English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (5 milliseconds)
English Persian
prayer hall قسمتنمازخواندن
Other Matches
hall اتاق بزرگ دالان
hall عمارت
hall سرسرا
hall تالار
prayer نماز
prayer تقاضا
prayer دعا
reception hall قسمتپذیرش
machine hall راهرویماشین
City Hall بلدیه
City Hall شهرداری
City Hall ساختمان شهرداری
white hall هیئت حاکمه انگلیس
to hall over the couls سرزنش یا توبیخ کردن
mess hall سالن غذا خوری سرباز خانه
mass hall سالن غذاخوری
mass hall سالن نهارخوری
judgement hall دادگاه
hiring hall اژانس یا سازمان کاریابی
hall of residence خوابگاهیااتاقمتعلقبهدانشگاه
departure hall سالن ترک کردن
The hall has three exits. سالن دارای سه خروجی است.
hypostyle hall [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
hall-house تالار باز
hall-church [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
Egyptian hall [اتاق عمومی مستطیل شکل]
Egyptian hall سرسرا
cyzicene hall [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
cloth-hall محل داد و ستد
cloth-hall بازار
arrival hall سالن ورود
arrival hall سالن ورود
hall mark دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
hall mark نشان عیارکه ازطرف
hall effect شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
music hall اطاق ساز ورقص
music hall سالن موسیقی
freemasons hall فراموش خانه
town hall تالار انجمن شهر
town hall عمارت شهرداری
town hall کاخ شهرداری
town hall تالار شهرداری یا فرمانداری
hall effect یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
guild hall عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
hall effect اثر هال پدیده هال
prayer rug فرش های سجاده ای
prayer rug فرش های محرابی
prayer design طرح سجاده ای
prayer design طرح محرابی
not to have a prayer of achieving something کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
call to prayer اذان
prayer niche محراب
prayer rug فرش های جانمازی
prayer-niche محراب
prayer-niche سکو
Lord's Prayer دعای خداوند
prayer book کتاب نماز
prayer book نماز نامه
prayer book دعانامه
prayer books کتاب نماز
prayer books نماز نامه
prayer books دعانامه
prayer-niche طاقچه
call to prayer اقامه قبل از نماز
daily prayer نمازهای یومیه
supererogatory prayer دعای نافله
prayer meeting انجمن دعا
prayer in congregation نماز جماعت
prayer ful پردعا
prayer carpet سجاده
prayer beads لوبیای گیاه چشم خروس
prayer beads تسبیح
nocturnal prayer نماز شب
nocturnal prayer نماز شبانه
morning prayer نماز بامداد
funeral prayer نماز میت
the loard's prayer دعای خداوند
the loard's prayer دعای ربانی
granting a prayer استجابت دعا
eclipse prayer نماز ایات
prayer beads دانههای تسبیح
unit of prayer رکعت
fear prayer نماز وحشت
friday prayer صلوه الجمعه
friday prayer نماز جمعه
the hall seats one thousand تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
To rinse the prayer carpet . <proverb> جا نماز آب کشیدن .
friday prayer leader امام جمعه
Baluchi prayer rug قالیچه سجاده بلوچی
Family prayer rug فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
Ladik prayer rug قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
to bend the knee in prayer رکوع کردن
time for the second daily prayer فهر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com