English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
English Persian
smoking jacket ژاکت مردانه
smoking jacket لباس اسموکینگ
Other Matches
smoking استعمال دخانیات
non-smoking مکانیعمومیکهسیگارکشیدندرآنممنوعباشد
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
smoking car واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
no smoking allowed استعمال دخانیان ممنوع
smoking-apparatus ماشیندودزا
passive smoking فردیغیرسیگاریکهدرجائیحضورداردکهافرادیدرحالسیگارکشیدنهستند
The habit of smoking. عادت به استعمال دخانیات
smoking room اتاق ویژه سیگار کشیدن
smoking carriage واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
smoking tobacco توتون یا تنباکوی کشیدنی
smoking room زشت
smoking room وقیح
smoking room اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
in the non-smoking section در قسمت غیر سیگاری ها
He swore off smoking cigarettes . قسم خورد سیگه ررا کنا ربگذارد
Could we have a table in the non-smoking section? آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
Smoking makes you ill and it is also expensive. سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
jacket پوشه
jacket نیمتنه
jacket جلد کتاب
jacket غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
jacket جلد کردن
jacket پوشاندن درپوشه گذاردن
jacket بوش پیستون
jacket نیم تنه جنگی
jacket ژاکت
jacket پوشش
jacket جلد
jacket روکش
jacket پوشاندن
strait jacket کت بند
hacking jacket کت سوارکاری
hacking jacket کت اسب سواری
strait jacket روپوش باز دارنده
strait jacket هرچیزبازدارنده
strait jacket بازدار
outer jacket پوششخارجی
sports jacket ژاکتمردانه
flak jacket جلیقهضدگلوله
donkey jacket لباس
bomber jacket ژاکتیکوتاهکهبهدورکمروباسنمیبندند
sheepskin jacket ژاکتپوست
safari jacket ژاکتسیروسیاحت
riding jacket لباسسوارکاری
donkey jacket کار
fishing jacket ژاکتماهیگیری
caraco jacket بالاتنهلباس
barrel jacket پوششلوله
strait jacket بازداری کردن
strait jacket مانع
yellow jacket زنبور زرداجتماعی
water jacket صندوق اب
life jacket سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
life jacket جلیقه نجات
heating jacket ژاکت حرارتی
hearth jacket پوشش کوره
eton jacket نیم تنه کوتاه پسرانه
disk jacket جلد دیسک
cylinder jacket استری داخل سیلندر
cork jacket جامه چوب پنبهای که ادم رادر روی اب شناورمیسازد
blue jacket سرباز نیروی دریائی
dinner jacket لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket اسموکینگ
dust-jacket جلد کاغذی روی کتاب
dust-jacket کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust jacket جلد کاغذی روی کتاب
life jacket کت نجات
water jacket ابدان
to dust one;s jacket کسیراکتک زدن
to dust one;s jacket کسیراچوب زدن
to dust one's jacket کسیرازدن
steel jacket پوشش فولادی
dust jacket کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
shell jacket بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
registry jacket پاکت مخصوص نامههای سفارشی
reefing jacket یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
mess jacket ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
monkey jacket نیمتنه کوتاه و چسبانی که ملوانان می پوشند
pea jacket ژاکت ضخیم ملوانان
pea jacket کپنگ
double-breasted jacket ژاکتپیلیدار
The jacket is too tight in the arms. این ژاکت بازوهایش تنگ است.
pea jacket or coat کپنک
colling water jacket پوشش اب سرد
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
The tailor ruined my suit ( jacket , dress ) . خیاط لباسم راخراب کرد
This tie tones in with a brown jacket(coat). این کروات با کت قهوه ای جور می آید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com