Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
rip fence lock
قفلشکافنردهای
Other Matches
fence
شمشیر بازی
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
fence
شمشیربازی
fence
نرده
fence
شمشیر بازی کردن
fence
حفظ کردن نرده کشیدن
fence
حصار
fence
دیوار
fence
پرچین
fence
محجر سپر
fence
خاکریز پناه دادن
fence off
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
ox fence
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
fence
[around / between something]
نرده
[دور چیزی]
[بین چیزی]
fence
[around / between something]
حصار
[دور چیزی]
[بین چیزی]
safety fence
جانپناه کنار راه
paling fence
حصارنردهای
fence month
ماه قرق
snow fence
حفاظ برف
dead fence
پرچین
snow fence
دیواره برفگیر
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
safety fence
جانپناه
fence month
ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
snake fence
نرده مارپیچ
a breach in the fence
سوراخی در حصار
batten fence
حصار با میله چوبی
catch fence
نرده محکم سر پیچ
to straddle the fence
نامطمئن بودن
rip fence
شکافنرداهای
double apron fence
سیم خاردار دو دامنه
to make a virginia fence
تلوتلو خوردن
rip fence guide
شکستنشیارحافظ
rip fence rule
حلقهشکافنردهای
rip fence slot
شکافنردهای
to make a virginia fence
مستانه راه رفتن
the horse refuses the fence
اسب از پر چین عقب میزند
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
to
[build / erect / put up]
a fence
حصاری ساختن
lock on
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
lock out
حبس کردن تحریم کردن
lock out
قفل کردن
lock out
حبس کردن
lock out
بسته شدن کارخانه
lock out
تعطیل کارخانه
lock up
بازداشتگاه
lock out
تحریم کردن مستخدمین رااز مزایای استخدامی محروم کردن
lock in
از بیرون در را روی کسی بستن
lock away
درجای قفل شده نگه داشتن
lock out
درتنگنا قراردادن یا بمحل کار راه ندادن
lock on
قفل کردن توپ روی هدف هنگام تعقیب ادامه مستمرتعقیب هدف
lock up
زیر قفل نگه داشتن
lock up
<idiom>
اطمینال کامل از موفقیت
to lock out
نگاه داشتن
to lock out
پشت در
to lock off
جدا کردن
lock up
وضعیتی که در ان امکان انجام عمل دیگری نمیباشد
lock up
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
lock up
توقیف بازداشت کردن حبس کردن
lock up
حبس
lock up
حبس کردن
lock up
در محلی محصور کردن
to lock somebody
[yourself]
out
[of something]
در را روی
[خود]
کسی قفل کردن
[و دیگر نتوانند داخل شوند چونکه کلید در آنجا فراموش شده]
lock
طره گیسو
lock
قفل شدن گیره دریچههای کانال ناو
lock
قفل
lock
قفل کردن بستن قفل
lock
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
lock
محکم نگهداشتن
lock
عمل جلوگیری از نوشتن روی فایل
lock
مانع دستیابی به سیستم یا فایل شدن
lock
قفل کردن
lock
چفت شدن
lock
قفل گلنگدن
lock
دسته پشم
lock
قفل چخماق تفنگ
lock
چفت و بست مانع
lock
سد متحرک
lock
سدبالابر چشمه پل
lock
محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
lock
بغل گرفتن
lock
چفت
lock
راکدگذاردن
lock
قفل شدن
lock
بوسیله قفل بسته ومحکم شدن محبوس شدن
safety lock
ضامن اسلحه
air lock
اطاقک فشارهواپیما
air lock
راهروی فشار
advisory lock
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
letter lock
قفل حروفی
combination lock
قفل حروفی
two bolt lock
قفل دو زبانه
under lock and key
زیر قفل
time lock
گاه قفل
time lock
قفل ساعتی
safety lock
قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety lock
چفت ضامن سلاح
scalp lock
کاکل
safety lock
قفل ضامن
check lock
ساعت امتحان کننده
bail lock
قفل قرقره ماهیگیری
ankle lock
فیتیله پیچ
air lock
دریچه هوابند
vapor lock
قطع کامل جریان سیال
arm lock
قفلبازو
lock-up garage
صندوقامانات
tubular lock
قفلمیلهای
tape lock
قفلنوار
swivel lock
قفلچرخان
switch lock
دکمهقفل
mortise lock
قفل و بست
lock-chamber
منفذقفل
lock switch
کلیدقفل
lock ring
حلقهقفل
lock rail
ریلقفلشده
lock dial
تنظیمقفل
key lock
قفلرمزی
equipment lock
قفلتجهیزات
drawbar lock
قفلمیلهکشنده
cycle lock
قفلدوچرخه
column lock
قفلپایه
canal lock
سرمتحرککانال
elf lock
گیس جنی
lock step
محدود
flint lock
تفنگ
flint lock
چخماقی
dead lock
اشکال
lock spring
قاب ساعت فنری
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
dead lock
کوچه بن بست
dead lock
وقفه
cylinder lock
قفل میلهای
lock washer
واشر پشت گیر
lock washer
واشر قفلی
gust lock
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
dead lock
گیر کردن گیر
lock hospital
بیمارستان ناخوشیهای مقاربتی
double lock
دوبارکلیدگردانیدن در
lock step
گیردار
lock step
غیر قابل انعطاف
lock torque
قفل پیچش
door lock
قفل
lock spit
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
door lock
کلید خانه
door lock
قفل در
die lock
گیره حدیده
elf lock
موی درهم برهم
elf lock
زلف ژولیده
firing lock
قفل اتش
lock nut
مهره پشت گیر
lock nut
مهره قفلی
lock code
رمز قفل
rim lock
قفل دو راه
lock chain
زنجیربرای بستن چرخ
dead lock
مانع
putlog or lock
چوب بست
putlog or lock
زیرتختهای
ignition lock
قفل موتور
light lock
نوربند
puzzle lock
قفل رمزی
rim lock
سیم بند دو راه
putlog or lock
تیر افقی
pollack or lock
یکجور ماهی روغن
check lock
مهره پشت گیر
net lock
قفل چهارراه
hydraulic lock
قفل هیدرولیکی
net lock
سیم بند چهارراه
lock option
اختیار کاربرد قفل
keep under lock and key
مهر و موم کردن
lock forward
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
light lock
درب نوربند
percussion lock
ماشه تفنگ
retraction lock
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
To insert the key in the lock.
کلید را به قفل زدن
To lock horns with someone. To take issue with someone.
با کسی سر شاخ ( شاخ بشاخ ) شدن
lock, stock, and barrel
با همه چیز
lock in base tube
لامپ قفلی
side-tilt lock
قفلکنندهکناری
shift lock key
دکمهقفل
lock with wooden bolt
کلیدان
laboratory air lock
آزمایشگاهحبسهوا
steering wheel lock
قفل غربالک
horizontal motion lock
دستهتنظیمافقی
outside hook and overan lock
لنگ تندر
num lock key
کلید Lock Num
camera platform lock
محلقفلدوربینبهپایه
blade tilting lock
قفلتیغهواژگون
mortise dead lock
قفل توکار
mortise dead lock
قفل داخل کار قفل داخل درب
lift cord lock
قفلطناببالابر
lock emptying system
قفلسیستمتخلیه
Luer-Lock tip
لوئر
Luer-Lock tip
نوکلاک
air lock caisson
صندوقه تحت فشار
lock filling opening
قفلبازکنندهمکش
lock filling intake
قفلمکش
caps lock key
کلید Lock Caps
scroll lock key
کلید Lock Scroll
side wall of a lock
بدنه سد دریچهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com