Dictiornary-Farsi | rock garden | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 184 (9 milliseconds)

English	Persian
rock garden	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده


Other Matches

garden	باغچه
i went in to the garden	به باغ امدم
i went in to the garden	داخل باغ شدم
i was in the garden	در باغ بودم
i came to the garden	تا در باغ امدم
garden	درخت کاری کردن باغبانی کردن
garden	باغی بستانی
i came to the garden	سوی باغ امدم
garden	بوستان
i went in to the garden	توی باغ رفتم
garden	باغ
garden hose	شلنگباغبانی
tea garden	باغ چایکاری
the garden provides food	باغ غذا
the garden provides food	میدهد
to lead up the garden	فریفتن
to lead up the garden	گمراه کردن
garden sorrel	ترشکباغچه
garden shears	قیچیباغبانی
garden arch	چفتباغچه
garden line	خطاندازباغچه
ornamental garden	آرایشباغچه
roof garden	تفریح گاه بالای بام
the garden provides food	باغ خوراک تهیه میکند
garden seat	صندلی یانیمکت باغبانی
garden stuff	حاصل باغ :سبزی ومیوه
garden variety	باغ تفرجگاه
garden variety	باغ ملی
zoological garden	باغ وحش
roses p in this garden	گل عمده این باغ گل سرخ است
maket garden	باغ سبزی کاری
philosophy of the garden	فلسفه باغ
philosophy of the garden	فلسفه اپیکور
physic garden	باغ گیاهان طبی یا دارویی
public garden	باغچهعمودی
vegetable garden	مزرعهسبزیجات
Garden city	بوستان شهر
Garden Suburb	بوستان شهر
landscape garden	طراحی فضای سبز
garden bench	نیمکت باغ
garden thyme	آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
garden beet	چغندر
garden cemetry	آرمگاه
garden centre	مکاندفنزباله
garden city	شهریدرداخلیکباغستان
market garden	مزرعهکاشتسبزیجاتومیوهجاتجهتفروش
garden onion	پیاز
garden design	طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
english garden	پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
garden trowel	بیلچه باغبانی [ابزار] [باغبانی]
garden sage	نام جنس این گیاه
garden sage	مریم گلی
garden galss	مردنگی برای پوشاندن گیاه
bear garden	محلی که درانجاخرسها رابجنگ می اندازند
garden balsam	گل حنا
garden engine	اب پاش تلمبهای برای اب دادن باغ
kitchen garden	باغ مخصوص سبزیکاری
garden parties	گاردن پارتی
garden engine	تلمبه اب پاش
garden party	گاردن پارتی
garden cress	ترتیزک
garden heiliotrope	سنبل الطیب
garden heiliotrope	نوعی سمنه
garden rocket	شب بوی هراتی
garden plot	بستان
garden plot	جالیز
garden plot	باغچه
flower garden	باغ گل
flower garden	گلزار
garden cress	تره تیزک شاهی
garden of paradise	باغ بهشت
garden heiliotrope	حشفه
garden heiliotrope	خلفه
rock	صخره
rock	حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock	جنباندن
rock	تکان دادن
rock	جنبیدن
rock	جنباندن نوسان کردن
rock-like	صخرهمانند
rock	خاره
rock	تکان
the rock	جبل الطارق
rock	تکان نوسانی دادن
rock	سنگ
rock	تخته سنگ یا صخره
rock	سنگ خاره صخره
rock	جنبش
I planted the garden with rose – bushes .	درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
to rock the boat <idiom>	گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
rock-bottom	کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
almond rock	گزبادامی
rock toe	سنگچین پایاب
bed rock	سنگ کف
rock step	پایهصخرهای
rock basin	حوضهرودصخراهای
bed rock	سنگ مادر
impervious rock	تختهسنگغیرقابلنفوذ
bituminous rock	سنگ قیری
broken rock	صخره
cap rock	پوش سنگ
crystalline rock	سنگ بلوری
rock music	موسیقیRock
rock pool	استخرکوچک
rock-climber	صخرهنورد
as steady as a rock <idiom>	مثل کوه [استوار و ثابت]
rock gardens	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock salt	نمک سنگی
rock and roll	رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll	رقص راک اندرول
rock the boat <idiom>	واژگون کردن
As firm as a rock .	به محکمی آهن ( سنگ )
To stand like rock .	مانند کوه ایستادن
It is as hard as rock.	مثل سنگ سفت است
rock'n'roll	رقص بحنبان وبچرخان
rock-hard	بینهایتسخت
rock'n'roll	رقص راک اندرول
rock-climbing	صخرهنوردی
detrital rock	سنگ اواری
volcanic rock	سنگ خروجی
rock bottom	کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock drill	مته سنگ شکن
rock fill	سنگریز
rock erosion	از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock fever	حصبه جبل الطارق
layer of rock	طبقه سنگی
layer of rock	لایه سنگی
rock flour	ارده سنگ
igneous rock	سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
igneous rock	سنگ خروجی
rock goat	بزکوهی
rock goat	مرال
rock dove	کبوتر کوهی
mantle rock	سنگپوش
phosphate rock	سنگ فسفات
rock facing	سنگریز حفافتی
rock bound	خاره بست
rock bound	سنگ بست
rock bound	محاط بصخره
rock bound	دیریاب
rock bound	دشوار
rock brake	بسفایج معمولی
rock candy	نبات
rock candy	تبرزد
rock crystal	سنگ بلور
rock hewn	از کوه کنده شده
rock oil	نفت
rock rubble	ریزش سنگ
rock dyke	سنگریز
fall of rock	ریزش سنگ
eruptive rock	سنگ بیرون ریخته
eruptive rock	سنگ خروجی
rock flour	سنگارد
rock cork	پنبه کوهی
to rock to sleep	جنباندن
to rock to sleep	خواب کردن
to stumble against a rock	گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
under szturated rock	سنگ زیر اشباع
vitreous rock	سنگ شیشه نما
hand placed rock	سنگفرش فکافته
rock work	دیوار کوه نما
rock pigeon	کبوتر کوهی
igneous rock	سنگ اذرین
rock pitons	انواع میخهای سنگ نوردی
rock scorpion	کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
rock work	کوه مصنوعی
rock sucker	مارماهی دریایی
rock wash	پوشش سنگی
rock wool	پشم کوهی
rock work	خاره یا صخره مصنوعی
rock flint	سنگ اتشزنه سیاه
to hit rock bottom	از نظر روحی خرد شدن
natural rock asphalt	سنگ قیر
zone of rock fracture	ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
sluiced rock fill	سنگریز ابپاشی شده با فشار
zone of rock flowage	منطقه سنگهای روان
to make the party rock	جشن را گرم کردن
rock-bottom price	کمترین قیمت
bed rock ledge	لایه سنگی کف بستر
rock fill dam	سد سنگریز
rock fill dam	سد سنگی
a man of words and not of deeds is like a garden full of weeds <proverb>	با علم اگر عمل نکنی شاخ بی بری
A big rock rolled down the mountain.	سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید