|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 17 (1 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
saved | نجارت دادن | ||||
saved | رهایی بخشیدن نگاه داشتن | ||||
saved | اندوختن | ||||
saved | پس انداز کردن | ||||
saved | فقط بجز | ||||
saved | بجزاینکه | ||||
saved | نگهداشتن | ||||
saved | حفظ کردن | ||||
saved | نجات دادن پس انداز کردن | ||||
saved | صرفه جویی کردن | ||||
saved | نجات دروازه | ||||
saved | امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر | ||||
saved | محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود | ||||
saved | ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی | ||||
saved | ذخیره کردن | ||||
Other Matches | |||||
ap.saved is a p gained | یک دینار پس انداز در حکم یک دنیا درامد است | ||||
A penny saved is a penny earned.. <proverb> | یک شاهى پس اندار یک شاهى در آمد است . |
Recent search history | |
|