English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (7 milliseconds)
English Persian
rock pigeon کبوتر کوهی
Other Matches
pigeon کبوتر
f.pigeon کبوترچتری
Put the cat among the pigeon ولوله راه انداختن
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon ساده وگول خور
pigeon محبوبه
pigeon دخترجوان
pigeon ترسو
pigeon livered نرم
pigeon livered ملایم
pigeon milk خوراک نیمه هضم شدهای که کبوترازچینه دان خوددراورده بجوجههای خودمیدهد
pigeon pair پسر ودختر دوقولو
pigeon pea لوبیای سودانی
pigeon racing مسابقه کبوترها
pigeon pair پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
pigeon house لانه کبوتر
pigeon house کبوتر خان
pigeon livered بی کینه
pigeon house برج کبوتر
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
pigeon breast سینه کفتری
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
pigeon breasted دارای قوز سینه
pigeon fancier کفترباز
pigeon fancier کبوترباز
pigeon hawk شاهین کوچک امریکایی
pigeon toed دارای پنجه برگشته
pigeon-holes کاغذدان
pigeon-holes خانه
carrier pigeon کبوتر قاصد
carrier pigeon کبوتر نامه بر
pigeon hearted ترسو
pigeon hearted بزدل
homing pigeon بازگشت کبوتر
homing pigeon کبوتر جلد
homing pigeon کبوتر خانگی
wild pigeon کبوتر چاهی کفتر چاهی
to pluck a pigeon گوش ادم ساده لوحی رابریدن
wood pigeon کبوتر جنگلی
pigeon-holes لانه کبوتر
pigeon-hole کاغذدان
pigeon-hole خانه
pigeon-hole لانه کبوتر
pigeon hole کاغذدان
pigeon hole خانه
pigeon hole لانه کبوتر
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
fan tailed pigeon کبوتر یا کفتر چتری
rock تکان نوسانی دادن
rock خاره
rock جنبیدن
rock جنباندن
rock حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock صخره
rock تکان
rock جنبش
rock سنگ خاره صخره
rock سنگ
rock جنباندن نوسان کردن
rock تخته سنگ یا صخره
the rock جبل الطارق
rock تکان دادن
rock-like صخرهمانند
rock work خاره یا صخره مصنوعی
rock work کوه مصنوعی
rock work دیوار کوه نما
rock flour سنگارد
rock'n'roll رقص راک اندرول
to rock to sleep جنباندن
to rock to sleep خواب کردن
rock'n'roll رقص بحنبان وبچرخان
rock wash پوشش سنگی
rock flour ارده سنگ
rock goat بزکوهی
rock goat مرال
rock hewn از کوه کنده شده
rock oil نفت
rock and roll رقص راک اندرول
rock pitons انواع میخهای سنگ نوردی
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
rock sucker مارماهی دریایی
rock toe سنگچین پایاب
to rock the boat <idiom> گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
To stand like rock . مانند کوه ایستادن
volcanic rock سنگ خروجی
rock-bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock wool پشم کوهی
impervious rock تختهسنگغیرقابلنفوذ
rock basin حوضهرودصخراهای
rock step پایهصخرهای
rock pool استخرکوچک
under szturated rock سنگ زیر اشباع
rock-climber صخرهنورد
vitreous rock سنگ شیشه نما
as steady as a rock <idiom> مثل کوه [استوار و ثابت]
rock the boat <idiom> واژگون کردن
As firm as a rock . به محکمی آهن ( سنگ )
It is as hard as rock. مثل سنگ سفت است
rock-hard بینهایتسخت
to stumble against a rock گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
rock-climbing صخرهنوردی
rock music موسیقیRock
rock fever حصبه جبل الطارق
bituminous rock سنگ قیری
hand placed rock سنگفرش فکافته
rock flint سنگ اتشزنه سیاه
igneous rock سنگ اذرین
igneous rock سنگ خروجی
igneous rock سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
layer of rock لایه سنگی
layer of rock طبقه سنگی
mantle rock سنگپوش
phosphate rock سنگ فسفات
almond rock گزبادامی
rock rubble ریزش سنگ
broken rock صخره
cap rock پوش سنگ
crystalline rock سنگ بلوری
detrital rock سنگ اواری
rock cork پنبه کوهی
eruptive rock سنگ خروجی
eruptive rock سنگ بیرون ریخته
bed rock سنگ کف
fall of rock ریزش سنگ
bed rock سنگ مادر
rock gardens باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock brake بسفایج معمولی
rock candy نبات
rock candy تبرزد
rock crystal سنگ بلور
rock dove کبوتر کوهی
rock drill مته سنگ شکن
rock dyke سنگریز
rock fill سنگریز
rock erosion از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock bound سنگ بست
rock bound دشوار
rock bound دیریاب
rock salt نمک سنگی
rock and roll رقص بحنبان وبچرخان
rock facing سنگریز حفافتی
rock garden باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock bound خاره بست
rock bound محاط بصخره
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
to hit rock bottom از نظر روحی خرد شدن
rock fill dam سد سنگریز
rock-bottom price کمترین قیمت
to make the party rock جشن را گرم کردن
natural rock asphalt سنگ قیر
sluiced rock fill سنگریز ابپاشی شده با فشار
zone of rock fracture ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
rock fill dam سد سنگی
zone of rock flowage منطقه سنگهای روان
A big rock rolled down the mountain. سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com