اسلایدشیشهای
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
safety glass
عینک ایمنی
safety glass
شیشه اطمینان
pier glass
ایینه قدی
glass sphere
گویشیشهای
hock glass
جام پایهبلند
glass fibre
فایبرگلاس
liqueur glass
جام لیکور
soluble glass
شیشه مایع
There is a glass missing.
یک لیوان کم است.
a glass of water
یک لیوان آب
glass roof
سقفشیشهای
glass dome
برآمدگیشیشهای
security glass
شیشه ایمنی
security glass
شیشه نشکن
water glass
شیشه مایع
sheet glass
شیشه جام
sheet glass
شیشه ورقی
sight glass
شیشه مرئی
soluble glass
سدیم سیلیکات
spun glass
شیشه تاب خورده
spun glass
شیشه مذاب الیاف مانند
spun glass
شیشه ریسیده
spy glass
تلسکپ یادوربین کوچک
stined glass
شیشه رنگی
water glass
لیوان اب
water glass
اب شیشه
tempered glass
شیشه ابداده
water glass
شیشه محلول
weather glass
هواسنج میزان الهوا
wire glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
glass cover
پوشششیشهای
cocktail glass
لیوانمخصوصمشروب
champagne glass
گیلاسگردشامپاین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com