Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
sensitivity training group
گروه حساسیت اموزی
Other Matches
sensitivity training
حساسیت اموزی
sensitivity
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity
حساس بودن به چیزی
sensitivity
میزان حساسیت
sensitivity
حساسیت
absolute sensitivity
حساسیت مطلق
protopathic sensitivity
حساسیت ابتدایی
dynamic sensitivity
حساسیت دینامیک
sensitivity analysis
تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
sensitivity ratio
نسبت حساسیت
static sensitivity
حساسیت استاتیک
luminous sensitivity
حساسیت نوری
thermal sensitivity
حس دما
measuring sensitivity
حساسیت سنجش
differential sensitivity
حساسیت افتراقی
terminal sensitivity
حد بیشینه حساسیت
increase in sensitivity
افزایش حساسیت
k tungsten sensitivity
حساسیت تنگستن در 4582کلوین
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
dynamic luminous sensitivity
حساسیت نوری دینامیک
intermediate frequency sensitivity
حساسیت فرکانس میانی
spectral sensitivity characteristic
مشخصه حساسیت مرئی
static luminous sensitivity
حساسیت نوری استاتیک
notche sensitivity index
ضریب حساسیت در مقابل شیار
current sensitivity of a crystal rectifi
حساسیت یکسوکننده بلورین
training
پرورش
training
آموزش عملی
training
تعلیم
training
اموزش
training
کاراموزی
training
اموزش دادن
training
تعلیم و تمرین
training
ورزش کاراموزی
circuit training
تمرین دایرهای
concurrent training
اموزش همزمان
training school
اموزشگاه حرفهای
training publication
مدارک اموزشی
assertive training
جرات اموزی
potty-training
تعلیمدادنبچهبهرفتنبهدستشوئیوکنترلادرارومدفوع
training publication
نشریات اموزشی
manual training
دوره اموزش هنرهای دستی
training program
برنامه اموزش
training manual
راهنمای اموزشی
training gear
گردونه در سمت
armory training
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
job training
اموزش شغلی
training facilities
تاسیسات اموزشی
training facilities
محلهای اموزشی
deputy for training
معاونت اموزشی
annual training
اموزش سالیانه
avoidancae training
اجتناب اموزی
training school
کاراموزگاه
basic training
تعلیمات ابتدایی
circuit training
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
character training
پرورش منش
unit training
اموزش یکان
transfer of training
انتقال اموزش
training track
مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
voluntary training
اموزش داوطلبانه
weight training
بدن سازی
bowel training
اموزش دفع
training time
زمان تمرین
toilet-training
از قنداق درآوردن
training set
ستلباسبچهگانه
training suit
لباسورزشی
unit training
اموزش یکانی
training table
میز ناهارخوری در اردو
training ship
کشتی اموزشی
basic training
اموزش مقدماتی
training distance
مسافت تمرین
training cycle
مرحله اموزش
training wall
دیواره راهنما
military training
تعلیم نظامی
to undergo training
در یک دوره آموزشی شرکت کردن
omission training
حذف اموزی
on the job training
اموزش ضمن کار
personnel training
اموزش کارکنان
preservice training
کاراموزی پیش از خدمت
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
reward training
اموزش با پاداش
training center
مرکز اموزش
scout training
پیشاهنگی
military training
اموزش نظامی
training locations
مکانهای آموزشی
on-the-job training
آموزش ضمن خدمت
training cycle
سیکل اموزشی
training circular
نشریه اموزش
integrated training
اموزش توام
teacher training
تربیت معلم
training camp
اردوی امادگی
training bill
برنامه اموزشی
training aid
وسیله کمک اموزشی
toilet training
اموزش اداب توالت رفتن
training college
دانشسرا
escape training
گریزاموزی
in serving training
اموزش ضمن خدمت
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
graphic training aid
پوسترهای اموزشی
graphical training aids
چارت اموزشی
graphical training aids
چارت
disciplinary training center
دارالتادیب
disciplinary training center
مرکز اموزش زندانیان نظامی
rehabilitation training center
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
computer based training
تربیت مبتنی بر کامپیوتر
mobile training team
تیم اموزشی سیار
graphic training aid
چارت اموزشی
code training set
دستگاه اموزش مرس
army training program
برنامه اموزش نیروی زمینی
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
athletic training room
اطاق پزشکی- ورزشی
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
basic combat training
اموزش رزم مقدماتی
army training program
برنامه اموزش نظامی
advanced unit training
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
active duty for training
اموزش زیر پرچم
basic unit training
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
Training makes the memory absorb more.
آموزش
[ورزش حافظه]
باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
Regular training strengthens the heart and lungs.
ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.
As part of my training, I spent a year abroad.
درجریان کارآموزیم یکسال را در خارج گذراندم.
group
گروه
group
دسته
group
حزب
group
شیعه
group
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group
جمع کردن چندین وسیله با هم
group
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
we group
گروه خودی
group
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group
انجمن
group
دسته دسته کردن
in group
گروه خودی
group
گروه رزمی
group
ناوگروه
group
جمعیت گروه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
out group
برون گروه
group
دسته بندی کردن
group
جمع شدن
group
جمع اوری چندین چیز با هم
t group
گروه T
t group
گروه حساسیت اموزی
marginal group
گروه حاشیهای
user group
گروه استفاده کننده
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
sporadic group
گروه نامنظم
[ریاضی]
minority group
گروه اقلیت
natural group
گروه طبیعی
norm group
گروه هنجار
cyclic group
گروه دوری
[ریاضی]
standardization group
گروه معیاریابی
splinter group
گروهجداییطلب
strength group
گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
user group
گروه کاربران
within group variance
پراکنش درون گروهی
adverbial group
گروه قیدی
ginger group
افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
group practice
گروهپزشکی
membership group
گروه عضویت
interest group
علایقگروهی
noun group
گروهکلمات
finite group
گروه متناهی
[ریاضی]
open group
گروه باز
tractor group
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
extra-group
ناهمراه گروه
[پرنده شناسی]
selected group
گروه گزیده
management group
ائتلاف چند شرکت
management group
ائتلاف تجاری
symmetry group
گروه تقارن
shot group
گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
side group
گروه جانبی
substituent group
گروه استخلافی
salvage group
گروه بازیابی وسایل
repeating group
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
tail group
مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
thiocarbonyl group
گروه تیوکربونیل
phosphoryl group
گروه فسفریل
pile group
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
point group
گروه نقطهای
primary group
گروه نخستین
product group
کالاهی مشابه
task group
گروه ماموریت زمینی
task group
ناو گروه مامور اجرای عملیات
reference group
گروه مرجع
spelling group
حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
formal group
گروه رسمی
criterion group
گروه ملاک
coordinated group
گروه کوئوردینانسی
control group
گروه گواه
commutative group
گروه جابجاپذیر
command group
گروه فرماندهی
coacting group
گروه همکار
closed group
گروه بسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com