Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English
Persian
queen's weather
افتاب
queen's weather
جای افتابی
queen's weather
هوای باز
Other Matches
queen of
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
to queen it
ملکه وار رفتارکردن
queen
وزیر شطرنج
queen
ملکه شدن
queen
وزیر
queen
بی بی
queen
زن پادشاه
queen
ملکه
queen
شهبانو
queen's bounty
دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
queen's wing
جناح وزیر شطرنج
queen of heaven
نام زن ژوپیطر زن زیبا
queen of the meadows
ریش بز
queen of the tides
مهتاب
queen of the tides
ماه
queen's gambit
گامبی وزیر شطرنج
queen's pincushion
گل بداغ
styled queen
ملقب یا موسوم به ملکه
queen's pincushion
گل دنبه
queen can do no wrong
ملکه نمیتواند خطا کند
queen can do no wrong
بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
queen closer
اجر قلمدانی
queen post
عصا
queen of night
سیم نقره
queen of night
زن شکارکن
queen of night
نام الهه ماه وشکار
queen of love
زن زیبا
queen of love
عشق
queen of love
زهره نام الهه زیبایی
queen of love
ناهید
queen of heaven
خرده سیاره
queen of hearts
کلید درهای بسته
queen of hearts
زن زیبا
queen dowager
ملکه بیوه
queen's ware
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
queen side
جناح وزیر شطرنج
queen cell
حفرهملکه
Queen's side
سمتملکه
the queen of roses
شاه گلها
Queen Mother
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
beauty queen
ملکهزیبائی
Queen's speech
جلسهسخنرانیملکه
Queen Mothers
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
queen dowager
زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
queen's gambit declined
گامبی وزیر پذیرفته نشده
queen's gambit accepted
گامبی وزیر پذیرفته شده
queen's fianchetto defence
گشایش لارسن شطرنج
queen's fianchetto defence
دفاع فیانکتوی وزیر
queen's indian defence
دفاع هندی وزیر شطرنج
queen's pawn game
بازی پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn opening
گشایش پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn counter gambit
گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
weather
هواشناسی
under the weather
درسختی یابدبختی
weather
جو
weather
جوی
weather
در معرض هواگذاشتن
weather
تحمل یابرگزارکردن
weather
تغییر فصل
weather
اب و هوا باد دادن
weather
به سمت باد
all weather
همه هوایی
weather
هوا
under the weather
<idiom>
ناخوش بودن
Weather you like it or not.
چه بخواهی چه نخواهی
to weather something
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوا گذاشتن
weather
اوضاع جوی
weather
اب و هوا
weather bureau
اداره هواشناسی
weather cock
باد نما ادم دمدمی مزاج
weather deck
عرشه باز
weather deck
پل باز
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
weather code
پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weather bound
ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب
present weather
هوایکنونی
weather wise
وارد بجریانات روز
weather wise
مطلع
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
weather radar
رادارآبوهوا
weather forecaster
هواشناس
weather moulding
ابریز
to grumble about the weather
مورد هوا گله کردن
to weather something in winter
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوای زمستانی گذاشتن
muddy weather
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
weather wise
هوا شناس
weather stained
هوا خورده ورنگ پریده
weather side
سمت بادگیر
weather glass
هواسنج میزان الهوا
weather helm
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
weather helm
سکان سمت باد
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
weather map
نقشه هواشناسی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
weather observation
مشاهدات جوی
weather observation
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather permitting
اگر هوا بگذارد
weather proof
محفوظ از اثرهوا هوا نخور
weather-vane
الت بادنما
adverse weather
هوای نامساعد
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
all weather fighter
هواپیمای همه هوایی
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
aviation weather
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
broken weather
هوای بی قرار
elements of weather
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
fair weather
دارای هوای صاف
fair-weather
درخورهوای صاف
fair-weather
نیم راه
fair-weather
بی وفا
weather-vanes
الت بادنما
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather station
ایستگاه هوا شناسی
weather station
ایستگاه هواشناسی
weather stations
ایستگاه هوا شناسی
weather stations
ایستگاه هواشناسی
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
fair-weather
خوب هنگام هوای صاف
fair weather
مناسب برای
fair weather
بی وفا
inclement weather
هوای بسیار سرد یا طوفانی
weather board
تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
oh what a nasty weather
اه
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
weather beaten
افتاب زده
proof weather
هوا پایدار
weather beaten
در اثر اب و هوا فاسد یازمخت شده
weather vane
الت بادنما
how fine the weather is
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
how fine is the weather
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
oh what a nasty weather
چه هوای کثیفی است
heavy weather
هوای طوفانی
heavy weather
هوای خراب
fair weather
نیم راه
foul weather
هوای خراب
foul weather
هوای نامساعد
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
feel a bit under the weather
<idiom>
[یک کم احساس مریضی کردن]
fair-weather friend
آدم بی وفا
fair-weather friend
رفیق نیمه راهه
the weather inclines to fair
هوا میخواهد باز شود هوادارد باز میشود
present state of weather
وضعهوایکنونی
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
fair-weather friend
<idiom>
شخصی که تنها دوست است
It is foul weather today .
امروز هوا خیلی گند است
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
It is splendid weather for swimming.
این هوا برای شنا جان میدهد
The sun is all the more welcome. In this cold weather.
دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
Today's weather is mild by comparison.
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
Queen's English
[King's English]
<idiom>
[انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
I dont feel well. I feel under the weather.
حالش طوری نیست که بتواند کار کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com